آپارتماننشینی یکی از مظاهر توسعه شهرنشینی است که به لحاظ افزایش جمعیت و همچنین مهاجرتهای بیرویه تنها راه ممکن برای جبران کمبود مسکن در اغلب شهرهای بزرگ کشور است.
آپارتماننشینی در جامعه ایرانی مصداق بارز عبور از زندگی سنتی به زندگی مدرنیته است که با وجود سابقه نسبتاً طولانی در شهرهای بزرگ، ولیکن فرهنگ لازمه آپارتماننشینی بهخصوص در شهرهای کوچکتر و رو به توسعه کشورمان، هنوز بهدرستی جا نیفتاده است و وجود اشتراکات نظیر راه پله، آسانسور، خرپشته و بهخصوصی پارکینگ و رعایت آرامش آپارتماننشینان از موارد چالش برانگیزی است که چهره فرهنگ سالم آپارتماننشینی را مخدوش میسازد. بیشترین اختلاف و دلخوری بین ساکنان مجموعههای آپارتمانی به دلیل وجود اشتراکات به این دلیل است که معمولاً برخی واحدهای آپارتمانی در اختیار مالکان اصلی و برخی نیز مستأجرنشین هستند و همین مسأله سبب اختلاف نظر در نحوه پرداخت مواردی از قبیل حق اشتراک میشود که از نظر عرف به عهده مالک ساختمان خواهد بود، در صورتیکه اغلب مالکانی که واحد آپارتمانی خود را اجاره دادهاند، بهراحتی در دسترس نیستند و یا تن به قبول تعهدات نانوشته خود نمیدهند.
در این ارتباط بنگاهداران و مشاوران املاک ملکی را باید مقصر بیشتر اختلاف نظرهای آپارتماننشینی و از نفس انداختن فرهنگ آپارتماننشینی قلمداد کرد که هنگام تنظیم قرارداد اجارهنامه به موارد مهمی نظیر هزینه برخی تعمیرات اساسی مربوط به اشتراکات از جمله تعمیر و نگهداری آسانسور و فضاهای ورودی و خروجی آپارتمان نمیپردازند و دست مالک ساختمان را برای اجحاف به مستأجر باز میگذارند.
جای دارد با ورود اتحادیه دفاتر مشاوران املاک و تبیین قانون موجر و مستأجر برای بنگاهداران معاملات ملکی که متأسفانه اغلب فقط نقش واسطه بدون مسئولیت و پورسانت بگیر را بازی کرده و از قانون موجر و مستأجر کمترین اطلاعات دارند، مانع ضایعشدن حقوق مستأجر و گاهی مالک واحدهای آپارتمانی بشوند.
در این ارتباط نقش مدیران آپارتمانی نیز که با انتخاب ساکنان مجموعه عهدهدار رفع و رجوع مشکلات مربوطه هستند، خالی از اهمیت نیست و مدیر ساختمان در مجموعههای آپارتمانی در صورت بصیرت و آگاهی هرچند نسبی از قانون موجر و مستأجر میتواند در تلطیف فرهنگ آپارتماننشینی و ایجاد فضایی عاری از تنش در مجموعه تحت مدیریت خود، زمینه آرامش و زیست مسالمتآمیز بین همسایگان خود را فراهم سازد.