نبود قطعیت تنها حقیقت حاکم بر تمام برنامهریزیها و جریانات زندگی ماست هر چند متأسفانه این موضوع را چندان درک نکرده و خود را با آنچه در صنایعدستی و گردشگری و چه در سایر امور هماهنگ نکردهایم و همین امر باعث شده دائم در فاز غافلگیری باشیم.
کارشناس حوزه کسبوکار و مشاور معاونت صنایعدستی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی در پاسخ به این پرسش که آیا آمار و ارقامی از میزان ضررهای وارد شده به صنعتگران و هنرمندان صنایعدستی در دوران کرونا وجود دارد، در یک گفتوگوی رسانهای میگوید: این آمار و ارقام در ادارات کل استانی به شکل دقیقی وجود دارد. با اینحال ما نباید در تحلیل شرایط یک سال گذشته و دوران شیوع کرونا به آمار و ارقام تکیه کنیم بلکه باید به شکل جامعتری به اوضاع صنایعدستی و سایر حوزهها نظیر گردشگری بنگریم.
پورنگ پورحسینی میافزاید: در یک سال گذشته کدام صنعت یا هنر تا آستانه نابودی نرفت؟ ممکن است صنایع شوینده رشد داشته باشند، اما اگر نگاهی به تئاتر، سینما، و گردشگری بیندازید ملاحظه میکنید که همگی با لطمههای جدی مواجه شدند.
ورود به دوران عدم قطعیت
پرسش این است آیا اقدام مؤثری برای کاهش این آسیبها انجام شد؟ پاسخ همگانی عموما این است که این اقدام مؤثر نبود و دلیل آن را هم میتوان تحریمها، نبودآمادگی، تصور زودگذر بودن بحران و... دانست. مشاور معاونت صنایعدستی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی درباره نبود آمادگی برای مواجهه با بحران کرونا میگوید: با گذشت یکسال از شیوع کرونا در کشور، متولیان گردشگری تلاش میکنند با راهاندازی «سفرهای مسئولانه» در نوروز، رونقی به تأسیسات و فعالان این حوزه بدهند. صنایعدستی هم مجموعهای از کمکهای بلاعوض و وامها را در این دوره دریافت کرد و تلاش کرده تبعات این بحران را کاهش دهد.
آیا شما اطمینان دارید با تولید واکسن میلیونی کرونا و واکسیناسیون عمومی در پاییز، برطرف شدن چالشهای ایران با جامعه جهانی و... با سیل دیگری مشابه بهار سال گذشته مواجه نخواهید بود یا با چالش دیگری روبهرو نمیشوید که گردشگری و صنایعدستی را تحتتأثیر خود قرار دهد؟ پورحسینی با طرح این پرسشها ادامه میدهد: از ابتدای سال گذشته تاکنون مجموعهای از اتفاقات پیش آمدند که بسیار بزرگ و پیشبینیناپذیر بودند.
نمونه آن سیلی که در نوروز ۱۳۹۸ شاهدش بودیم. این سیل براساس مدلهای هواشناسی از دو ماه قبل قابل پیشبینی نبود و هشدارها حداکثر به یک یا دو هفته پیش از وقوع مربوط میشد. اگرچه این سیل در تمام مناطق کشور اتفاق نیفتاد اما بسیاری از استانها را درگیر خود کرد و بهتبع آن گردشگری را هم تحتتأثیر قرار داد.
مواجهه با چالش و بحران جدید
در فضای عدم قطعیت ممکن است به هر دلیلی با چالش و بحران جدید مواجه شویم که نبود گردشگر و بهتبع آن فروش نرفتن صنایعدستی را شاهد خواهیم بود، بنابراین لازم است روی شیوههای جدید فروش و توسعه صنایعدستی کار کنیم. نمونه آن کاهش صادرات فرش تبریز یا رکود میدان نقش جهان است که به صنعتگران و هنرمندان ما صدمه جدی وارد کرده است. پورحسینی در پاسخ به این پرسش میگوید: فروش مجازی یکی از اقداماتی است که باید روی آن کار شود و درباره آن تلاش میکنیم، اما قضیه بسیار بزرگتر است.
ما نیازمند تغییر الگوهای ذهنی خود و گسترش شبکهای از کسبوکارهای تابآور براساس پارادایم الگووارههای توسعه پایدار در دوران عدم قطعیت هستیم تا بتواند تابآوری سرزمینی ما را در برابر انبوهی از پدیدهها که نمیشناسیم افزایش دهد. ما نیاز به مکانیزمهایی داریم که بتواند نشانههای مرتبط با بحرانها را رصد کرده و به ما هشدار دهد آیا با سونامیهایی مثل کووید-۱۹ یا... مواجه هستیم یا خیر. این مکانیزمها هستند که ما را از فاز غافلگیری خارج میکنند. درباره همین موضوع صنایعدستی و فروش مجازی هم همین موضوع مصداق پیدا میکند.
وی در همین زمینه با تأکید بر اینکه بهویژه در روستاهای هدف گردشگری تنها نباید به شکل تکمحصولی روی گردشگری تکیه کرد، میگوید: صاحبان این کسبوکار باید در کنار توریسم به بازار محصولات و صنایعدستی فکر کنند تا با ورود نکردن گردشگر بتوانند پایدار بمانند.
کنارهگیری از هنر
به هر ترتیب، هنرمندان بسیار در رشتههای گوناگون هستند که از مسائل و مشکلات مالی رنج میبرند و گاه ناگزیر به روی آوردن به فعالیتهایی میشوند که یا مطابق میل و علاقهشان نیست یا اثربخشی چندانی ندارد و این وضعیت به کنارهگیری از هنر و گرایش به سوی فعالیتهای پردرآمدتر منجر میشود.
در این میان صنایعدستی یکی از این حوزهها است که هنوز در کشور ما به جایگاه واقعی خود دست پیدا نکرده است که علت آن نیز نفروختن مؤثر این تولیدات است که به نبود شناخت و نبود بازاریابی مؤثر آنها بازمیگردد.
محصولاتی که تا چند دهه گذشته بهعنوان ابزار مهم کار و زندگی مردمان سرزمین ایران مورد استفاده بودند این روزها حال و روز خوشی ندارند و تنها تغییر کاربری، نوآوری و تعاریف جدید این محصولات است که میتواند موجب احیای آنها و نجاتشان از دام فراموشی شود.
صنایع دستی و هنرهای سنتی در دورههای مختلف به اقتضای نیاز و ضرورت زندگی به وسیله هنرمندان خلاق ایجاد شده و توسعه یافته است.
هنرها و صنایعی که با دستان پرتوان، اذهان خلاق و سلیقههای نشأت گرفته از فرهنگ غنی بهوسیله زنان و مردان هنردوست و هنرپرور تولید میشوند بهخوبی تلاشی را که با فرهنگ و هنر درآمیخته است به نمایش میگذارند.