ستاره‌های کور در خاموشی شب‌های شهر سوسو می‌زنند همدان پیام
 
 
پنجشنبه - 13 بهمن 1401 - شماره 4521
 
امروز : پنجشنبه ، 9 فروردين 1403

Today : Thu, March 28, 2024




ارتباط با سرویس ها - پذیرش آگهی * 1402، مهار تورم و رشد تولید
ورود کاربران


عکس چاپخانه
logo-samandehi
 
کد مطلب:  115208 تاریخ انتشار:  1399-10-27 - 07:00 تعداد بازدید:  220
ارسال به دوستان
نسخه چاپی

ستاره‌های کور در خاموشی شب‌های شهر سوسو می‌زنند

نویسنده : مهدی ناصرنژاد

یادداشت


 خیلی از درد‌ها در پیکره یک فرد یا در جمع خانواده و یا در بستر جامعه‌ای پر از حادثه، همان درد‌های بی‌درمانی را می‌ماند که هیچ چاره‌ای بر آن نمانده است و بدا که تحملی هم بر آن نمی‌توان کرد! اما چاره کار چیست؟
زیرا درد‌های بی‌درمان هم صاحبانی دارند که از گوشت و پوست آدمیان یک جامعه‌اند و ناگزیر در قاموس انسانیت نیست و خالق عالم هم نمی‌پسندد تا زیر پا و یا در سنگینی بی‌اعتنایی من و شما له شوند! باید چاره کرد، این از نادانی و سهل‌انگاری ما است که می‌گوییم درد بی‌درمان! اما چه بسا همان خالق یکتا و هر عقل و خرد فردی و جمعی، راه درمانی برای هر درد بی‌درمان چاره‌گر باشد و هست.
امروز این درد بی‌درمان همان طاعون و آن ویروس استخوان‌خور اعتیاد است، اعتیاد به افیون و مواد زهرآگینی که به اسم انواع موادمخدر به‌اصطلاح سنتی و بیشتر از آن، صنعتی، هر کجا راحت به دست فرزندان ما می‌رسد و جامعه‌ای را آلوده به دردهای بی‌درمانی می‌سازد و فقط راه نیستی و نابودی باقی می‌گذارد.
متأسفانه این دنیای مدرن و پیشرفته و پررنگ و لعاب، بلایا و درد‌هایی هم با خود به ارمغان آورده است که آن هم از جنس مدرنیت و دست‌درازی به برخی علوم جدید است.
آخر این قدیم‌تر‌ها که اعتیاد هم رسوخ داشت، کی قربانیان اعتیاد از این‌دست و از این آدمیان بودند؟! کودکان و نوجوان‌هایی را می‌بینی که در زوایای پنهان پارک‌ها و دیواره‌های نیمه‌خراب کارهایی می‌کنند که بعداً متوجه می‌شوی که مواد مصرف می‌کرده‌اند! دختران و زنان جوانی را مشاهده می‌کنی که ظاهرشان عجیب به نظر می‌آید و اگر کمی بیشتر توی نخشان بروی، می‌شنوی که از برخی ادبیات چرت‌وپرت استفاده می‌کنند! از یکی می‌پرسی، این خانمه چش بود؟ می‌گوید، ای بابا، مگر نفهمیدی!!! طرف حسابی ‌معتاده و حالا طرف حسابی ‌معتاده یا از خماری این حرف‌ها را می‌زنه و یا از شدت نشئگی و عالم بی‌خبری و بدبختی!!!
شوربختی بیشتر وقتی روان هر بیننده و شنونده از این صحنه‌های رنج‌آور را به تلاطم وامی‌دارد که بدانیم این جوان‌ها و این نوامیس جامعه پیش از آلودگی به اعتیاد، در کانون خانواده‌های خود بی‌گناه بوده‌اند اما به‌نوعی گرداب اختلافات زن و شوهری و لاابالی‌گری پدر و مادر‌ها و از هم‌پاشیدگی پایه‌های زناشویی و طلاق و خلاصه فقر و بدبختی و بدهکاری و بی‌سرپرستی و بدسرپرستی، چنین قربانیان نگون‌بختی بر جای می‌گذارد و ویروس طاعون و فلاکت و بزهکاری و دزدی و جنایت در جامعه رها می‌سازد.
همین انبوه انسان‌های از خانواده‌ها رانده و از همه‌جا مانده است که اغلب چون آن ستاره‌های کور با از راه رسیدن تاریکی شب و خاموشی شهر از پستو‌های پنهان خود بیرون می‌آیند و در هر کجای شهر و بیشتر نقاط شناسایی شده‌ای از شهر همدان که معمولاً سوداگران خرده‌فروش مرگ نیز در اطراف و اکناف آن در کمین نشسته‌اند، سوسوزنان پرسه می‌زنند و برگوش رهگذران خسته و شتاب‌زده نجوای گدایی سر می‌دهند. این آدمک‌های متحرک اغلب به شکل خیلی نمایانی به هزار سختی و استیصال تلاش می‌کنند ظاهری موجه از خود نزد صاحبان احتمالی پاره‌ای اسکناس خرد به نمایش گذارند تا بلکه آن پاره اسکناس را به تملک خود درآورده و تکه‌تکه بهای سنگین یک وعده مواد مورد نیاز خود را اندوخته سازند، اما کدام عاقل و آدم زنده‌ای است که نداند، این ضجه‌های قافیه‌دار برای تأمین بهای مواد است و لقمه پلاسیده‌ای قوت غذا برای فرد معتاد در درجه دوم اهمیت و حیات نکبت‌بار قرار دارد. برخی از این افراد معتاد که در نقاطی مثل میدان امامزاده عبدا...(ع)، میدان باباطاهر و آرامگاه بوعلی سینا و اغلب چهارراه‌های پرتردد شهر همدان، از شماره خارج است، آنقدر از حریم آبروداری گذشته‌اند که رک و راست و بی‌محابا در نزد هر مرد و زن رهگذر یا سرنشین خودرو، اقرار می‌کنند که معتاد هستند و به‌شدت خمار و گرفتار درد و رنج، تا بلکه قلب دیگران را به رحم آورده و پولی از سر صدقه در یافت کنند.
قطعا آن‌دسته معتادان متجاهر و کارتن‌خواب نیز از چنین مراحلی عبور کرده و اینک به پرده آخر نزدیک شده‌اند.
در این شرایط وقتی جمعیت زیاد زباله‌گردها و زباله‌‌دزد‌ها را نیز در جمع ستاره‌های کور بدانیم، می‌رسیم به خیل انبوه صحنه‌آفرینان زشتی و فلاکت در پیکره یک شهر بزرگ و الگوی فرهنگ و تمدن و دنیای تاریخ و گردشگری و سیاحتی نظیر همدان که هرگز انگ افتخارآمیزی برای نام و جایگاه شهرمان نیست و برگ تأسف‌بار و نفرت‌انگیز این پرونده سیاه، همین است که بدانیم عوامل سیاهدل و جانی اغلب زورگیری‌های اوایل شب در خلوت کوچه‌پس‌کوچه‌های شهرمان که راه را بر دختران و زنان تنها و سالمندان ناتوان بسته و با برق تیغ‌های شرارت‌آفرین خود مردم بی‌گناه را وادار به باج‌دهی و تحویل اموال و نقدینگی خود می‌کنند. همین دله دزد‌های معتادان و اراذل‌هاست که متأسفانه چون غده‌ای سرطانی در سطح شهرها روبه گسترش است و باید از ریشه علاج شود.
موضوع امروز ما می‌توانست به علت‌یابی‌بسیاری آسیب‌های اجتماعی و ناهنجاری‌ها و علت اصلی بسیاری دله دزدی‌ها و زورگیری‌ها بسط یابد که متأسفانه دامنه یادداشت محدود است.


بازگشت
نظرات بینندگان :
نظر شما :
   
نام*
ایمیل* ایمیل محفوظ می باشد
نظر*
کد امنیتی*
کد امنیتی

 
 
 
گزارش گزارش ویژه یادداشت تحلیل سرمقاله ضمیمه(پیام_آدینه) دانلود
صفحه نخست آخرین اخبار درباره ما ارتباط با ما  پیوندها ویژه_نامه راهنما
نشر و نقل مطالب فقط با ذکر نام روزنامه همدان پیام بلامانع است.

 
روزنامه همدان پیام ( اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي، سياسي، ورزشی )
صاحب امتياز و مدير مسئول: نصرت ا... طاقتي احسن  -  سردبير: يدا... طاقتي احسن
نشاني: همدان، خيابان شريعتي، ابتداي خيابان مهديه، ساختمان پيام
تلفن: 38264433 (081)  -  فکس: 38279013 (081)  -  سازمان نیازمندی: 38264400 (081)  - ايميل: info@hamedanpayam.com