همدانپيام: نمايش پرمخاطب "ممدقلي و ده آشوب" موضوع پسربچه نوجوان بيكار و علافي است كه در روستا زندگي ميكند و ممد قلي مرغش را به قصد خوردن ميدزدد. اما از خوردن آن پشيمان ميشود. مرغ را ميبرد، ميگذارد خانه روستاييها. عصر ميرود و درخواست تخممرغهايش را ميكند و آنها يك تخم به ممدقلي ميدهند. او شاكي ميشود كه مرغ من 20 عدد تخم ميگذارد. ماجرا ادامه پيدا ميكند تا اينكه به وسيله جنها ربوده ميشود و ماجرا به صورت طنز و گرههايي در نمايش ادامه پيدا ميكند.
اين نمايش طنزگونه كه مخاطبان آن نوجوانان و بزرگسالان هستند نخستين نمايش صحنهاي رضا روان در سال 93 و سيوششمين اجراي صحنهاي وي است. او اين نمايش را براي شركت در جشنواره بينالمللي تئاتر كودك و نوجوان ارسال كرده و اميدوار است جزو نمايشهاي منتخب امسال اين جشنواره باشد.
روان، سال گذشته با نمايش "نون زنجبيلي" در اين جشنواره شركت كرده بود و تاكنون با حدود 20 نمايش در جشنوارههاي بينالمللي، ملي و استاني حضور داشته است. او متولد 1357 در همدان است و از سال 69 فعاليت تئاتري خود را آغاز كرده است. تا سال 75 به عنوان بازيگر و از سال 75 به بعد به كارگرداني رو آورده است.
"ممدقلي و ده آشوب" با اينكه براي نوجوان و بزرگسال است اما باز هم مثل نمايشهاي كودك و نوجوان پرمخاطب است.
مردم به خاطر بچههايشان و شاد بودن نمايش از آن استقبال ميكنند.
چرا در نمايشهاي بزرگسالان معمولاً سالنها خالي هستند؟
چند دليل دارد. همدان يك شهر كودكخيز است. سالهاي سال است كه جشنوارهاي تئاتر و فيلم كودك و نوجوان در همدان برگزار ميشود و مردم با تئاتر كودك اخت شدهاند. نسبت به تئاتر بزرگسال تبليغات زيادي در جشنوارهها و در نمايشها در طول سال براي تئاتر كودك ميشود.
تبليغات تئاتر كودك كافي است؟
جشنوارهها باعث شده است تئاتر كودك و نوجوان در همدان تا حدي جا بيفتد. با اينكه مخاطبان تئاتر كودك شايد فقط پنج هزار نفر باشند؛ يعني معمولاً اين تعداد براي ديدن تئاتر ميآيند.
يعني تئاتر كودك و نوجوان همدان براي همين تعداد مخاطب است؟
خب براي اين است كه تبليغات نسبتاً گسترده مختص يك هفته جشنواره است. در صورتي كه در طول سال بايد ادامه داشته باشد. گروهها هم واقعاً از عهده هزينه هنگفت تبلغيات برنميآيند.
مگر براي اجراي تئاتر اين گروه سني معمولاً اسپانسر نداريد؟
اسپانسر داریم. مثلاً براي ممدقلي شركتهاي قَدَر و معروفي مثل شركت مخابرات، تلهكابين گنجنامه، شركت راهسازي انصاري، شركت ديجيتال مجتمع شهيد آويني، فستفود دانژه، شركت راهسازي مهر و بيمه آسيا اسپانسر شدهاند. ولي تبليغات در طول سال براي تماشاي تئاتر و منابع مالي بيشتر براي گروهها مسألهاي است كه سبب شده آنقدرها كه بايد تئاتر در همدان موفق عمل نكند.
سطح نمايش كودك و نوجوان همدان نسبت به شهرهاي ديگر چطور است؟
چون با شهرستانها در ارتباطم و گاهي كارهايشان را ميبينم فكر ميكنم تئاتر ما در سالهاي اخير افت كرده است. مثلاً سطح كيفي كار ملايريها حتي شايد بهتر باشد. چون آنها به فكر حاشيهها نيستند. در مورد كارها تحقيق و سعي ميكنند تكنيكها و كيفيت اجراها را بالا ببرند.
پس با این اوصاف بخشي از ضعف كار همدانيها به خودشان برميگردد و تنها مشكل پول مطرح نيست؟
همینطور است. ولي تا زماني كه گروهها ساپورت مالي نشوند نميتوانند اجراهاي خوبي داشته باشند. در تئاتر، حرف اول را پول ميزند. در جشنواره تئاتر هم حرف اول را پول ميزند. مثلاً جشنواره وقتي پول دارد از گروههاي بهتري دعوت ميكند. چون آنها براي اجرا به پول بيشتري احتياج دارند.
گفتيد همدان در تئاتر كمي افت كرده است. به جز دلايلي كه گفتيد مسائلي ديگري هم هست؟
بله. مثلاً همدان شهري كارگردانخيز است و بازيگر خوب كم دارد. كارگردانها هم تا اندازهاي ميتوانند با مهارتهاي خودشان از بازيگر بازي بگيرند باقي مربوط به بازيگر ميشود.
اين مشكل از كجا آب ميخورد؟
اكثر بازيگرهاي خوب در سالهاي اخير كارگردان شدهاند و ديگر تن به بازيگري نميدهند. براي تربيت بازيگر خوب هم بايد كلاسهاي آموزشي زياد برگزار كرد.
مگر در همدان كلاس آموزشي برگزار نميشود؟
اين كلاسها محدود ميشوند به تابستان كه از اين كلاسها هم شايد 3-2 نفر بازيگر خوب بيرون ميآيد. در صورتي كه در طول سال بايد كلاسهاي آموزشي متعددي برگزار شود كه نميشود.
چرا؟
ما بارها از اداره فرهنگ و ارشاد درخواست كردهايم ولي آنها هم بودجهاش را ندارند. براي برگزاري كلاسهاي خوب و متعدد اساتيد همداني كافي نيستند بايد از تهران اساتيد صاحبنام براي كلاسهاي تكنيكي بازيگري دعوت شود تا سطح كيفي آموزش همدان بالاتر برود. اما چنين كلاسي هزينه زيادي مثل اياب و ذهاب، هتل، حقالزحمه استاد و... ميخواهد كه شهريهاي هم كه از هنرآموزان گرفته ميشود براي چنين هزينههايي كافي نيست.
راهكاري براي حل اين مشكل به نظرتان ميرسد؟
اداره فرهنگ و ارشاد اگر كمي در هزينههاي جشنواره تئاتر صرفهجويي كند ميتواند در طول سال چنين كلاسهايي برگزار كند و موجب شود تئاتر همدان قويتر شود. اين موضوع فقط مديريت بهتر ميخواهد كه اين اداره اگر بخواهد ميتواند.
شهرهاي ديگر در چه سطحي هستند؟
سالنهاي نمايش گرگان، كرج، كرمانشاه، اردبيل، شيراز، اصفهان و تهران هميشه پر است و جريان تئاتري در آنجا وجود دارد.
نسبت به شهرهايي كه نام برديد چرا تئاتر ما در اين شرايط قرار دارد؟
جريان تئاتري به كيفيت تئاتر بستگی دارد. اگر كيفيت تئاتر خوب باشد مخاطبان زبان به زبان تبليغ ميكنند؛ وگرنه در غیر این صورت روز دوم مخاطبان را از دست ميدهيم. كيفيت هم به پول و صحبتهايي كه گفتم، بسته است. اينها به سليقه و عملكرد مسئولان بستگي دارد وگرنه شهر ما ميتوانست خيلي جلوتر باشد.
سالها برگزاري جشنواره در همدان بايد بيشتر از اينها روي تئاتر همدان تأثير ميگذاشت.
بله. ببينيد وجود جشنواره محاسن و معايبي براي ما دارد. محاسنش زياد است. يكي از معايبش هم اين است كه از وقتي جشنواره به همدان آمده است، اداره فرهنگ و ارشاد ديگر با گروهها قرارداد نميبندد. چون آخر سال كه ميشود مبلغي به گروههاي شركتكننده در رده بزرگسالان جشنواره پرداخت ميكند. با گروههاي تئاتر و كودك و نوجوان هم كه قاعدتاً قرارداد ميبندد. همين باعث ميشود كه ديگر در طول سال با هيچ گروهي قرارداد نبندد و بگويد بودجه نيست.
به هر حال در همدان كارهاي خوب كودكان و نوجوان هم ساخته ميشود؟
بله. كارگردانهاي خوبي داريم.
كارهايي كه در همدان براي اين رده سني ساخته ميشود، آيا ميتوان بعد از 10 سال و 20 سال هم روي صحنه برد؟ چون كارهايي كه ماندگار نباشد ارزش چنداني ندارد.
بعضي از آنها بله. ولي همين آثار را بعد از چند سال بايد با يكسري تغييرات بهروز كرد.
"ممدقلي و ده آشوب" از اين دسته تئاترهاست؟
قصه اين نمايش همان مرغي است كه تخم ميگذارد و ما با يكسري تغييرات آن را بهروز كردهايم. مثلاً انيميشن بخش مهمي از آن است و... و اگر اين كار را نكنيم مخاطب به دست نميآوريم. امروز بچهها با امكاناتي كه در دسترس دارند خيلي راحت از امكانات مدرن و بهروز استفاده ميكنند و اگر ما نخواهيم از تكنولوژي استفاده كنيم مخاطبان را از دست ميدهيم.
چه راهكارهايي براي پرمخاطب شدن تئاتر بزرگسال ميدهيد؟
اول اینکه؛ جشنواره تئاتر استاني بايد در شهر همدان برگزار شود نه در شهرستانهاي استان. اول بايد مركز ساخته و پرداخته شود. طبيعتاً روي شهرستانها هم تأثير ميگذارد. بعد از مركز بايد به آنها بپردازند. اگر اين اتفاق بيفتد به مرور مخاطب بزرگسال هم به سالنها جذب ميشود.
ضمن اينكه من تا به حال نديدهام مثلاً استاندار، فرماندار، نماينده مجلس، شهردار و... به سالنها براي تماشاي نمايش بيايند اما شايد دغدغهشان زياد است. وقتي آنها نمايش نميخواهند مردم هم جذب نميشوند. همه اينها باعث ميشود اسپانسرها به تئاتر بزرگسال هم جذب شوند و به هر حال تبليغات گستردهاي صورت بگيرد. اينها موجب ميشود زيرساختهاي تئاتر بزرگسال هم به مرور فراهم شود.