چند روزی است در سپهر سیاسی استان باز هم اقدامات نمایندگان در معرفی و پیشنهاد مدیر برای تصدی سمت استانداری پررنگ شده است.
در این فضا از لیست 5 نفره تا لیست 2نفره منسوب به نمایندگان منتشر شده است و آنچنان که مشخص است نمایندگان چندان به افراد قوی طرفدار دولت روی خوش نشان ندادهاند و با نگاه سیاسی و شاخصهای خود افرادی را معرفی کردهاند.
البته روندی که دولت تعریف کرده دریافت پیشنهاد و مشورت با عناصر مرتبط در هر استان برای انتخاب استاندار است و در نهایت اگر این گزینهها با سیاستها و شاخصهای دولت همخوانی نداشته باشد، گزینه نهایی با اختیار دولت انتخاب خواهد شد.
در سالهای اخیر یکی از چالشهای سیاسی ورود نمایندگان به انتصابات بوده است به نوعی که بسیاری از افراد به امید دریافت پست و سمت در زمان انتخابات در اطراف داوطلبان نمایندگی مجلس جمع میشوند و متأسفانه نتیجه هم گرفته و با رایزنی نمایندگان پس از انتخابات وارد کار اجرایی میشوند.
روشن است وقتی انتصابات اینگونه باشد فرد منصوب مدیر دولت نخواهد بود و همواره حواسش به این خواهد بود که در تعارضات احتمالی بین دولت و مجلس طرف نماینده باشد تا پشتوانه سیاسی خود را از دست ندهد.
این روند و این نوع انتصاب به زیان دولت خواهد بود زیرا اختیارات خود در مدیریت را در تخلفی آشکار به نمایندگان منتقل میکند و نمایندگان را اسیر اجرا کرده و از وظیفه خود باز میدارد.
شاید این اتفاق به نفع دولت باشد و خیال دولت را از نظارت نمایندگان راحت کند اما به زیان مردم خواهد بود زیرا که آنها از نماینده انتظار کار اجرایی ندارند و با ورود نمایندگان به این عرصه در واقع نماینده خود را در مجلس از دست میدهند.
ورود نمایندگان به انتصابات در این دولت تحت تأثیر وفاق پررنگتر شده و نمایندگان در انتصابات میانی سهم بیشتری را طلب میکنند.
با آنکه معاون نخست رئیس جمهور گفته است؛ «امروز ما بر این باوریم که وفاق ملی، راه نجات کشور است و اگر نتوانیم همدیگر را تحمل و وفاق را دنبال کنیم، دشمن حداکثر استفاده را خواهد کرد» این نگرانی وجود دارد که برداشت نادرست از واژه وفاق به عاملی برای تفرقه و ایجاد چند دستگی به ویژه بین دولت و مجلس تبدیل شود.
به همین دلیل ضروری است نمایندگان مجلس به این موضوع مهم توجه کنند که منظور از وفاق اجرای تمام خواستههای نمایندگان توسط دولت نیست بلکه منظور همافزایی و کاهش تنازعات در جامعه برای خدمت هر چه بیشتر به مردم با در نظر گرفتن خواست و مطالبه مردم جامعه است.
مردمی که با رأی به پزشکیان یا رای ندادن در انتخابات از تغییر استقبال کردهاند و نمیپذیرند به نام وفاق همان سیاستهای قبلی دنبال شود و دیدگاهی را که نپسندیدهاند دوباره در مدیریتها حاکم شود.
نباید خواست و مطالبه تغییر مردم را نادیده گرفت، زیرا که به بیانی مردم اساس و پایه حکومت، دین و کشور هستند و اگر نباشند نمیتوان به ادامه راه امیدوار بود.
از این زاویه ضرورت دارد در هر پیشنهاد و اقدامی ابتدا خواست و مطالبه جامعه اولویت داده شود تا وفاق در معنای واقعی آن برای ایران و مردم ایران محقق شود وگرنه با ادامه روند فعلی تنها نگرانی از آینده افزایش خواهد یافت.