4 هفته دیگر تا پایان مسابقات لیگ دسته يك باشگاههای کشور باقی مانده است و پاس همدان بیشتر از اما و اگر، به معجزهای نیاز دارد که بتواند در گروه دوم شود و خود را به پلیاف برساند.
پاس در 4 بازی آینده 3 بازی را باید خارج از همدان انجام دهد و این شرایط کار را خیلی سخت کرده است. از طرف دیگر مس رفسنجان و نفت آبادان، 2 رقیب پاس در 4 هفته آینده، در جدول هم رقابت شدیدی با پاس دارند و به دلیل بالاتر بودن جایگاهشان از پاس، انگیزه بسیار بهتري نیز خواهند داشت.
هرچند روی کاغذ، پاس میتواند حتی به عنوان تیم نخست به لیگ برتر صعود کند اما واقعیت آن است که 3 تیمی که بالاتر از سبزپوشان همدانی قرار گرفتهاند تا اینجای لیگ، بازیهای به مراتب بهتری از پاس انجام دادهاند.
درباره نکات فنی و نقاط ضعف و قوت این تیم سخن بسیار گفته شده است اما برای تحلیل تیمی که قرار بود به لیگ برتر برود و الان کمی نگرانش هستیم، بهتر است کمی فراتر از مسائل فنی داخل زمین حرف بزنیم.
نخست اينكه؛ امسال پاس با مدیرعامل جدید آغاز به کار کرد. مدیریت جدید استان هم از همان روز نخست بر حمایت همهجانبه از پاس تأکید داشت. نتیجه آن شد که یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی استان، اسپانسر پاس شد. ظاهراً هیأت مدیره پاس هم تشکیل شد هرچند هیچگاه رسماً اسامی آن منتشر نشد تا مردم بدانند چه کسانی تصمیمگیرندگان این مجموعه هستند و قرار است هم بر عملکرد مدیرعامل نظارت کنند و هم او را در مشکلات یاری دهند.
در اهمیت هیأت مدیره میتوان گفت که مدير به مثابه یک رهبر، مجموعه را به پيش ميبرد، سياستها را مشخص ميكند و استراتژيها را تعيين كرده و مطابق با آنها تاكتيكها را مشخص ميكند. مدير در نهايت بايد دنبال كارهايي باشد كه عملكرد مجموعه خود را بهبود بخشد.
در اين وضعيت وقتي فشار كار بالا باشد و مشكلات بسيار، از ابتداييترين راهها كه تجربه بشري در قالب مفاهيمي همچون خردجمعي، همفكري و تعاون آن را تأييد ميكند، استفاده از گروهي كارآمد به جاي يك يا 2 نفر است. بديهي است وقتي تصميمگيريها جمعي باشد هم احتمال خطا كمتر ميشود و هم پشتوانه اجرايي تصميمات افزايش مييابد.
آنچه در اتاقهاي فكر (Think-Tank) امروزي مرسوم است نوعي از خردمندي را نشر ميدهد كه ميتواند ضامن سياستها و رفتارهايي هوشمندانه باشد. اتاقهاي فكر در حقيقت ابزارهايي در خدمت سياستگذاران و مديران ارشد هستند. تحليل اين اصول در چارچوب رفتارهاي مديريت ورزشي، ما را به اهميت بسيار بالاي مديريت گروهي آشنا ميكند كه با حضور خود ميتوانند كار را آسانتر كنند و با تقسيم مصائب از شدت آنها بكاهند. در چنين باشگاههای ورزشی اتاق فكر به هيأت مديره تفسير ميشود. چنين هيأت مديرهاي ميتواند سياستگذار و اجراكننده باشد و اگر اعضا نيز با هوشمندي انتخاب شوند، قدرت مديريتي باشگاه افزايش يافته است و در نتايج آن تأثير مستقيم ميگذارد. اما درباره پاس 2 نکته همچنان بیجواب باقی ماند، یکی اینکه چرا اسامی هیأت مدیره رسماً اعلام نشد؟ و دیگر اینکه آیا این هیأت مدیره فوتبالی بود؟ آیا اعضا میتوانستند وضعیت مجموعه را نه فقط از دیدگاه اقتصادی و مدیریتی که از دیدگاه ورزشی و فنی هم تحلیل کنند؟ در اکثر تیمهای بزرگ، هیأت مدیرهها مجموعهای از بزرگان مدیریت و چند پیشکسوت خبره هستند. آیا هیچگاه به پیشکسوتان پاس تهران پیشنهادی برای حضور در هیأت مدیره پاس شد؟
دوم اينكه: ظاهراً در ابتدای فصل گزینه نخست مربیگری پاس همدان اکبرمیثاقیان بود. اما رقم درخواستی او بالا بود و تصمیمگیرندگان پاس را مجبور کرد روی نام او خط قرمز بکشند و در نهایت داوود مهابادی روی نیمکت بنشیند. قصد داوری درباره مهابادی را نداریم اما نباید از یک نکته غافل شد، چرا پاس کمیته فنی ندارد؟ طبق تعریف فیفا اهم وظایف کمیته فنی یک باشگاه عبارت است از دریافت برنامههای سرمربیان ردههای مختلف باشگاه، تعیین استراتژی و اهداف نقل و انتقالات و تعیین بودجه نقل و انتقالات، تعیین استعدادیاب جهت شناسایی و گزینش استعدادها برای تیمهای تمامی ردههای باشگاه و معرفی آنها به سرمربیان ردههای مختلف، برگزاری نشست میان سرمربیان همه ردههای باشگاه برای اتخاذ سیستم فنی مشابه در تمام تیمهای باشگاه، بررسی مداوم و آنالیز عملکرد تیمهای ردههای باشگاه و ارائه راهکار برای اتخاذ بهترین عملکرد به مربیان، تهیه تقویم زمانی مشخص برای برنامهریزی در همه ردههای باشگاه جهت حضور در مسابقات و اردوها، ارائه گزارش درباره رقبای تیم، برنامهریزی برای توسعه امکانات باشگاه است.
همانطور که مشخص است کمیته فنی قوی ضامن موفقیت یک باشگاه است، اما پاس از این فاکتور مثبت بیبهره بود.
در همه سالهایی که پاس در همدان است همه پاسیهای قدیم با آن قهر هستند. آنها به نوعی اصلاً پاس همدان را به رسمیت نمیشناسند. اما ما میتوانستیم در این سالها پیشکسوتان را به همدان بکشانیم و از آنها بخواهیم به تیم خودشان کمک کنند. وقتی هیأت مدیره فوتبالی نیست و کمیته فنی هم وجود ندارد، همه فشارها بردوش شخص سرمربی خواهد بود. نتیجه آن میشود که برای صعود باید در هر 4 بازی آخر برنده باشیم!