همدانپیام: گروهي پرخاشگري را رفتاري ميدانند كه به ديگران آسيب ميرساند يا بالقوه ميتواند آسيب برساند. پرخاشگري ممكن است بدني باشد (زدن، لگد زدن، گاز گرفتن) يا لفظي (فرياد زدن و رنجاندن) يا به صورت تجاوز به حقوق ديگران (چيزي را به زور گرفتن). نقطه قوت اين تعريف، عيني بودن آن است كه به رفتار قابل مشاهده اطلاق ميشود. نقطه ضعفش اين است كه شامل بسياري از رفتارهايي است كه ممكن است به طور معمول پرخاشگري تلقي نشوند.
پرخاشگري وسيلهاي؛ رفتاري است در جهت رسيدن به هدفي خاص و پرخاشگري خصمانه رفتاري است در جهت آسيب رساندن به ديگران. بيشتر پرخاشگريها بين كودكان و از نوع "وسيلهاي" است. اين نوع پرخاشگري به خاطر متعلقات است. كودكان از يكديگر اسباببازي ميقاپند و يكديگر را هل ميدهند تا به اسباببازي كه ميخواهند با آن بازي كنند، دست يابند. پرخاشگري را بايد از جسارت متمايز دانست، كسي كه از خود دفاع ميكند، با جرأت است نه پرخاشگر.
تغييرات رشدي
كودكان در 12 ماهگي وقتي با هم هستند شروع به ابراز رفتار پرخاشگرانه وسيلهاي ميكنند؛ يعني رفتار پرخاشگرانه آنان غالباً به خاطر اسباببازي و متعلقات ديگر است و در ارتباط با همسالان ابراز ميشود. گاهي اوقات كودكان به والدين و كودكان بزرگتر حملهور ميشوند، ولي اينگونه پرخاشگري در مقايسه با پرخاشگري با همسالان، نسبتاً نادر است.
تفاوتهاي جنسيتي
پسرها پرخاشگرتر از دخترها هستند. اين تفاوت در اغلب فرهنگها و تقريباً در همه سنين ديده ميشود. پسرها بيش از دخترها پرخاشگري بدني و لفظي دارند. اين تفاوت از سال دوم زندگي آشكار ميشود.
بر اساس مطالعات مشاهدهاي در مورد كودكان نوپاي بين سنين يك تا 2 سال، تفاوتهاي جنسيتي از لحاظ تعداد پرخاشگري بعد از 18 ماهگي ظاهر ميشود و قبل از آن اثري از آنها نيست. پسرها بخصوص وقتي كه به آنان حمله ميشود يا كسي مزاحم كارهايشان ميشود، تلافي ميكنند.
الگوي خانواده و پرخاشگري
والدين كودكان بهشدت پرخاشگر، غالباً هنگام اعمال قواعد و معيارها خشونت دارند و پرخاشگرند. وقتي كه واكنش خشونتآميزي بروز ميكند، ساير اعضاي خانواده كاري ميكنند كه موجب دامن زدن به رفتار پرخاشگرانه ميشود. براي نمونه، برادري بر سر خواهرش فرياد ميزند، خواهر هم بر سر او فرياد ميزند و ناسزايي به او ميگويد. خانواده هم بر سر هر دو فرياد ميزنند!
تلويزيون نيز منبع ديگري است كه كودكان بخصوص پسرها از طريق آن رفتار پرخاشگرانه را ميآموزند.
نحوه كنترل عصبانيت در كودكان
خواه 4 ساله يا 40 ساله، همه ما بارها عصباني شدهايم. اما فردي كه در طول زندگي نياموزد چگونه بر خشم خود مسلط شود، روابط را خدشهدار و دوستان و اطرافيان را آزردهخاطر ميسازد.
الف) خصيصههاي ذاتي
نكته مهم اين است كه با پي بردن به ضعف رفتاري فرزندتان ميتوانيد پرخاشگريها را به نقاط قوت تبديل كنيد. وقتي كه كودك عصبي در مورد چيزهايي عصباني ميشود كه دوست صبور او اصلاً به آن موارد توجهي ندارد، در اين صورت شما به زمان بيشتري نياز داريد تا جايگزينهايي را به جاي عصبانيت به او بياموزيد.
ب) مراحل رشد
زماني كه كودك در مرحله رشد جسمي يا اجتماعي قرار دارد، زمينه بيشتري براي پرخاشگري و عصبانيت در او ايجاد ميشود. مراحل گوناگون رشد، عوامل خشم متفاوتي دارند.
حسين احمدوند- کارشناس ارشد روانشناسي