در نیمروز پنجشنبه 24 آبان ماه به دعوت سازمان اسناد و کتابخانه ملی مدیریت منطقه غرب (همدان) و به مناسبت روز کتاب و کتابخوانی و کتابدار، همایشی در سالن ساختمان شهید آوینی با حضور اندیشمندان، مدیران سازمانهای فرهنگی، مدیران مسئول روزنامهها و نشریات، فرماندهان سپاه، اساتید دانشگاه و اهداکنندگان اسناد جلسهای پربار تشکیل شد و در این همایش از نسخه قرآن خطی با قدمتی ۴۰۰ ساله که به وسیله محمد تقی صفاری اهدا شده بود، رونمایی شد؛ همچنین به دیگر اهداکنندگان اسناد و فعالان حوزه، قابی مزین به تصویر صفحه نخست این قرآن نفیس هدیه شد.
روزنامه همدانپیام در این مورد با محمد تقی صفاری، اهداکننده قرآن گفتوگویی داشته است که توجه خوانندگان علاقمند به فرهنگ را بدان جلب میکنیم:
خودتان را معرفی کنید؟
-بنده محمد تقی صفاری نویسنده و پژوهشگر اهل شهرستان ملایر هستم و حدود 40 سالی هست که ساکن همدانم، 2 پسر دارم و یک دختر که همه تحصیل کرده هستند و خودم نیز فوق دیپلم برق دارم.
روزنامهنگار و کارمند بازنشسته صدا وسیمای مرکز همدان هستم و علاقمند به نوشتن و پژوهشگری اما هیچوقت از این راه نان در نیاوردهام و فقط بهخاطر علاقه مینویسم.
در مورد این نسخه خطی قرآن چه اطلاعاتی دارید و نگهداری از اسناد در مکان مناسب چه مزایایی دارد؟
- در مورد قرآن اهدایی لازم است عرض کنم سالها پیش این مجلد خطی و بیجلد از طرف پسرعموی بنده آقای ابوالقاسم صفاری که قرآن پژوه و استاد نهجالبلاغه هستند به اینجانب اهدا شد که با صحافی آن و نگهداری، سرانجام به این نتیجه رسیدم که به قول دکتر شریعتی هرچند این قرآن یک توتم برای بنده محسوب میشود اما امنترین جایگاه نگهداری آن مرکز اسناد و کتابخانههای ایران و استان است که میتواند به عنوان یک سند قرآنی شیعه به امانت نگهداری شود و بهتر از این است که در خانه نگهداری شود و به دست وراث سپرده شود؛ شاید قدرش را ندانند.
این کتاب نوشته شده در سال 1064 ه.قمری است و حدود 400 سال قدمت دارد و به دوران شاه عباس دوم صفوی مربوط است.
از ویژگیهای این قرآن که به کوشش ایوب فانی کارشناس و معاون مرکز اسناد اظهار شد ترجمه فارسی قرآن در ۴۰۰ سال پیش و مربوط به زمان شاه عباس دوم صفوی در سال ۱۰۶۴ هجری قمری است و دستیابی به این قرآن از طرف ابوالقاسم صفاری و اهدای آن به حقیر از معجزات قرآنی است که داستان کوتاه اما حیرتانگیز دارد و چون میدانستند علاقه به این گونه اسناد دارم به بنده دادند و من هم پس از چند وقت از آن دل کندم و به مرکز اسناد دادم.
انگیزه و هدفتان از اهدای قرآن و اسناد را بیان فرمایید؟
-با اهدای اسناد و کتاب با سازمان اسناد و کتابخانههای مرکز همدان همکاری داشتهام و اعتقاد دارم که برای ثبت تاریخ و اسناد باستانی و کتابهای نفیس و خطی، سزاوار است که همگی این اسناد را در اختیار امینترین نگهدارنده آن قرار دهیم تا آیندگان با پژوهش در آن زوایای تاریک تاریخ و حلقههای مفقوده فرهنگ پربار استان و ایران را نگهبانی نمایند.
هدفم از این کار تشویق بقیه همشهریان هست تا اگر سند یا کتاب خطی قدیمی دارند بهترین مکان برای نگهداری مرکز اسناد ملی است چون اگر این اسناد فرسوده باشد آن را تعمیر و احیا کرده و برای نسل آینده نگهداری میکنند؛ این سندها نوعی تاریخ زنده و تاریخ مستند است و بهتر است که بقیه مردم نیز برای اهدای اسناد قدیمی خود اقدام کنند.
خوشحالم مرکز اسناد و کتابخانه ملی منطقه غرب با مدیریت عاطفه زارعی قدر این اثر را دانستند و از صفحه نخست قرآن لوحی آماده کردند و به بقیه اهداگران اسناد چند فقره اهدا کردند.
گفتید دستیابی به این قرآن برای شما نوعی معجزه بوده است! لطفاً در این مورد بیشتر توضیح دهید؟
بله، پیدا شدن این قرآن و رسیدنش به دست من معجزه قرآنی است.
پسر عموی من تعریف میکند شبی بارانی در یوسفآباد تهران قدمزنان از خیابان عبور میکردم که در گوشهای از یک ساختمانی 2 کتاب دیدم و طبق علاقه و کنجکاوی آنها را برداشتم و وقتی به خانه آمدم متوجه شدم قرآنی بدون جلد و یک کتاب ادعیه خطی هستند.
با خود گفتم بهترین مکانی که میتوان این 2 کتاب را هدیه کنم به من بوده و آنها را به من داد که قرآن را صحافی کردم و کتاب دیگر را نیز که کتاب مفاتیح بدون توضیحات شیخ عباس قمی هست و فقط دعاها را دارد، پیش خودم دارم و شاید روزی آن را نیز به مرکز اسناد اهدا کنم.
پسر عمویم میگفت: وقتی آن کتابها را پیدا کردم ذوق زده شدم و تعجب کردم که چگونه خداوند من را سر راه این قرآن قرار داده و به من سپرده است.
من هم آن را صحافی کردم و علیرغم علاقه زیادی که به آن داشتم، به مرکز اسناد اهدا کردم.
سخن آخر...
-هرچند ممکن است نمونههایی از این قرآن در مجموعههای شخصی و یا عتیقهداران وجود داشته باشد اما به نظر حقیر، مرکز این چنین مجلدهای نفیس و کمیابی در سازمان اسناد و کتابخانههاست که باید با تبلیغ و تشویق، مردم را به اهدای آن هدایت کنیم.
نگهداری از اسناد که تاریخ زنده محسوب میشوند برای هویت ملی کشور ما بسیار اهمیت دارد هرچند که متأسفانه صدا و سیمای مرکز همدان علیرغم تهیه گزارش از این همایش، به انعکاس یک خبر ۳۰ ثانیهای بسنده نمود.
کمتوجهی به تبلیغ اینگونه کارها از طرف صدا و سیما نشان از این دارد آن قدر مسائل حاشیهای در این مملکت وجود دارد که فرهنگ به طور کامل به حاشیه رفته است و این خیلی ناراحتکننده است.
امید است که خوانندگان روزنامه همدانپیام و فرهنگ دوستان همدانی در اهدای اسناد با ارزش خود به سازمان اسناد مدیریت منطقه غرب(همدان) همت ویژه گمارند.