شنوا راهش را پیدا میکند، اما ناشنوا چون نمیشنود ارتباطش با دنیای بیرون کمتر است و روزبهروز ساکتتر در پیلهاش فرومیرود...
زمانی که از حقوق شهروندی سخن به میان میآید، در اصل از حیات و زندگی شهروندان حرف میزنیم اما در بیشتر شهرها کمتر این حقوق رعایت میشود. بهعنوان مثال، در پیادهروها آهن یا سنگ کار گذاشتهاند تا مانع تردد موتورسوارها باشد، اما به این فکر نشده که فردی که ویلچر دارد چطور باید از میان آهن و سنگ عبور کند؟. علاوه بر پیادهروها، بسیاری از ساختمانها و ادارهها هم برای معلولان مناسبسازی نشده، چه برسد برای ناشنوایان.
ناشنوايان هم ميخواهند همانند ساير افراد جامعه و ديگر شهروندان در مسائل مختلف اجتماعي مشاركت داشته باشند اما محدوديتها و مشكلات زيادي در حوزه ارتباطي و شنوايي دارند و اين افراد نميتوانند از امكانات شهري، آموزشي، فرهنگي، هنري و رسانه ملي به خوبي استفاده كنند که بايد با برنامهريزي صحيح، بسترهاي لازم براي استفاده ناشنوايان از امكانات شهري فراهم شود.
شبكه ملي سازمانهاي مردم نهاد ناشنوايان كشور با گروه هدف ناشنوايان در كشور تشكيل شده تا مسائل و مشكلات اين معلولان را پيگيري و خدمات لازم را به آنها ارائه کند اما واقعیت نشان میدهد که جای کار بسیار است.
مشكلات اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، بيكاري و اشتغال در جامعه براي همه افراد وجود دارد اما ناشنوايان علاوه بر اين با مسأله معلوليت و ناشنوايي هم مواجه هستند.
ناشنوايان توانمنديهاي خوبي در عرصههاي ورزشي، علمي و هنري دارند و با وجود همه محدوديتها و كمبودها به پيشرفتهاي خوبي دست پيدا كردند.
كميتههاي مناسبسازي و نظارت بر قانون وجود دارد كه نمايندگاني از ناشنوايان در هر كدام از آنها عضويت دارند.
حقوق شهروندی ناشنوایان در قانون
ناشنوایان اقلیتی از جامعه هستند که به دلیل تفاوت در زبان و داشتن زبان مستقل که همان زبان اشاره است به ظاهر هیچ نشانی از مشکلاتشان وجود ندارد و همین دلیلیشده تا مورد توجه قرار نگیرند.
در جامعه اسلامی ما آنطور که باید به گروههای مختلف معلولان و ناشنوایان توجه نمیشود و در این بین ناشنوایان بیشتر مورد تبعیض قرار گرفتهاند؛ نمونه بارز آن وجود قانون حمایت از حقوق معلولان است که در آن به نیازهای اساسی ناشنوایان مورد خاصی اشاره نشده است. البته زیرنویسشدن برنامههای صداوسیما در قانون لحاظ شده، اما اجرا نمیشود.
در هفته جهانی ناشنوایان بعضی از مسئولان یادشان میافتد که ناشنوایان هم وجود دارند ولی پس از این ایام به کلی فراموش میشوند. در حالی که توجه به قشر ناشنوا لطف نیست بلکه وظیفهشان است اما به وظایفشان عمل نمیکنند.
بهعنوان مثال برخورداري از حق شهروندي يكسان از برنامههاي صدا وسيما، از بديهيترین و اوليهترين حقوق ناشنوايان به شمار ميرود اما صدا وسيما فقط به نمايش يك مترجم در كادر كوچكي گوشه تصوير تلويزيون بسنده ميكند و توجهي به خواستههاي ناشنوايان ندارد.
زبان اشاره از حركات دستها، بدن و ميميك صورت تشكيل شده و در صورتي كه فقط در يك كادر كوچك نمايش داده شود جذابيت لازم را براي ناشنوايان ندارد.
پیدایش زبان اشاره قدمتی به موازات تاریخ بشر دارد به گونهای که فلاسفه به زبان اشاره در نوشتههای خودشان پرداختهاند. ۲۷۰سال پیش نخستین مدرسه ناشنوایی در فرانسه و ۱۰۰سال پیش در ایران به وجود آمد اما حتی پاسداشت جبار باغچهبان پدر ناشنوایان ایران که توانست زبان اشاره را با همت و تلاش خود جا بیندازد در کشور برگزار نمیشود.
قانون حمایت از حقوق معلولان که در سال ۱۳۸۳ تصویب و در سال ۱۳۹۶ بازنگری شد، به مورد اساسی ناشنوایان در رابطه با «رسمیت شناختن زبان اشاره» اهمیتی داده نشد و ناشنوایان را از حق برخورداری از این موضوع محروم کردند و علیرغم گذشت یک قرن از آموزش زبان اشاره در مدارس ایران این زبان هنوز توسط مجلس و نهادهای قانونی به رسمیت شناخته نشده است. به دلیل رسمیت نداشتن زبان اشاره هیچیک از دستگاهها در هنگام مراجعه افراد ناشنوا نمیتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند. همچنین حقوق مترجمان افراد ناشنوا به رسمیت شناخته نشده و هیچگونه حقوق و دستمزدی برای این افراد تعریف نشده است.
طبق آمار منتشر شده کشوری بیش از ۲۰۰هزار ناشنوا وجود دارد اما حتی هزار مترجم ناشنوایان هم موجود نمیباشد. یعنی به ازای هر 200 نفر یک مترجم در کشور وجود ندارد. بنابراین ارتباط جامعه عادی با جامعه ناشنوایان بسیار کم است و حقوق این افراد در نبود این ارتباط بهشدت ضایع میشود.
بدون دسترسی به ابزارهای مناسب ارتباطی مثل زبان اشاره، زیرنویس، ترجمه زنده، ناشنوایان از بسیاری از فرصتهای شغلی و آموزشی محروم میمانند. این در حالی است که زبان اشاره در ۸۰ کشور جهان به رسمیت شناخته شده است.
کشور ایران در آذرماه ۱۳۸۷ به عضویت در کنوانسیون افراد دارای معلولیت پیوست.
موارد این کنوانسیون به حقوق اساسی گروههای مختلف و به خصوص ناشنوایان و زبان اشاره توجه کرده است. با اینکه ایران به عضویت در این کنوانسیون درآمده و موظف است موارد فوق را رعایت کند، اما در عمل اینطور نیست.
اصول اخلاقی، اسلامی و انسانی ایجاب میکند به تفاوتهای زبانی و زبان اشاره ناشنوایان احترام گذاشته شود.
فرهنگ برخورد با ناشنوایان
هر چند ناشنوایان نیازمند حمایت مسئولان برای رفع مشکلات عدیده رویارویی آنها در جامعه هستند، اما یکی از مشکلات اصلیشان، رفتار نادرست مردم در مواجهه با آنان است که روحشان را میخراشد.
در جامعه کنونی ما اطلاعرسانی مناسبی در مورد برخورد با ناشنوایان انجام نشده است و سبب شده تا مردم عادی در مواقع مواجه با ناشنوایان ندانند که چه باید بکنند.
ناشنوایان از لحاظ استعداد کاری و نیروی بدنی و نیز تمرکز بر کار، ممتاز بوده و اهل فن و مهارت هستند، ولی کارفرمایان هیچ شناختی از این ویژگیهای ناشنوایان ندارند و آنها را استخدام نمیکنند.
اگر ناشنوایان چندسال به کلاس گفتار درمانی بروند، میتوانند حرف بزنند پس نمیتوان گفت آنها کر و لال هستند.
ناشنوایان، توانایی صحبت را دارند، فقط بخاطر نشنیدن صدا به درستی نمیتوانند کلمهها را دقیق بیان کنند.
به عنوان نمونه چند راهکار ساده برای ارتباط بهتر با ناشنوایان ذکر میشود:
1-اگر با فردی ناشنوا روبهرو شدید، نیاز نیست دهانتان را به گوشش نزدیک یا با صدای بلندتر صحبت کنید، چون با صدای بلند شما، او متوجه حرفهایتان نخواهد شد، بلکه فرد ناشنوا فقط به دهان شما و حرکات لبهای شما نگاه میکند، پس لازم است روبهروی فرد ناشنوا ایستاده و با او حرف بزنید و نیمرختان به او نباشد.
2-در هنگام مکالمه با یک ناشنوا، نباید دستتان روی لب یا چانهتان باشد، همچنین صورت شما به صورت ناشنوا خیلی نزدیک نباشد تا او بتواند به راحتی حرکات لبهای شما را ببیند و لبخوانی کند.
3-در ابتدای مکالمه با یک ناشنوا باید از او پرسیده شود که آیا توان لبخوانی را دارد و یا نوشتن روی کاغذ برایش راحتتر است.
4-اگر ناشنوا به شما گفت با او حرف بزنید، باید آرام و شمرده صحبت کنید و اگر شما حرف فرد ناشنوا را متوجه نمیشوید بدون خجالت از او بخواهید که برایتان بنویسد، زیرا ناشنوایان از این موضوع ناراحت نشده و برایشان خیلی عادی است.
5- افراد ناشنوا از طریق دید بصری با دیگران ارتباط برقرار می کنند. به همین دلیل همواره در هنگام ایجاد ارتباط با افراد ناشنوا و کمشنوا نور مناسب و نبود صداهای بلند در پس زمینه را بررسی کنید.
از ایستادن در مقابل منبع نور مانند پنجره، آفتاب روشن یا نورهای شدید خودداری کنید زیرا سایه تیرهای را در صورت شما ایجاد میکند. به این ترتیب افراد ناشنوا قادر نخواهند بود حالات چهره، حرکات لب و سایر علائم ارتباطی را ببینند. در نتیجه درک اینکه شما قصد دارید چه چیزی را بیان کنید، در عمل برای آنها غیر ممکن خواهد بود.
شاید باور این نکته برای مردم عادی دشوار باشد، اما خیلی از ناشنوایان به کاشت حلزون فکر نمیکنند و دنیای سکوت را ترجیح میدهند و حتی سمعک نیز استفاده نمیکنند و معتقدند دنیای سکوت ما شگفتانگیز و آرامبخش است.
براساس آخرین اطلاعات منتشر شده از ادارهکل بهزیستی استان همدان درسال 1402، حدود ۳۰هزار و ۲۵۶پرونده برای معلولان تشکیل شده که از این تعداد، حدود ۴۸۰۰ نفر معادل ۱۶درصد ناشنوایان هستند.