به رغم آنکه کتابهای درسی در سالهای اخیر تغییرات زیادی به خود دیده و حتی بر شمار عناوین درسی نیز افزوده شده، کماکان شاهد تداوم روند کوتاه شدن طول سالتحصیلی هستیم، به گونهای که میبینیم بسیاری از مدارس ابتدایی امتحانات پایان سال را برگزار کرده و دانشآموزان را یک ماه جلوتر به تعطیلات تابستانی فرستادهاند.
هنوز تابستان از راه نرسیده، تعطیلات تابستانی دانشآموزان آغاز شده است. به ویژه برای دانشآموزان ابتدایی که در ابتدایی راه یادگیری قرار دارند اما کسی متقاضی آموزش به اینها نیست.
به گزارش تابناک، به رغم آنکه کتابهای درسی در سالهای اخیر تغییرات زیادی به خود دیده و حتی بر شمار عناوین درسی نیز افزوده شده، کماکان شاهد تداوم روند کوتاه شدن طول سال تحصیلی هستیم، به گونهای که میبینیم بسیاری از مدارس ابتدایی امتحانات پایان سال را برگزار کرده و دانشآموزان را یک ماه جلوتر به تعطیلات تابستانی فرستادهاند.
اتفاقی که در مقاطع پایینتر بیشتر رخ داده و در مقاطع بالاتر نیز در روزهای پیش رو رخ خواهد داد. آن هم در حالی که چند سالی است پنجشنبهها هم به صف تعطیلات مدارس پیوستهاند و در نتیجه زمان آموزش درسهای مختلف به شدت کاهش یافته است. اما هرچه طول سالتحصیلی و ساعات آموزش در مدارس کاهش پیدا کرده، سرعت تدریس در مدارس نیز رشد چشمگیری یافته است. به گونهای که شاهد اتمام تدریس اغلب کتابهای درسی در پایان هر سال هستیم که دوره کوتاه پس از تعطیلات نوروز تا ایام امتحانات پایان سال را به دوره مرور درسها، برگزاری امتحانات آزمایشی، دایر کردن اردوهای تفریحی، توجه به آموزشهای جانبی و... تبدیل میکند.
در چنین شرایطی جای تعجب ندارد که میبینیم بسیاری از اولیای دانشآموزان از فشردگی بسیار زیاد آموزش در مدارس گلایه دارند و شرط موفقیت دانشآموزان در فراگیری دروس را، همراهی تمام اعضای خانواده با فرایند آموزشی مدارس ذکر میکنند. همراهیای که اگر به هر دلیل رقم نخورد، در یادگیری دانشآموزان تأثیر بسزایی خواهد داشت.
این در حالی است که یکی از اشکالات بزرگی که متوجه شیوه ارزشگذاری فعلی وضعیت تحصیلی دانشآموزان، یعنی ارزشگذاری توصیفی میشود، مشخص نشدن ضعف تحصیلی دانشآموزان و انتقال این نقاط ضعف به مقاطع بالاتر است. اشکالی که اثرات آن سالها بعد مشخص خواهد شد و منتقدان شیوه آموزشی فعلی از آن با عنوان بیماری مزمن دانشآموزان فعلی یاد میکنند.
در نتیجه این ملاحظه است که پی به اهمیت و ضرورت همراهی والدین با دانشآموزان خواهیم برد؛ همراهیای که اگر رخ ندهد، عواقب ناخوشی گریبانگیر دانشآموز و جامعه در آینده خواهد کرد. به این صورت که اگر پدر و مادر دانشآموزی نتوانند در یادگیری دانشآموزشان نقش ایفا کرده و به نوعی جور فشردگی زمان آموزش، سرعت بالای آموزش و تغییرات کتابهای درسی را بکشند، دانشآموزشان لطمه خواهند دید.
به عبارت بهتر، همه تغییرات به گونهای دست به دست هم دادهاند که تنها حضور در مدرسه و انجام تکالیف در منزل برای آموزش دیدن دانشآموزان کافی نیست و دست کم پدر یا مادر میبایست پا به پای معلم در منزل به تدریس بپردازند. موهبتی که برخی دانشآموزان از آن برخوردار نیستند و در نتیجه، آموزش کافی را دریافت نمیکنند. دانشآموزانی که به کمک شیوه توصیفی میتوانند با همین شرایط به مقاطع بالاتر تحصیلی هم راه پیدا کنند!
همه اینها در حالی است که دانشآموزان درگیر آموزشهای جانبی مانند شرکت در دورههای آموزش زبان، باشگاههای ورزشی، آموزشگاههای هنری و... نباشند که در این صورت الزام والدین به همراهیشان بیش از پیش خواهد بود.
در چنین شرایطی جا دارد از مسئولان بپرسیم که به راستی با تکیه بر کدام کار علمی و برنامهریزی، اجازه میدهند سالتحصیلی یک ماه زودتر تمام شود؟ یک ماهی که اگر ضرورتی برای استفاده از آن برای آموزش به دانشآموزان احساس نشود، میتوان به فعالیتهای پرورشی دانشآموزان اختصاصش داد و آن را صرف اموری همچون مطالعه، گفتوگو، یادگیری مهارتهای زندگی و... کرد.