افزایش 20درصدی یارانه از شنبه ۱۳خرداد کلید خورد و اگرچه فعلاً تنها شامل افراد حاضر در دهک یک تا سه میشود، اما بهزودی سایر دهکها نیز از آن برخوردار خواهند شد. افزایش ۲۰درصدی یارانه، امتیازی تشویقی برای کسانی است که اعتبار خود را در قالب کالابرگ خرج میکنند.
افزایش ۲۰درصدی یارانه بهشرط استفاده از کالابرگ الکترونیک و خرید کالاهای درنظر گرفته شده اعمال میشود. یعنی از سیزدهم خرداد ماه خانوارهای حاضر در سه دهک اول درآمدی باید تا سقف 70درصد مبلغ یارانه که معادل هزار تومان به ازای هر نفر میشود، خرید کنند تا ۸۰هزار تومان یارانه اضافی دریافت کنند. افزایش ۲۰درصدی یارانه در همان کارت سرپرست خانوار شارژ میشود.
یک اقتصاددان درباره نظام یارانهای ایران و توزیع یارانه در طبقات اجتماعی به فرارو گفت: نظام یارانهای کشور ما در جهت رفاه ثروتمندان است. در اقتصاد ایران ماهانه بیش از 300هزار میلیارد تومان یارانه برای حاملهای انرژی در نظر گرفته میشود که در سال به رقمی بالغ بر 3600همت خواهد رسید.
این رقم، عمدتاً نصیب یک گروه اقلیت از بنگاههای انحصاری در کشور میشود. مسأله اصلی این است که بحث فراتر از یک یارانه شخصی است که به گروهی از مردم پرداخت میشود. مسأله این است که نظام یارانه کشور ایراد اساسی دارد و وظیفه باز توزیع ثروت و حمایت از اقشار کم درآمد را ایفا نمیکند. یارانه کلانی در کشور توزیع میشود که عمدتاً به نفع دهکهای پردرآمد است. نظام یارانهای کشور بالعکس عمل میکند و به جای حمایت از اقشار کم درآمد، عمدتاً در جهت منافع گروه اقلیت و ثروتمندان است. مصداق این موضوع، یارانه انرژی، حاملهای انرژی و یارانهای است که به برخی بنگاههای کلان اعطا میشود.
وحید شقاقی درباره راهکار مناسبی که میتواند جایگزین اعطای یارانه باشد گفت: بهترین یارانه برای مردم نیازمند، «کنترل تورم است». مردم نیازمند به دنبال یارانههای اندک نیستند. تا زمانی که ما نتوانیم تورم را در اقتصاد ایران کنترل کنیم، تورم نوعی مالیات است که از مردم گرفته میشود. این یارانه تحمیل شده از سوی دولتها است و عملاً دولتها با تورم از مردم، مالیات کلانی دریافت میکنند. با تورم ۴۰، ۵۰ درصدی کنونی ایران، افزایش ۲۰ درصدی یارانه برای دهکهای کم درآمد تفاوت چندانی نخواهدداشت و ملموس هم نخواهدبود.
وی افزود: ما نیازمند اصلاحات کلانی در نظام یارانهای کشور هستیم. اولویت سیاستهای دولت باید مبتنی بر کنترل تورم باشد، چرا که بدون کنترل تورم، یارانهها چه در قالب کالابرگ و چه به صورت نقدی، اثربخشی لازم را نخواهدداشت. اما با توجه به این که هم اکنون، اقتصاد ایران با تورم شدید رو به رو است، کالا برگ بهتر از یارانه نقدی نقش خود را برای سه دهک پایین ایفا خواهدکرد.
شقاقی تأکید کرد: اگرچه در مبحث افزایش یارانهها بیشتر به سه دهک پایین توجه میشود، اما باید این را در نظر داشته باشیم که دهکهای چهارم و پنجم هم با توجه به وضعیت کنونی اقتصادی ایران، شرایط رفاهی متفاوتی با دهک سوم ندارند. با این شرایط باید بحث نگرانی از تبعیض را هم در نظر داشت. وقتی به دهک سوم، یارانه به شکل کالابرگ اعطا شود و به دهکهای چهارم و پنجم تعلق نگیرد، شاهد تشدید تبعیض خواهیم بود.
یک تحلیلگر اقتصادی هم درباره چگونگی تأثیرگذاری افزایش یارانه در جامعه گفت: وقتی آمارهای رسمی، خبر از تورم ۵۰درصدی طی دو سال اخیر را میدهد و دستمزدها را ۳۰درصد افزایش میدهند، تکلیف ۲۰درصد اختلاف این دو، چه میشود؟ وقتی افزایش درآمد و دستمزدها نمیتواند تورم را پوشش دهد، به افزایش یارانه 20درصدی میرسیم.
اصلا این یارانهها چه حجمی از سبد خانوارها را تأمین میکرد؟ فرض کنیم یارانه، سی درصد سبد هزینه خانوارها را تشکیل میداده، حالا اگر این سبد را بیست درصد افزایش دهیم به رقم کاهشی 26درصدی خواهیمرسید. به طور کلی وقتی بی هدف یارانه پرداخت کنیم همین میشود. یارانه نباید بیهدف پرداخت شود، بلکه باید براساس برنامهریزی اعطا شود تا زمانی که دیگر نیازی به اعطای یارانه نباشد.
مسعود دانشمند افزود: یارانهها در کشور به بخشهایی پرداخت میشود که اثرات چندانی ندارد. یارانه در بخش کالاهای اساسی با این هدف داده میشود که مردم بتوانند مرغ، گوشت و امثالهم را بخرند. وقتی قیمتهای این کالاهای اساسی ۵۰درصد افزایش پیدا میکند، بیست درصد افزایش نرخ یارانه، قدرت خرید خانوار را برای خرید کالاها ترمیم نمیکند. در سوی دیگر این وضعیت، وقتی مردم قدرت خرید گوشت، لبنیات و... نداشته باشد، تولید کشور به سمت تعطیلی میرود.
فروشگاههایی که نمیتوانند اجناس خود را بفروشند رفته رفته کوچک، تعطیل یا ادغام میشوند و بر همین اساس نیز، افزایش قدرت خرید مردم باید در دستور کار دولت باشد. یکی از کارهایی که میتوان برای حل این مشکل انجام داد، اعطای کالا برگ بر اساس هدفگذاری دقیق است. در شرایطی که مرغ کیلویی 80هزار تومان و گوشت قرمز کیلویی 550هزار تومان قیمت دارد، طبیعی است که ماهی 200هزار تومان یارانه، دردی از قدرت خرید افراد دوا نمیکند.
این فعال اقتصادی با اشاره به اهمیت جایگزین کردن کالابرگ با یارانه گفت: یارانهها باید به صورت کالا پرداخت شود، نه به شکل پول نقد. با این روش، هم سلامت جامعه را تأمین میکنیم، هم از قاچاق کالای سوبسیدی پیشگیری میشود. اعطای کالابرگ در کنار برنامهریزی منظم میتواند تأثیر بسیار مثبتی بر قدرت خرید مردم داشته باشد. بدترین کار در کشور ما پرداخت یارانه نقدی است. یارانه نقدی، پول را با فشار وارد بازار میکند، اما اهداف را تأمین نمیکند. دولت از کجا میداند پولی که به حساب خانوارها میریزد صرف چه چیزی میشود؟ آیا صرف خرید مواد مخدر، سیگار و مشروبات الکلی نمیشود؟ آیا صرف کالاهای فرهنگی یا اقلام خوراکی میشود؟ بنابراین وقتی دولت نمیتواند موارد مصرف یارانه نقدی را کنترل کند، این طرح، غلط است.
وی افزود: وزارت بازرگانی میتواند تعیین کند این کالابرگها باید در چه بازه زمانی پرداخت شود، زیرا آمار واردات، صادرات و مصرف را در اختیار دارد. اگر این برنامهریزیها و تغییرات انجام نشود، مجبوریم وارد فاز افزایش دستمزد شویم. افزایش دستمزد یعنی افزایش هزینههای تولید و در نهایت افزایش قیمت کالایی که به دست مصرف کننده میرسد. این، یک چرخه معیوب است. افزایش یارانه نه تنها کمکی به خانوارها نمیکند، بلکه برای دولتی که خود، با کسری بودجه ۴۷۰ هزار میلیارد تومانی مواجه است، رقمی حدود ۱۵۰۰ میلیارد تومان (فقط در بخش یارانه سه دهک اول) هزینه
ایجاد میکند.