۱- هر منطقهای برای کشاورزی ویژگی خاصی دارد که به آن استعداد نیز شهرت دارد. این شهرت در مواردی به اندازهای است که از کشور نیز فراتر رفته و در کشورهای دیگر نیز آن محصول را به نام منطقهای که به آن در کشور مبدأ شهرت دارد، طلب میکنند.
۲- در منابع آمده است؛ همدان به عنوان قطب تولید سیبزمینی در کشور با تولید سالیانه یکمیلیون تن محصول شناخته میشود و این یعنی یک پنجم کل تولید سیبزمینی در کل کشور. کشاورزان بسیاری در شهرهای همدان، بهار، رزن، کبودراهنگ و اسدآباد مشغول کشت ارقامی از سیبزمینی چون مارفونا، بامبا، چیلی، آگریا و ساتینا هستند و ۲۹درصد اشتغال کل استان همدان هم مربوط به کشت این محصول است و سیاستهای جایگزینی کشت در این زمینه نیز هنوز این قطبیت را از همدان نگرفته است.
۳- با مکانیزه شدن کشاورزی، کشت سیبزمینی نیز از آن بهرهمند شده است. در این زمینه نوشته شده؛ در حال حاضر صددرصد مزارع سیبزمینی مکانیزه و بیش از ۹۵ درصد سطح مزارع مجهز به سیستم آبیاری تحت فشار است.
۴- در صنایع تبدیلی، توجه به سردخانهها برای نگهداری سیبزمینی با توجه به حجم بالای تولید سیبزمینی در استان به منظور استفاده به موقع داخلی و صادرات مورد توجه بوده است. البته سیبزمینی تابستانه از این نظر ماندگاری بیشتری دارد. بهطوریکه در انبارهای سرد ممکن است چند سال بدون آنکه کیفیت اولیه آن تغییر کند، نگهداری شود.
۵- رسم است وقتی محصولی در بازار داخلی با تورم قیمت مواجه میشود، در گام نخست صادرات آن متوقف میشود. این اقدام برای این است تا با ورود محصول صادراتی از تلاطم بازار کاسته شده و مصرفکننده با نرخ مناسب محصول را خریداری کند.
۶- در این شرایط، دستگاههای مسئول با کنترل صادرات مخالف هستند و میگویند؛ در حال حاضر سیبزمینی که در انبار وجود دارد، کفاف میزان مصرف کشور را تا اردیبهشت میکند و با لحاظ میزان صادرات ماهانه ۳۵ تا ۴۰ هزار تنی سیبزمینی، میزان ذخایر سیبزمینی در انبارهای سرد و سردخانههای سطح کشور به اندازه و حتی مازاد بر نیاز مصرف داخلی است. بنابراین شرایط فعلی به کمبود موجودی ربطی ندارد، بلکه به دلیل نگهداری آنها در انبارها و هزینه انبارداری است که این هزینه به قیمت تمام شده اضافه میشود.
۷- در همدان که قطب تولید سیبزمینی کشور است، اکنون با تلاش برخی انجمنها و تعاونیهای صنفی، سیبزمینی کیلویی ۳۵ هزار تومان برای اعضا و نه همگان فروخته میشود و روشن است که وضعیت سایر نقاط کشور که قطب تولید هم نیستند، چگونه خواهد بود و این نشان میدهد برای تنظیم بازار به سمت گرانی و نه ارزانی بوده است. پیش از این انبارداری روشی برای تنظیم بازار بود، اما حالا افزایش هزینههای انبارداری دلیلی بر ایجاد تلاطم بازار شده است. این موضوع مهمی است زیرا تنها سیبزمینی در انبارها نگهداری نمیشود و تمام کالاهای اساسی به نوعی در انبار نگهداری میشوند تا برای تنظیم بازار از آنها استفاده شود. به همین دلیل لازم است سیاستهای تنظیم بازار بازبینی شود و با توجه به رشد قیمتها و هزینهها و فشار ناترازیها برای عوامل جدید گرانی قبل از رخنمایی همهجانبه آنها تدبیری اندیشیده شود.