در روزهای گذشته وزیر کشور دولت چهاردهم که با انتخاب او بسیاری به این تحلیل رسیدند که دولت برای داخل و ساماندهی طرفداران خود برنامهای ندارد، از پایان تغییرات استانداران به عنوان کابینه دوم سخن گفته است.
اسکندر مومنی گفته است: تلاش کردیم استانداران کارامد با شاخصهای کارامدی بالا انتخاب کنیم و خوشبختانه میتوان گفت انتخاب استانداران بهطور تقریبی تمام شده و جدای از ویژگیهای عمومی که همه کارگزاران نظام باید داشته باشند، شاخصهای کارامدیشان بسیار بالا است و در تجربیات قبلی خود موفق بودند. فکر میکنم شعار رئیس جمهور در وزارت کشور بهطور تقریبی به طور کامل محقق شد و به هر حال از اقوام و مذاهب مختلف در استانداران حضور دارند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نخستین استاندار اهل سنت در کردستان انتخاب شد. همچنین نخستین استاندار از قومیت هموطنان عرب در خوزستان انتخاب شد. نخستین استاندار بلوچ نیز در سیستانوبلوچستان انتخاب شد.
بخشی از این سخنان مانند استفاده از قومیتها افتخار دولت است و به درستی اجرای وعدههای رئیس جمهور را نشان میدهد.
اما چینش کابینه دوم در همه استانها با شور و شعف، استقبال، احساس تغییر دولت و افزایش امید در جامعه همراه نشده است.
این موضوع در بیشتر استانهایی که وزارت کشور به بهانه وفاق از استانداران اصولگرا یا معتدل استفاده کرده بیشتر نمود دارد و میتوان گفت دولت در این استانها به دلیل نوع انتخاب کابینه دوم در حال کاهش طرفداران است.
در این اتفاق کمیته انتصابات وزارت کشور مقصر بوده و به جای انتصاب استاندارانی که گفتمان دولت را اجرا کنند بیشتر به دنبال انتصاب استانداران و مسئولان دولت روحانی رفتند که پیش از این یکبار مردم را ناامید کرده بودند و با این امید که شاید آنها اینبار بتوانند امید را در جامعه ایجاد کنند، انتصاباتی داشتند.
آنچه درباره کمیته انتصابات استانداران وزارت کشور میتوان گفت این است که این کمیته با هدایت وزیر کشور نتوانست موج امیدواری ایجاد شده به دولت وفاق را در کل کشور پایدار نگه دارد و عملکرد این کمیته در استانهایی طرفداران دولت را از شرکت در انتخابات ناامید کرد.
در واقع کابینه دوم به نوعی در اکثر استانها تداعی کننده دولت روحانی است با این تفاوت که وجه اشتراک آن برای پشت کردن به مردم و طرفداران اعتدال بود و وجه اشتراک این کابینه وفاق است.
تداوم این وضعیت میتواند تلاشهای کابینه نخست را هم به هدر دهد و به فاصله دولت با طرفداران خود در استانها افزوده و فاصله دولت و ملت را که کم کردن آن شعار دولت بود در فضای بیاعتمادی بیشتر کند.
در این زمینه نظارت بر استانداران و ایجاد هماهنگی بین آنها برای نمایندگی شایسته دولت در استانها و رعایت تفکیک قوا و همچنین انجام اقداماتی برای دلگرم کردن طرفداران دولت و افزایش اعتماد عمومی به همراه ارزیابی از عملکرد استانداران به ویژه در حوزه افزایش رضایتمندی میتواند، کابینه دوم را از احتمال به شکست کشاندن گفتمان دولت دور کند و این کابینه را همراه و همگام با کابینه اصلی دولت قرار دهد کاری که شاید از عهده وزیر کشور و مدیران او برآید.