۱- در مثل معروف است که روزی تیمی ضعیف با تیمی که در آن مارادونا حضور داشته، بازی داشتهاند و مربی تیم ضعیف فردی را برای مهار مارادونا میگمارد اما غافل از آنکه حساسیت و استرس ناشی از روبهرو شدن با مارادونا میتواند اشتباهات فردی اعضای تیم را افزایش داده و آنها را به زیان تیم به بازی وادار کند و چنین نیز شد و بازیکنی به اشتباه پیدرپی گل بهخودی زد تا مربی مجبور شود از فردی که مهار مارادونا را بر عهده داشت، بخواهد مارادونا را رها و آن همبازی خود را بچسبد که بیشتر از این شیرینکاری نکند.
۲- وضعیت ایران در مقابله با کرونا هم شبیه این مثل است، مردم و دولت و همه با توجه به دستورات بهداشتی و اقدامات لازم، کرونا را بهتر از کشورهای دیگر مهار کردند اما گل از حوزههای دیگر زده شده و کام مردم را تلخ کرده است.
موضوع قابل تأسف این است که همچنان همه به کرونا چسبیدهاند و مربی افرادی را رها نمیکند تا به مهار این وضعیت بهویژه در حوزه اقتصاد بهنفع مردم بپردازند، شاید هم رهاسازی انجام شده اما این افراد توان مهار ندارند.
۳- وزارت بازرگانی که دولت آن را حلال مشکلات توزیع میداند، تشکیل نشد و یک وزیر هم قربانی تشکیل نشدن آن شد تا وضعیت بازار با این توجیه همچنان پرتلاطم باشد.
شاید این وزارتخانه در مجلس آینده هم تشکیل نشود، پس باید فکری نو در انداخت و شرایط را بهتر مدیریت کرد.
۴- ستاد تنظیم بازار، ستاد حمایت از مصرفکننده و نهادهای مشابه هم معمولا در شرایط آشفتگی بازار با تن دادن به گرانی بازار را آرام میکنند و تاکنون اقدامی برای اصلاح قیمتها بهصورت کاهشی کمتر از آنان دیده شده است.
معمولا پس از یک گرانی، اندکی کاهش قیمت توسط این نهادها انجام میشود تا قیمت جدید که از قیمت پیشین بیشتر اما از قیمت آشفته بازار کمتر است، رسمیت پیدا کند.
۵- کرونا رکود را بر اقتصاد کشور حاکم کرد و بسیاری از کسبوکارها از کرونا آسیب دیدند اما در این شرایط، گرانی و آشفتگی بازار برای هیچکس قابل پذیرش نیست.
اما بازار در حوزههای گوناگون از برنج و قند و شکر گرفته تا خودرو و ارز و طلا متلاطم و آشفته است و هر روز قیمتهای جدیدی را با رکوردزنی قیمتی تجربه میکند.
۶- این وضعیت شایسته مردم شریف ایران نیست و اینکه همه از نقش واسطهها در ایجاد این وضعیت سخن بگویند، پذیرفتنی نیست.
هر بازاری که بههم میریزد همه همزمان متوجه نقش دلالان و واسطهها میشوند و همه کاسه کوزهها را بر سر این جماعت فعال و موفق میشکنند.
با اینحال این صنف همیشه حاضر در میدان، همچنان فعال هستند و روزبهروز هم بیشتر میشوند.
۷- روزی کشاورزی به وزیر جهاد کشاورزی وقت اعتراض کرد که یک عدد گوجه فرنگی در مملکت ۷۰۰ تومان شده و سپس شعری برای وزیر خواند و درنهایت به او گفت: «خودتان میدانید و مملکتتان» و دست بر شانه وزیر زد و خداحافظی کرد و رفت!
این موضوع اگر آن وقت جدی گرفته نشد، اکنون با تداوم آشفتگیهای اقتصادی میتواند تکرار غمانگیز داشته باشد و قابل تأمل است.
مردم مؤمن ایران بهترین حامی حکومت در هر شرایطی بودهاند، اما اگر احساس رهاشدگی وضعیت آنها و عدم رسیدگی داشته باشند، به این مردم شریف ظلم شده است.
پس کرونا را بهانه کمکاریها قرار نداده و شایسته و بایسته برای مردم و کسب رضایت آنها هر چهدر توان است به میدان بیاورید.