«چه خبر از شهر گردشگر؟» این پرسشی است که در محافل فعالان گردشگری این روزها مطرح میشود، اما پاسخ درستی برای آن نیست. از سال 1396 مطرح شد که همدان هم یک شهر گردشگر میشود اما تا امروز خبری از اختصاص این عنوان یا اعمال برنامهای در این زمینه نیست. به نظر میرسد طرح شهر گردشگر در بازار بیبرنامگیهای متولیان امور در این حوزه گم شده است.
در سالهای اخیر توجه به صنعت گردشگري به یک شعار مُسری بین مسئولان تبدیل شد و آنقدر این صنعت لاغر را با اهميت خواندند و بر نقش آن در ارزآوري و ايجاد اشتغال سريع در كشور تأكيد كردند که تب آن همدان را با ظرفیتهای دست و پا شکسته گردشگری هدف قرار داد و اینگونه گردشگری محور توسعه استان ترسیم و مقولههای جدیتری شناخته شد.
بر همين مبنا رئيسجمهوری سازمان ميراث فرهنگي را مكلف كرده است كه نگاهي ويژه به حوزه گردشگري داشته باشد و خود نيز چندينبار نقش صنعت گردشگري كشور را به اندازهاي مهم دانست كه خواستار تغيير نام اين سازمان به گردشگري، ميراث فرهنگي و صنايعدستي شد.
پس از آن بود كه همه دستگاهها بهويژه سازمان ميراث فرهنگي، مكلف شدند توجه جدي به گردشگري داشته باشند.
شهر گردشگر طرحی در شلوغی بازار
اینگونه شد که طرح شهر گردشگر رخ نمایان کرد و مقرر شد برنامهريزيها علاوهبر تمركز بر جامعه ساكن شهرها، توجه به گردشگران و زمانهای خالي آنها در مقاصد را نيز درنظر بگيرد.
طرح شهر گردشگر مصوب شد تا شهرداران و شوراهاي شهرها و روستاهاي كشور را نيز به اين موضوع متوجه كند تا از آن پس برنامه كلانشهري آنها تنها به جمعيت ساكن شهرها مختص نشود و برنامهريزيهاي كلانشهري را با درنظر گرفتن جمعيت ساكن و گردشگر تنظيم و اجرا كنند.
اینگونه بود که در طرح شهر گردشگر برنامهريزي منسجم و يكپارچه در فرودگاهها، وروديهاي كشور و شهرهاي ايران براي جمعيت ساكن و گردشگر درنظر گرفته شود و فقط برنامهريزيها مختص جامعه ساكن كه اكنون در بسياري از شهرهاي كشور رواج دارد، نباشد. قرار شد شهر گردشگر مسير ريلگذاريشدهاي را در شهرهاي كشور ايجاد کنند.
سال 1396 بود که بر نامهریزان حوزه میراث فرهنگی و گردشگری در سطح کشوری بر این مهم تمرکز کردند که صنعت گردشگری برای توسعه نیازمند سیاستگذاریهای مطلوب است که شهر گردشگری یکی از گامهای مؤثر در توسعه گردشگری است.
این اتفاق درحالی رقم خورد که ما تا آن زمان راهبردی برای گردشگری نداشتیم، هنوز مفهوم روشنی از گردشگری در ایران مشخص نبود. ما در کدام بخش حرفی برای گفتن داشتیم، گردشگری پزشکی، فرهنگی، طبیعتگردی، گل، غذا و کودک! بهواقع کدام مسیر مشخص شده بود که آن روز رفتند سراغ شهر گردشگر!
راهی که بُرد نداشت
وقتی راهبرد نداشتیم، نه سرمایهگذار ایرانی و نه خارجی، هیچیک در حوزههای گردشگری ایران در هیچ شهری حاضر به سرمایهگذاری نمیشدند و عملا توسعهای نیز در این زمینه ایجاد نمیشد. در یک نگاه اجمالی میتوان گفت، متأسفانه تیم اقتصادی دولت به این صنعت بهعنوان صنعت اقتصادی نگاه نکرده بود و گردشگری را همواره یک مقوله فرهنگی درنظر میگرفت که اگر دولت گردشگری را مقولهای اقتصادی دیده و فرابخشی درنظر گرفته بود و همزمان ۲۰ نهاد و دستگاه را در آن فعال میکرد امروز در بحران گردشگری کرونازده حال و روزی بهتر را شاهد بودیم.
با آنکه در برنامه ششم توسعه حتی یک جمله در مورد گردشگری عنوان نشده بود، مجلس و فراکسیون گردشگری به این موضوع پرداخته و طی جلسات مختلفی در ماده ۹۹ و ۱۰۰، گردشگری را لحاظ کرده و دولت را مجبور کردند تا سند راهبردی گردشگری را تدوین کند. اما هنوز هیچ عمل اجرایی از سوی دولت برای راهاندازی این سند دیده نشده است.
استراتژی آینده باید برنامهریزی متقنی میبود تا راهبردها را اعلام کند اما کاملا مشخص بود که تیم اقتصادی دولت برای این موضوع راهبرد مناسب نداشت و در برنامهریزیها و تخصیص بودجه، آن را جدی نمیگرفت و با این وضع تکلیف سایر دستگاهها و این صنعت دستوپا شکسته مشخص بود.
همدان هم گزینه شد
به هر ترتیب برچسب شهر گردشگر در همان شلوغیهای کاری رویدادهای گردشگری بینالمللی مترصد چسبیده شدن به پیشانی گردشگری همدان بود اما برخلاف برنامهریزیهای ارائهشده از سوی وزارتخانه و پیگیری میراث فرهنگی همدان آنقدر این پیشنهاد خام و این مقوله بیبرنامه بود که خروجی آن در هالهای از ابهام ماند.
شهر گردشگر که بارها مورد تأکید وزیر میراث فرهنگی قرار گرفته بود ،میخواست چه اتفاق جدیدی در وضعیت گردشگری ایران ایجاد کند؟
آيا اين عنوان به ايجاد زيرساخت براي صنعت گردشگري ايران منجر شد يا تنها در حد يك تئوري از سوي ميراث فرهنگي مطرح شد و رها ماند؟ آيا رويكرد شهر گردشگر در وزارت ميراث فرهنگي، صنايعدستي و گردشگري شامل جزئياتي است كه بايد در اختيار استانهاي كشور قرار میگرفت و تحقق آن به تغيير رويكرد دستگاههاي مختلف در صنعت گردشگري ايران وابسته بود؟
درجهبندی شهرها در زمینه گردشگری
در سالهای اخیر تعیین معیارها و تدوین مدل ارزیابی برای سازمان بهمنظور ارزیابی و درجه بندی شهرها در زمینه گردشگری، با ایجاد یک سیستم اعتباردهی در سازمان برای ارزیابی و درجهبندی شهرها در زمینه گردشگری و ایجاد ساختارهای لازم بر مبنای استاندارد و خطوط راهنمای سازمانهای اعتباردهنده با تمرکز بر مدلهای مطالعاتی و فرایندهای عملیاتی مرتبط، با درنظرگیری ضوابط و مقررات سازمان و نیز ارتباطات و فضای قانونی همه نهادها و سازمانهای دولتی و سایر ذینفعان و تعیین عناوین دورههای آموزشی موردنیاز در معاونت گردشگری همدان انجام شد؛ اما خروجی این مطالعات هرگز مسیر اجرایی خود را پیدا نکرد.
در آخرین اظهارنظرات در این زمینه زاهد شفیعی مدیرکل دفتر مطالعات و آموزش گردشگری درباره پروژه شهر گردشگر عنوان کرده است، هدف شهر گردشگر که فاز نخست آن سال گذشته انجام شد و فاز دوم آن نیز آغاز شده، ارتقای رقابتپذیری مقاصد گردشگرپذیر کشور معرفی و ترغیب برندهای مقاصد گردشگری اعم از شهر و روستاست که در پروژه ملی اعتبارسنجی، ارزیابی و رتبهبندی مقاصد گردشگرپذیر تعریف میشود.
وی با اشاره به اینکه در اجرای فاز دوم پروژه مطالعات عمیقتری روی مقاصد گردشگرپذیر صورت گرفته است، به تشریح اهداف این مطالعات پرداخت و عنوان کرد: این مطالعات و تحلیلها ظرفیتهای هر مکان را بهطور موردی مشخص و 3 هدف را دنبال میکنند. هدف ارزشی که ابزاری برای تحقق یک هدف غایی در ایجاد فضایی پویا و رقابتی بین مقاصد گردشگری کشور است. هدف کاربردی که گواهینامهای منطبق بر ظرفیتهای بالقوه و بالفعل مقصد است و سطح توسعهیافتگی مقاصد کشور از منظر گردشگری را نشان میدهد.
وی تصریح کرد: این گواهینامه یک برآیند کلی از نتایج حاصل از قدرت برند اعم از دارایی شهر، تجربه گردشگران، ادراک گردشگران از دارایی، نگرش جامعه محلی نسبت به توسعه گردشگری است.
به هر ترتیب در امتیازبندی شهر گردشگرها، 3 شهر کرمان با امتیاز 26/64، همدان 19/64 و اردبیل 19/58 نیز با کسب 3 ستاره بهعنوان مقصد گردشگرپذیر تعریف میشوند. نهایتاً هدف از این پروژه، ارتقای صلاحیتهای مقاصد و ارسال گزارش جامع آن به سازمان جهانی گردشگری است.
اما مشخص نیست در این بیبرنامگیها مقوله شهر گردشگر به کجا ختم خواهد شد و این امتیازات اهدایی به شهرها با چه هدفی خواهد بود و بهعنوان مثال همین همدان را به کدام سمتوسو خواهد بُرد.