اجبار و چشم و هم‌چشمی استعداد کودکان را هدر می‌دهد همدان پیام
 
 
پنجشنبه - 13 بهمن 1401 - شماره 4521
 
امروز : جمعه ، 10 فروردين 1403

Today : Fri, March 29, 2024




ارتباط با سرویس ها - پذیرش آگهی * 1402، مهار تورم و رشد تولید
ورود کاربران


عکس چاپخانه
logo-samandehi
 
کد مطلب:  67990 تاریخ انتشار:  1394-11-11 - 05:45 تعداد بازدید:  5806
ارسال به دوستان
نسخه چاپی

اجبار و چشم و هم‌چشمی استعداد کودکان را هدر می‌دهد

گوناگون

  امروز هر پدر و مادری، با توجه به کم شدن تعداد فرزندان در خانواده، نه تنها آگاهی کافی در مورد تمام جزییات مراحل رشد فرزندش دارد، بلکه از همان لحظه تولد برنامه دقیق و پروسواسی برای پرورش و تقویت مهارت‌های کودک در نظر گرفته است.
 آموزش کودکان در بازار هوش برتر
از دیگر سو، موسسات مختلف آموزشی غیرانتفاعی، با تمرکز بر این حساسیت وسواس‌گونه والدین، حجم عظیمی از تبلیغات تربیتی را در رسانه‌های گوناگون به خود اختصاص داده‌اند. اما از منظر روان شناختی، این آموزش‌ها چقدر برای کودکان لازم‌اند؟ برای هر سطح از آموزش و هر گروه سنی چه ملاک‌هایی را باید در نظر گرفت؟ آیا این مؤسسات روش‌های علمی را در آموزش‌های خود در نظر دارند؟
چنین نهادهایی چقدر بار آموزشی و تربیتی را از دوش والدین بر می‌دارند؟ برای یافتن پاسخ چنین پرسش‌هایی با مهران آزادی، روان شناس و مشاور و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، گفت و گو کردیم.
 وسواس و حساسیت نسبت به پرورش استعداد و افزایش مهارت در کودکان زیر هفت سال به چه علت در پدر و مادرهای نسل جدید به وجود آمده است؟
این حساسیت و جهت‌گیری در چند سال اخیر ایجاد شده ناشی از عوامل مختلفی است، از جمله شرایطی که با کم شدن تعداد فرزندان به موازات افزایش آگاهی پدر و مادرها از مسائل مختلف زندگی به وجود آمده است. محدود شدن ارتباط والدین با کودک، ارتقای آگاهی اجتماعی و فراتر رفتن نگاه‌ها از چهارچوب‌های سنتی موجب شده پدر و مادرها تمرکز و سرمایه بیشتری را به پرورش فرزند خود اختصاص دهند.
مسأله این است که یگانه فرزند خانواده باید بتواند تمام کاستی‌هایی را که والدین در زندگی خود داشته‌اند یا تجربه‌هایی را که نداشته‌اند جبران کند. به همین علت است که سرمایه‌گذاری برای پرورش فرزند و تمرکز روی این مسأله بیشتر می‌شود. این اتفاق از یک جنبه خوب و ارزشمند است اما تبعاتی هم دارد که موجب ایجاد مشکلاتی می شود.
 چه مشکلاتی؟
باید توجه داشت که نگرانی عمده و وسواس این دسته از والدین بیشتر حول این فکر دور می‌زند که آیا وظایف خود را به عنوان پدر و مادر در قبال فرزند خود درست انجام می‌دهند؟ این شرایط موجب می‌شود بچه‌ها فشار زیادی را متحمل شوند. کودک زیر هفت سال هنوز وارد روابط اجتماعی فراتر از خانواده نشده و نیازها و ظرفیت‌هایی دارد که باید متناسب با یکدیگر به پیش بروند.
یعنی از یک طرف باید نیازهای کودک به خوبی برآورده شود و از طرف ظرفیت‌های شناختی، ادراکی، حرکت، حسی و حتی اجتماعی او رشد یابد.
 آیا قرار دادن کودکان در شرایط آموزشی نامتناسب با نیازهای رشدی آنان درست نیست؟
بله. در واقع اگر بتوانیم شرایط کودکان را به خوبی درک کنیم و بدانیم که در هر سنی چه ویژگی‌ها و توانایی‌ها و ظرفیت‌هایی دارند و چه محدودیت‌هایی برایشان وجود دارد، و به طور کلی از ظرفیت‌های تحولی آنان آگاه باشیم، آن وقت می‌توانیم شرایط آموزش را متناسب با آن ایجاد کنیم که در این صورت اشکالی به وجود نمی‌آید.
 مشکل زمانی بروز می‌کند که این محاسبات درست انجام نشود. در حقیقت، از یک طرف موجی اجتماعی برای شرکت کردن بچه‌ها در دوره‌های آموزشی اینگونه مراکز ایجاد شده است و اصرار بیش از اندازه برای آن وجود دارد و از طرف دیگر آگاهی خانواده‌ها به اندازه‌ای نیست که بتوانند بین نیازها و شرایط تحولی کودک از یک سو و توقعات و انتظارات خودشان برای پیشرفت فرزندشان از سوی دیگر هماهنگی ایجاد کنند. گویی والدین می‌خواهند بهترین کارها را هر چه بیشتر برای فرزند خود انجام دهند.
 آیا شرکت دادن کودکان در کلاس‌های فوق العاده باید با صلاح‌دید والدین انجام شود یا نیازمند سنجش دقیق است؟
اینکه تشخیص پدر و مادر در این مورد که فرزندشان به چه کلاسی نیاز دارد براساس واقعیت است یا تابع موج اجتماعی، موضوع مهمی است. درواقع، تشخیص این مسأله شاید برای همه پدر و مادرها ساده نباشد. بهتر است ویژگی‌ها و نیازهای کودک را پيش از آنکه وارد جریان‌های آموزشی شود یک روان شناس و متخصص تشخیص بدهد و خط حرکت آنجا مشخص شود.
 باید دید در مؤسسات هم چنین اتفاقی می‌افتد یا نه. در حال حاضر به نظر می‌رسد اگر هم چنین فرایندی وجود داشته باشد، تا حدی تحت تأثیر سودمداری مؤسسات است. اما اگر یک روان شناس بتواند فارغ از بحث سود و منافع مالی چنین تشخیص بدهد، روند پرورش کودک دقیق‌تر پیش می‌رود و خانواده به سمت هدف‌های اصولی و درست هدایت می‌شود.
 وقتی نوع آموزش مورد نیاز کودک به درستی تشخیص داده نشود، همکاری لازم را در یادگیری خواهدداشت؟
در اینجا بهتر است از خود بپرسیم این همکاری نکردن به چه معناست. باید به کودک حق بدهیم که وقتی نمی داند چرا باید در سن پایین دوره‌های آموزشی مدرسه‌ای را بگذراند و گاهی در خانه هم تمرین‌های سخت داشته باشد، آن هم به عنوان وظیفه، نخواهد زیر بار آن برود. قرار است کودک در مؤسسه و کلاس یک وظیفه نسبتا رسمی را بر عهده بگیرد و در خانه هم تکلیف انجام دهد، تکلیفی که بیشتر از آنکه جنبه خودجوش و ارتجالی داشته باشد، تبدیل به یک قالب رفتاری تحمیلی شده است.


بازگشت
نظرات بینندگان :
نظر شما :
   
نام*
ایمیل* ایمیل محفوظ می باشد
نظر*
کد امنیتی*
کد امنیتی

اخبار مرتبط
 
 
 
گزارش گزارش ویژه یادداشت تحلیل سرمقاله ضمیمه(پیام_آدینه) دانلود
صفحه نخست آخرین اخبار درباره ما ارتباط با ما  پیوندها ویژه_نامه راهنما
نشر و نقل مطالب فقط با ذکر نام روزنامه همدان پیام بلامانع است.

 
روزنامه همدان پیام ( اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي، سياسي، ورزشی )
صاحب امتياز و مدير مسئول: نصرت ا... طاقتي احسن  -  سردبير: يدا... طاقتي احسن
نشاني: همدان، خيابان شريعتي، ابتداي خيابان مهديه، ساختمان پيام
تلفن: 38264433 (081)  -  فکس: 38279013 (081)  -  سازمان نیازمندی: 38264400 (081)  - ايميل: info@hamedanpayam.com