هفته گذشته 2 اتفاق تلخ در آموزشوپرورش کشور اتفاق افتاد که نباید بهسادگی از کنار آنها بگذریم؛ یکی خودکشی دانشآموز 11 ساله بهدلیل آنچه نداشتن گوشی تلفن همراه برای پیوستن به شبکه شاد اعلام شده که نهتنها آن طفل معصوم و خانوادهاش شاد نشدند، بلکه علاوهبر آنها یک ملتی نیز از این حادثه تلخ، تلخکام و ناشاد شدند. در خبرها آمده که 5/3 میلیون دانشآموز هنوز عضو شاد نیستند که آن هم بهدلیل نداشتن گوشی و تبلت و در مواردی نیز نبود یا ضعیف بودن اینترنت اعلام شده است؛ این درحالی است که مسئولان بهویژه در وزارتهای آموزشوپرورش و ارتباطات و فناوری اطلاعات، قول داده بودند این مشکلات را از سر راه دانشآموزان و خانوادههای آنان بردارند که با کمال تأسف تاکنون اینگونه نشده و وعدههای دادهشده عملی نشده است و انتظار میرود مسئولان مربوطه برای جلوگیری از حوادث مشابه آنچه اتفاق افتاد و جلوگیری از افت تحصیلی و رفع تبعیضهای ناروا و برقراری عدالت آموزشی که از تأکیدات سند تحول بنیادین و اسناد پاییندستی آموزشوپرورش است، امکانات لازم، ازجمله گوشی و امثالهم و نیز اینترنت رایگان و پرسرعت برای استفاده دانشآموزان محروم از شبکه شاد و آموزش مجازی فراهم کنند. چندی پیش در ویژهنامه همدانپیام بهمناسبت هفته دولت، تحول آموزشوپرورش در یکصد سال گذشته، از مکتبخانه تا آموزشهای مجازی مورد بررسی قرار گرفت؛ در آنجا تأکید کردیم آموزش مجازی که با گسترش ویروس منحوس کرونا در کشور رایج شده، تحول جدیدی در آموزشوپرورش ایچاد کرده که بسیاری از بندهای سند تحول و اسناد پاییندستی را تحتتأثیر قرار داده است؛ زیرا آن قوانین بیشتر برای آموزشهای حضوری که بر مدرسهمحوری استوار است، تدوین شده و در آموزشهای مجازی کاربردی ندارند. تبعات مثبت و منفی فضای مجازی و آموزشوپرورش مجازی بهتدریج آشکار خواهد شد و هنوز نمیتوان قضاوت درستی در این زمینه داشت؛ ولی آنچه مسلم است تهیه مقدمات این آموزشها به عهده مجلس و دولت است.
گفته میشود مجلس مدعی انقلابیگری یازدهم پس از پرداختن به دنا پلاس 600 میلیونی و وام ودیعه مسکن 200 میلیونی نمایندگان و وام ضروری 300 میلیونی آنها، فرصتی پیدا خواهد کرد تا به وضعیت دانشآموزان محروم و تهیه تبلت و گوشی برای آنها بپردازد و در این میان نقش نمایندگان همدان در این زمینه بسیار برجسته خواهد بود؛ زیرا یکی از آنها سابقه وزارت آموزشوپرورش را داشته و درحالحاضر رئیس کمیسیون بودجه مجلس شورای اسلامی است و دیگری عضو و سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس؛ منتظر اقدامات آجل و عاجل آنها هستیم البته این انتظار نافی مسئولیت دولت و بهویژه وزارت آموزشوپرورش که مسئولیت مستقیم در این زمینه دارد، نیست و اما اتفاق دیگر که تلخی آن بیشتر کام معلمان عزیز را تلخ کرد، محکوم شدن یک معلم به شلاق با شکایت وزیر و وزارتخانه متبوعش از وی، به اتهام کشیدن یک کاریکاتور بود که اگرچه وزیر مجبور به عذرخواهی و گذشت از شکایت خود شد ولی بهنظر میرسد جا داشت وزیر کنارهگیری کرده و عطای وزارت را به لقایش میبخشید و این کار وی بسیار پسندیده میشد. محسن حاجیمیرزایی که دبیر بوده البته نه دبیر آموزشوپرورش بلکه دبیر هیأت دولت و فقط چند صباحی در نهضت سوادآموزی فعالیت اجرایی داشته، باید بداند هر دبیری دبیر نیست؛ دبیری دولت با دبیر آموزشی بسیار متفاوت است و به قول معروف هردو جانسوزند اما این کجا و آن کجا! میگویند حرمت امامزاده را باید ابتدا متولی آن نگه دارد؛ چگونه وزیر وزارتخانه تحت امرش به خود اجازه دادهاند از یک معلم که جایگاه بسیار بالایی دارد، شکایت کنند! این کار آنان توهین به یک میلیون معلم در سراسر کشور است که فداکارانه خدمت میکنند و بار دیگر تأکید میکنیم که جا دارد وزیر پس از عذرخواهی بهدلیل این 2 حادثه تلخ از سمت خود کنارهگیری کند؛ پس منتظر میمانیم تا جبران مافات نمایند.