ادامه حیات (بخوانید منحل نشدن) اتحادجوان و حتی صعود این تیم دسته اولی به لیگ برتر والیبال ایران فقط منوط به واریز پولی در حدود یک دهم رقم قراردادهای بازیکنان و اعضای کادرفنی پاس دسته دومیِ فوتبال است! همین ابتدای کار تیر خلاص را زدیم تا مردم که خود بهترین قاضی هستند، قضاوت کنند. آیا انصاف است که والیبال با این شایستگی منحل شود؟!
***
یک بار رئیس سابق هیات کشتی استان همدان گردوخاک کرد و پاس را برای مدیران ورزش و حتی مسئولان ارشد استان نورچشمی خواند. مسعود مصطفیجوکار بارها چنین عقیدهای داشته است. بارها و بارها روسای هیاتهای ورزشی این حرف را زدهاند که پاس، سایر ورزشهای استان را به سمت نابودی کشانده است. امسال علی خبارگه و چند والیبالیست بومی استان پاس را مورد هجمه انتقادات خود قرار دادند و بر این عقیده بودند که آنقدر که به پاس اهمیت داده میشود به والیبال نه! با اینکه چقدر این حرفها صحت و سقم دارد و اصلا تا چه حد منطقی است خیلی سروکار نداریم و در این مجال هم نمیگنجد که درباره آن مفصل سخن گفت، اما گلایههای بسیار مربیان، ورزشکاران و روسای هیاتهای ورزشی از توجه ویژه مسئولان به پاس و اختصاص بودجههای سرسامآور به این تیم کمی ذهن را به تامل وا میدارد!
***
رقم قرارداد بازیکنان و اعضای کادرفنی تیم دسته دومی پاس همدان در نیم فصل نخست لیگ 2 چیزی حدود یک میلیارد تومان است. در نیم فصل دوم هم چند بازیکن و یک مربی به تیم اضافه شد که اتوماتیکوار هزینه روی دوش باشگاه میگذارد. ما علیالحساب در سایر مخارج باشگاه پاس ورود نمیکنیم و ملاک را فقط رقم قرارداد بازیکنان و اعضای کادرفنی تیم قرار میدهیم. امروز والیبال برای سرپا ماندن و شاید صعود به لیگ برتر والیبال به مبلغی تقریبا یک دهم هزینههای هنگفت پاس نیاز دارد! در واقع تیم اتحادجوان برای اینکه با انگیزه خوب و متفاوت گام به دور پلیآف لیگ دسته اول والیبال باشگاههای ایران بگذارد، شاید با دریافت رقمی حدود 100 میلیون تومان هم دردهای خود را دوا کند.
***
در اینکه پاس همواره زیر چتر حمایتی مدیران ارشد استان، بهخصوص استاندار فعلی بوده نباید تردید داشت. البته در اینکه هر از گاهی هم به تیم دیرموقع رسیدگی شده و صدای بازیکنان درآمده نباید شک کرد. اما چیزی که پیداست اینکه مشکلات مالی همواره گریبانگیر تیمهای فوتبال بوده و نمونه بارز آن استقلال رضا افتخاری و علی منصوریان این روزهاست، پس طبیعی است که پاس هم از این قاعده مستثنی نباشد. اما موضوع مهمتر اینکه همواره بازیکنان دیر یا زود یا به هر نحوی چون شکایت به پول خود رسیدهاند و دست آخر قراردادهای پرصفری بوده که نقد شده و هزینهای زیاد روی دست باشگاه و استان گذاشته است.
***
پاسیها اگرچه همیشه و طی 9 سال حضور در همدان گلایههایی مبنی بر گم شدن حمایتها داشتهاند اما نباید فراموش کنیم که حمایت از "پاس همدان" با 9 سال قدمت، همیشگی و مداوم بوده است. چه در آفتاب قبل از بازی و چه در مهتاب بعد از بازی! و نکته مهمتر اینکه با وجود این همه حمایت و خرج بسیار زیادی که استان طی این چند سال برای پاس هزینه کرده، قهرمان آسیا درجا که نزده هیچ، همواره روی ریل ناکامی قرار داشته و سقوط به لیگ یک و متعاقبا سقوط به لیگ 2 خود گواهی بر این ادعاست.
***
امسال تیمی در والیبال ظهور کرد که مدام در اوج بود و همه را به تحسین وا داشت. ارزش کار اتحادجوان در لیگ یک والیبال ایران را وقتی میتوان بهتر درک کرد که به 3 سال پیش و روزگاری برگردیم که تیم شهرداری خیلی زود در مسابقات دسته اول والیبال منحل شد و کاخ آرزوها و آبروهای والیبال همدان به نوعی فرو ریخت! حالا که این تیم یکدست و ارزنده رقبا را از دم تیغ در دور نخست مسابقات گذرانده و خود را در میان 8 تیم برتر لیگ دسته اول میبیند، آیا انصاف است که به آن و هواداران پرشورش که عمدتا جوان و نوجوان هستند، پشت کنیم؟ البته شاید رسم بر این است فقط از تیمی حمایت کنیم که با موفقیت بیگانه بوده و طی 9 سال روی ریل ناکامی قدم برداشته است!
***
والیبال با اتحادجوان در یک قدمی لیگ برتر باشگاههای ایران است. جایی که طبیعتا هر 2 هفته یکبار نفراتی چون سعید معروف، شهرام محمودی، سیدمحمد موسوی و ... به همدان سفر میکنند و همانطور که سابقه نشان داده فقط چنین وضعیتی میتواند به پویایی هر ورزش کمک شایانی داشته باشد. کمی آنطرفتر فوتبال با پاس در لیگ دسته دوم روزگار میگذراند و صعودش به جمع 12 تیم مرحله دوم مسابقات هم به اما و اگر کشیده شده و تمام توجهات به تفکرات علی لطیفی تازه وارد است تا بلکه بتواند گره از کار این تیم نگونبخت باز کند. با تمام این اوصاف تمام انتظار مردم، اصحاب رسانه و علاقمندان به ورزش این است تا به والیبال دسته اولی که صدای پایش در لیگ برتر شنیده میشود همانقدر توجه شود که به فوتبال و پاس توجه میشود.
همین...!