■ امروز مراسم روز صنعت چاپ با حضور فعالان این حوزه و مسئولان استان برگزار میشود
صنعت چاپ و بستهبندي به عنوان صنعتي پيشران و متمم ديگر صنايع، نقش كليدي را در ارتقاي صنايع ديگر ايفا ميكند. به طوري كه امروزه تمام صنايع به صنعت چاپ و بستهبندي نياز دارند، آنها بايد براي عرضه و فروش خود از بستهبنديهاي خوب و با كيفيت و تبليغات چاپي مناسب استفاده كنند تا بازار خود را از دست ندهند.
چاپ و بستهبندي مرحله پاياني كار توليدكنندگان براي عرضه محصولاتشان به حساب ميآيد و عامل موفقيت ساير صنايع مانند صنايع مواد غذايي، دارويي، پوشاك، صنايع قطعهسازي خودرو، نوشتافزار، مواد شيميايي، لوازم خانگي، نساجي و... است و اگر صنعت چاپ و بستهبندي همگام با صنايع ديگر رشد نكند آنها براي فروش و عرضه توليدات خود به مشكل برخورد ميكنند. براي مثال محصول زعفران با توليد بيش از 150 تن در سال، ايران را به بزرگترين توليدكننده زعفران جهان تبديل كرده است كه 85 درصد توليد جهاني را به خود اختصاص داده است. پس از ايران يونان با 5 تن و مراكش با 3 تن در رديفهاي بعدي قرار دارد. اما سهم صادرات ايران از اين كالا در دنيا كمتر از يك درصد است در حالي كه اسپانيا با توليد يك تن زعفران بيش از 27 درصد تجارت و ارزش افزوده اين صنعت را به خود اختصاص داده است.
نبود توازن و توسعهيافتگي يكي از مشكلات مهم اين صنعت در كشور و به موازات آن در استان همدان به حساب ميآيد كه موجب عقبافتادگي آن شده است كه كشوري كه تاكنون نتوانسته همگام با تكنولوژي جهان در اين صنعت گام بردارد به طوري كه 60 درصد ماشينآلات صنعت چاپ و نشر كشور عمر بالاي 20 سال دارند و اين مسأله نشاندهنده ضعف اين بخش است.
بر اساس گزارشهاي ارائه شده از سوي مؤسسه بينالمللي تحقيقاتي و انتشاراتي پايرا در انگلستان صنعت چاپ دنيا تا سال گذشته 850 ميليارد دلار گردش مالي داشته كه اين مبلغ در اين صنعت بسيار قابل توجه است.
صنعت چاپ يكي از صنايع زيربنايي به حساب ميآيد ولي در استان همدان و كشور ايران روز به روز نسبت به گذشته شاهد فرسودهتر شدن تجهيزات و ماشينآلات صنعت چاپ هستيم كه اين معضل به عدم سرمايهگذاري و افزايش نرخ ارز، عدم دريافت تسهيلات كمبهره و تعرفههاي نامتعارف براي واردات مواد اوليه برميگردد.
در اين رابطه امين خضريان، مدير چاپخانه گيتي ميگويد: «صنعتي كه تأثير بسزايي در جذب نيرو، اشتغالزايي و كارآفريني، توسعه صادرات غيرنفتي و ترويج فرهنگ ملي دارد، نبايد اينگونه به دست بيتوجهي سپرده شود. ضعف دولت در اعطاي حمايتهاي مورد نياز براي توسعه و تسريع در صادرات، كمبود نيروهاي فني و متخصص، افزايش واحدهاي چاپ دولتي و رقابت آنها با بخش خصوصي و نگاه صرفاً تجاري اداره ماليات استان همدان به چاپخانهها از معضلات اولويتدار اين صنعت است. وي ادامه ميدهد: «چاپ در شهرستانها توانايي لازم را ندارد و از رقابت جا مانده است در صورتي كه چاپ يكي از حلقههاي زنجيره كشور است.»
مهدي زرگريان، مدير چاپ اكباتان هم معتقد است كه «بستهبندي اولويت اول توليدكنندگان دنيا است و هرچه بستهبنديها شيك و مدرنتر باشند شركتهاي صنعتي محصولات خود را راحتتر به فروش ميرسانند كه متأسفانه اين تكنولوژي در ايران ضعيف و به همدان هنوز نرسيده است.»
در 2 دهه پيش اكثريت مطلق ماشينآلات چاپ وارد شده به كشور در حوزه نشر بوده است، يا براي اينكار ساخته شده بودند و يا توانايي آن را داشتند كه چاپ نشر را انجام دهند. قانونگذار از اين رو ورود هرگونه ماشين چاپ را منوط به نظر موافق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي دانسته است. اما امروز با گسترش صنايع ديگر مثل كاشيسازي، حلبيسازي (توليد قوطيهاي فلزي بستهبندي محصولات غذايي) و... بخش قابل توجهي از ماشينآلات وارد شده به كشور در اين حوزه است. اما نكته جالب اينجاست كه تمام ماشينهاي اينچنيني به صرف يدك كشيدن كلمه چاپ بايد از وزارت ارشاد مجوز بگيرند. اگر كسي بخواهد ماشين چاپ روي كاشي يا حلب وارد كند، ماشيني كه جز خط توليد آن كارخانه محسوب شده و هيچ چيز ديگر جز كاشي و يا حلب نميتواند چاپ كند بايد از وزارت ارشاد مجوز بگيرد. وزارتخانهاي كه به دليل وظايف ذاتي آن، كارشناسانش تخصص لازم براي اظهار نظر در خصوص اين موضوع را ندارند.
البته نصرتا... طاقتياحسن، مدير چاپخانه پيامرسانه در مورد موضوع نگاه فرهنگي به چاپ در ايران هم معتقد است كه «به دليل حساسيتهاي خاص پس از انقلاب به حوزه چاپ موجب شد كه چاپ از حوزه صنايع به حوزه فرهنگ و ارشاد منتقل شود و همين موضوع باعث شد در كشور ما به چاپ نگاه فرهنگي شود و اين صنعت در حد يك صنف فرهنگي باقي بماند و سياستگذاري آن كه از جنس صنعتي است در اختيار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي قرار بگيرد.»
با مروري هرچند گذرا به اهداف و وظايف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ميتوان دريافت كه توليت اين صنعت در اين اهداف نميگنجد و به همين دليل و با توجه به اين مطلب كه تمام مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي- گرچه سعي در ارتقاي اين صنعت داشتهاند- اما هنوز شاهد انبوهي از واحدهاي چاپي كوچك در قالب صنف هستيم؛ واحدهايي كه به دليل توان مالي پايين و هزينههاي سربار، عملاً امكان سرمايهگذاري و گسترش نداشته و به تبع قادر به رقابت با سرمايهگذاران عظيم اين صنعت در منطقه نيستند.
براي رفع اين معضل ابتدا بايد تعريفي دقيق از صنعت چاپ و استانداردهاي آن ارائه كرد.
استانداردهاي جهاني و يا حداقل منطقهاي را لحاظ كرد و واحدهايي را كه داراي اين استاندارد صنعتي هستند به وزارت صنعت، معدن و تجارت واگذار كرد.
واحدهاي ديگر (كوچك) كه عملاً بخش عمدهاي از واحدهاي فعلي صنعت چاپ را تشكل ميدهند را در قالب فعاليتي صنفي ساماندهي كرد.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي هم به عنوان سكاندار بخش فرهنگ تنها ميتواند بر محصول چاپ اين واحدها نظارت داشته باشد.
طاقتياحسن البته اين را هم ميگويد كه «چون اين صنعت حمايت نميشود و از طرفي با سرمايهبري بالا حاشيه سود بسيار پاييني دارد بنابراين بخش خصوصي هم بر روي آن سرمايهگذاري نميكند و همين موضوع باعث شده كه ماشينآلات اين صنعت فرسوده شوند و اين در حالي است كه براي ايجاد ارزش افزوده بايد از تكنولوژيهاي جديد و بهروز استفاده كنيم.
صنعتي كه به عنوان صنعت مادر شناخته ميشود و صنايع ديگر براي فروش و عرضه محصولاتشان به اين صنعت وابسته هستند بايد در كشور ما مورد توجه قرار بگيرند. اين عقبافتادگي 5/3 دههاي صنعت چاپ نسبت به صنايع مشابهي از جمله صنعت پتروشيمي و نفت پس از انقلاب موجب شده كه نهتنها در داخل كشور بخشي از زيرساختهاي توسعهاي را نداشته باشيم بلكه در بازارهاي جهاني هم نتوانيم در صادرات توليدي كشور با رقباي خود از جمله كشورهاي همسايه تركيه، عربستان و امارات متحده عربي هم رقابت كنيم.»
وقتي ماشينهاي چاپخانههاي كشور بهروز نباشند و به تبع آن نيروي كار آموزشديده در كشور نداشته باشيم، بهرهوري پايين ميآيد و هزينههاي چاپخانهها و توليدكنندهها بالا ميرود. اما اكنون در دههاي هستيم كه چاپ و بستهبندي در دنيا جزو صنايع مادر به حساب ميآيد و در كشور ما نيز اين صنعت ميتواند جايگزين مناسبي براي نفت در جهت توسعه اقتصادي و صادراتي كشور باشد و در صورتي كه دولت به اين صنعت به عنوان صنعت مادر توجه داشته باشد ميتواند اشتغالزايي فراواني ايجاد كند و در كنار آن ارزش افزوده قابل ملاحظهاي را نصيب كشور و استانهاي فعال در اين زمينه كند، حال آنكه در حال حاضر نهتنها استان همدان و حتي به اندازه قابل توجهي كشور وارد اين عرصه از چاپ نشده و هنوز به صنعت چاپ صرفاً به عنوان محصول فرهنگي نگريسته ميشود بلكه دنيا با دگرگونيهاي بيشتر به دستاوردهاي جديد چاپ 3 بعدي دست يافته است و كشور و استان ما هنوز تكنولوژي نسل قبل را هم كسب نكرده است. با عنايت به موارد فوق پيشنهاد ميشود در استان كارگروهي با توليت اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي و با حضور تعدادي از تشكلهاي حوزه چاپ در بخش خصوصي و ادارات و نهادهاي مرتبط از جمله سازمان صنعت، معدن و تجارت و نماينده شوراي بانكهاي استان تشكيل و به منظور پيشبيني برنامه بلندمدت به منظور رفع موانع توسعهاي اين حوزه اقدام گردد.