■ فروشنده: در بالاي شهر هم بسياري از مردم کمپول شدهاند
■ مشتري: هرطور برنامهريزي ميکنم هميشه در مغازهها با کارت پول خالي مواجه ميشوم
گرانیهای ۸ ماهه اخیر و افزایش بیسابقه قیمت اقلام ضروری که در 2 ماهه پاييز همچنان روند روبه رشدی داشته جیب مردم را خالی کرده است. بهطوریکه بسياري از سوپرمارکتها و خواروبارفروشيها ميگويند: مشترياني که تا پيش از اين بهراحتي خريد ميکردند در چند ماه گذشته بارها کارت کشيده و موجودي کافي نداشتهاند، تا اينکه از بين کارتها يکي را پيدا کرده و توانستهاند پول خريدهاي خود را بپردازند.
از خردادماه تاکنون برخی اقلام ۷۰ درصد و از شهریورماه ۵۰ درصد تورم داشتهاند. حبوبات و برخي اقلام لبنیاتي مانند کره در 2 ماه گذشته با رشد 2 برابری مواجه شدهاند. روغن خوراکي 8 هزار و 150 توماني در مهرماه به 9 هزار و 500 تومان رسيد و در بين مغازهداران زمزمه گرانشدن آن تا ده هزار و 500 تومان براي هفته آينده بهگوش ميرسد.
نرخ تورم نشان ميدهد که قیمتها همچنان سیر صعودی دارند، این درحالی است که حقوقها در 6 ماه گذشته افزايشي نبوده و آنطور که گزارشهاي مردمي از خانوادههاي گارگر و کارمند نشان ميدهد، حقوقها ديگر پاسخگوی تأمین نیازشان نیست، بهطوريکه يکي از معلمان ميگفت: من و همسرم معلم هستيم اما پس از ده روز که حقوق ميگيريم، وقتي ميروم خريد گاهي دچار ترديد ميشوم کارتي که براي خريد بردهام بهاندازه کافي پول دارد يا خير.
براساس گزارشهاي ميداني، کارتهای عابر بانک بسياري از مردم متوسط و ضعيف جامعه تنها در ده روز نخست ماه پاسخگوی نیاز آنهاست و پس از آن «بدون موجودی» میشود.
موج جدید گرانی که از شهریورماه آغاز شد اوضاع اقتصادی اقشار کمدرآمد و متوسط جامعه را بیش از پیش مورد هدف قرار داد.
یکی از صاحبان سوپر مارکتی در میدان باباطاهر میگوید: از ۸ ماه گذشته تعداد کسانی که با کمبود وجه در کارت خود مواجه میشوند بیشتر شده است. از هر صد نفر که برای خرید مراجعه میکنند حداقل کارت ده نفر خالی است. ديروز یک آقا ۱۵ هزار تومان خرید کرد که موقع کارت کشیدن متوجه عدم موجودی خود شد. در اين مواقع من بيشتر از خودشان خجالت ميکشم. گاهي وقتها ميگويم ببر بعدا پول آن را بياور. اما تعداد آنها آنقدر زياد شده که در توانم نيست با همه مشتريها به اين شکل برخورد کنم.
یک فروشنده مواد غذایی دیگر در میدان فلسطین اینگونه اظهارنظر میکند: امسال تعداد کسانی که حتی برای کمترین مبالغ با جیب خالی مواجه ميشوند، بيشتر شده است. برخی از مشتريها وقتي خريد ميکنند و با کارت بانکي خالي مواجه ميشوند، ميگويند خريدها را نگهدار برميگردم اما برخی از آنها براي بردن کالاها ديگر برنميگردند.
یکی از کاسبان حوالی میدان شریعتی هم میگوید: چند روز پيش کارگری برای خرید 3 بستنی که در مجموع 4 هزار و 500 تومان میشد کارتش موجودی نداشت. اينطور مواقع مغازهدار بيشتر از مشتري خجالت ميکشد و معذب ميشود.
میوهفروش قدیمی در خیابان سعیدیه میگوید: ۳۰ سال است که مغازه دارم، هیچ وقت اوضاع اقتصادی را تا این حد خراب ندیده بودم. روز گذشته یک خانم با فرزند کوچکش جلوی چشم من چند موز از جلو مغازه برداشت و رفت و چند دقیقه بعد برگشت تا موزها را به خودم بفروشد. یک مشتری ثابت هم دارم که دکتر است و هميشه جعبهای خرید میکرد اما چند ماهی است که 2 کیلو 2 کیلو میوه میخرد.
صاحب سوپر مارکتی در کمالآباد هم وضعیت بازار را اینگونه توصیف میکند: تا سال گذشته از بازار کلی جنس میخریدم و انبارم پر بود اما اکنون انبارم خالی است و در حد 2 کارتن جنس میتوانم از بازار بیاورم. چون علاوهبر اينکه خودم نميتوانم زياد بخرم، مشتريها هم توان خريدشان بسيار پايين آمده است.
یکی از بازاریان حوالی خیابان باباطاهر نیز میگوید: یک مشتری دارم که هرشب یک عدد سوسیس و یک نان باگت برای شام میخرد؛ وقتی با او صحبت کردم او همخوانی نداشتن دخل و خرجش را مهمترین عامل تغذیه بد خود عنوان کرد و گفت: چارهای جز این کار ندارم فقط میخواهم با شبی 3 هزار تومان سیر شوم و گرسنه نخوابم.
یکی از فروشندگان مواد غذایی در بلوار زینبیه گفت: یک سال گذشته اوضاع فروش بهتر بود، هرچند وضعیت خرید و فروش به 2 سال پیش نمیرسید اما در 8 ماهه گذشته مشتریانم کم شدهاند؛ بهنظر من خيلي از مشتريانم قدرت خريدشان تا يکسوم پايين آمدهاست. یکي از مشتریانم که همیشه شویندههای 4 لیتری میخرید اما اکنون با اینکه یک مایع دستشویی کوچک، یک بسته صابون و یک پودر لباسشویی میخرد، موقع کارت کشیدن در بیشتر مواقع با عدم موجودی مواجه ميشود و آهسته به من میگوید چند روز دیگر پولش را میآورم.
مرد ۵۰ سالهای هم که کارگر یک شرکت خصوصی است، توضیح داد: ۵ فرزند دارم که 3 تای آنها دانشجو و ۲ تای دیگر دانشآموز هستند. خانهام اجاره است و کارخانه با توجه به وضعیتم قبول کرده که 2 شیفت بمانم و اضافهکار بگیرم؛ با اینحال باز هم آخر ماه کارتم خالی است و حقوقم کفاف اين قیمتهای نجومی را نمیدهد. بیماری دیابتم هم هزینهای مضاعف بر هزینههای روزمره زندگیم است و تأمين داروهاي آن از عهدهام خارج است.
مرد کارمندی که خود را مسئول مالی یک شرکت بزرگ معرفی کرد به خبرنگار ما میگوید: ابتدای سال که۴۰ درصد به حقوقم اضافه شد، خوشحال بودم چون میتوانستم پوشاک و خوراک خانوادهام را بهتر از سال گذشته تأمین کنم؛ اما از فروردینماه هرروز قیمتها افزایش یافت و حقوق ما نسبت به این همه تورم ثابت ماند و خوشحالی من و خانوادهام از اواسط سال از بین رفت. اکنون اواسط ماه که میشود همه کارتهایم خالی هستند و در حد ۲۰ هزار تومان ته کارتم برایم میماند.
دو خانم کارمند هم که برای خرید شیرینی به مغازهای در خیابان جهاننما مراجعه کرده بودند، موقع کارت کشیدن 2 بار کارت خود را بهدلیل عدم موجودی عوض کردند. یکی از آنها میگفت تا سال گذشته چند کارت از بانکهای مختلف داشتم و همه آنها هم حداقل تا سر ماه پر بود و با حقوقم هم لباس و لوازم شخصی مورد نیاز را میخریدم. گاهی هم خرید خانه را انجام میدادم اما حالا وقتی به مغازهای میروم گاهیوقتها ترس از کمبودن پول داخل کارتم مانع از خریدم میشود.
خانم کارمندی هم میگوید: ماشینم نیاز به لاستيک و تعمیر دارد. اما هزينهها در چند ماه گذشته آنقدر بالا رفته که هرطور برنامهريزي ميکنم نميتوانم آن را به تعميرگاه ببرم و هربار بخشي از آن را براي تعمير بردهام. از طرفي بهشدت به يک جفت لاستيک نياز دارم که ميخواستم اين ماه بخرم اما همين هفته گذشته دوباره 50 درصد قيمت آن بالا رفت. اگر يک جفت لاستيک بخرم واقعا هزينه زندگي يک ماه را با سختي ميتوانم تأمين کنم. با وجود این هربار براي خريد ميروم نگران هستم که موجودي کارتم کافي نباشد. واقعا تا پارسال هيچوقت نشده بود که کارت بکشم و موجودي نداشته باشد چون حساب و کتاب دستم بود اما امسال آنقدر گراني شده که چند بار خريد ميکنم باور نميکنم که کارتم خالي شده باشد. در تابستان وقتي ميرفتم بازار، ميوه و ترهبار و مرغ ميخريدم نهايتا 130 هزار تومان خرج ميکردم اما از پایان تابستان هم نميتوانم آنقدر خريد کنم و همان خريدهاي مشابه حدود 220 هزار کمتر نميشود.
وقتي هزينهها آنقدر بالا رفته، طبيعي است که هنوز براي آن نتوانستهايم برنامهريزي کنيم و معمولا با کارت خالي مواجه ميشويم. چون باورمان نميشود با اينکه تعداد خريدهايمان بالا نرفته اما کارتمان خالي شده است.