امروز هشتم مهرماه است، روز آواهای بیصدا، سکوتهایی از جنس زندگی، روزی برای گوشهایی که نمیشنود، اما هر نگاه و حرکتشان پر از حرف است.
تقویم میگوید امروز روز جهانی ناشنوایان است همان گروهی که نه توجه جدی به نیازهایشان میشود و نه در برنامهریزیهای کلان دارای اولویت هستند.
کانون ناشنوایان همدان، خانهای قدیمی در آن سوی شهر است که 900 نفر عضو دارد و انگیزهای است برای من تا به دیدنشان بروم، وارد حیاطی قدیمی میشوم در بدو ورودم خندههایی از جنس دلگرمی خوشامدگوی حضورم بر لبانشان است، اصلاً انگار نه انگار تازهواردی هستم که پا در حریم سکوتشان گذاشتهام.
خانم میانسالی با مهربانی و با زبان اشاره مرا دعوت به نشستن میکند در سالنی که چند نفر از بچههای کانون با زبان اشاره با هم گپ میزنند، اما در سکوت! حالا انگار این من هستم که در دنیای اشارههایشان ناشنوام.
بعد از چند دقیقه از خانمی که درحال چسباندن پوستر بر روی دیوار است، پرسوجو میکنم تا رئیس را ببینم و بعد متوجه میشوم که مسئول این کانون همین زن است، سن چندانی ندارد نیمهشنوا است با اینحال خیلی گرم شروع به تعریف میکند و از شکلگیری کانون میگوید.
لیلا مرادی ادامه میدهد: حدود 22سال پیش بهطور اتفاقی در یک کلاس خیاطی که برای نیمهشنوایان بود شرکت کردم و وارد جمع ساده و صمیمی ناشنوایان شدم، بعد از مدتی احساس کردم که ناشنوایان نیاز به یک مجموعهای به نام کانون ناشنوایان دارند.
وی میافزاید: حدود 900نفر عضو کانون ناشنوایان هستند که از این تعداد حدود 400نفر عضو فعال در مجموعه داریم و این تعداد شامل ناشنوایان و کمشنوایان سطح پایین، متوسط و بالا میشود.
رئیس کانون ناشنوایان استان میگوید: وقتی کودکی به دنیا میآید و تشخیص داده میشود که ناشنوا است تا سن 6 سالگی فرصت دارد، عمل کاشت حلزون انجام دهد و شنوا شود، البته آن هم به شرایطی جانبی مختلفی مثل دسترسی به پزشک خوب، داشتن هزینه عمل و... بستگی دارد، اما اگر به موقع عمل کاشت حلزون انجام نشود، شخص برای همیشه از نعمت شنوایی محروم میشود.
مرادی معتقد است که در سطح جامعه خدمات کافی به ناشنوایان داده نشده است، وی بیان میکند: دولت برای کودکان سالم هزینه میکند و امکانات زیادی برای آموزش کودکان سالم به کار میبندد، اما برای کودکان ناشنوا هیچ امکاناتی درنظر گرفته نشده است، سطح اطلاعات و معلومات ناشنوایان بسیار کم است تا آنها بتوانند مانند یک فرد عادی به زندگی اجتماعی خود بپردازند.
وی ادامه میدهد: کودکان ناشنوا در مدارس استثنایی فقط حروف الفبا و چند لغت محدود را یاد میگیرند و در واقع خزانه لغت آنها بسیار پایین است، هیچگونه امکاناتی برای آموزش آنها در جهت اجتماعی شدن و کسب مهارتهای زندگی صورت نمیگیرد. به عنوان مثال، اگر 5 نفر ناشنوا کنار هم نشسته باشند و من به نفر اول جملهای را بگویم و از او بخواهم تا به نفر پنجم برسانند در نفر پنجم مفهوم جمله کاملاً تغییر میکند و این تنها به دلیل پایین بودن خزانه لغات بین ناشنوایان است که دلیل آن آموزش نداشتن و سواد پایین در بین ناشنوایان است.
مرادی در ادامه میگوید: مشکلات جامعه ناشنوایان زیاد است، ازجمله، نبود سامانه مترجم ناشنوایان در استان همدان، وجود چند مرکز متعدد ناشنوایان در شهر همدان که اهداف مشترکی با هم ندارند، جمعاً 4 مرکز و انجمن برای ناشنوایان در شهر همدان وجود دارد که موجب سردرگمی ناشنوایان شده است. نبود مرکزی جامع که مجهز به امکانات مناسب باشد، تا کل جامعه ناشنوایان درآن عضو شوند، از نظر امکانات تفریحی و مراکز فرهنگی، جامعه ناشنوایان در مضیقه میباشند، به عنوان مثال هیچ پارک، سینما و تئاتری وجود ندارد تا استفاده بکنند.
وی ادامه میدهد: به دلیل نبود مترجم زبان اشاره، ناشنوایان مخاطب برنامههای تلویزیون نیستند، 4 سال است که از سازمان بهزیستی پیگیر سامانه مترجم هستم، اگر یک ناشنوا بخواهد برای کاری یا حل مشکلی به اداره یا سازمانی مراجعه بکند، نمیتواند ارتباط برقرارکند و مشکلش را حل کند و این نداشتن ارتباط با جامعه موجب پایمال شدن حقشان و در نتیجه انزوای آنها را فراهم میکند. یکی دیگر از مشکلات ناشنوایان نبود رشتههای مناسب دانشگاهی متناسب با آنهاست، آنها در رشتههای دانشگاهی نمیتوانند موفق شوند چون امکانات و زیرساختهای لازم برای جامعه ناشنوایان وجود ندارد و اگر فرد ناشنوایی تصمیم به ادامهتحصیل داشته باشد در مقطع دیپلم متوقف میشود.
مرادی معتقد است: بسیاری از معلمان مدرسه استثنایی آگاهی کافی از علم زبان اشاره ندارند، فقط الفبای دستی و چند کلمه محدود را آموزش میدهند، در نتیجه محدود به کتاب درسی هستند، درحالی که ناشنوایان نیاز به یادگیری مکالمه و جمله دارند، این بچهها نیاز دارند، مدام در محیط بیرون باشند تا بتوانند دایره لغات خود را افزایش دهند، برهمین اساس در راستای افزایش فعالیتهای فرهنگی نخستین هیأت عزاداری ناشنوایان همدان را اربعین امسال در کانون تشکیل دادیم و از مداحی به زبان اشاره استفاده کردیم که در باغموزه دفاعمقدس برگزار شد، این یک موفقیت بزرگ برای مرکز ما بود.
وی در ادامه بیان میکند: بسیاری از ناشنوایان به خاطر اینکه دیگر نمیتوانند لبخوانی کنند، از طرفی میترسند اگر از ماسک استفاده نکنند به ویروس کرونا آلوده شوند، پس سعی میکنند از خانه خارج نشوند و این موضوع به انزوای بیشتر آنها دامن میزند، به همین دلیل تعداد مراجعان ما به کانون نسبت به گذشته کاهش یافته است. استفاده از ماسکهایی شفاف و تلقدار هم به دلیل هزینهبر بودن مورد استقبال قرارنگرفت. همانطور که ستاد کرونا دغدغه افراد سالم جامعه را دارد باید به فکر معلولان و ناشنوایان جامعه نیز باشد.
وی در ادامه میافزاید: از دیگر مشکلات ناشنوایان، بحث ازدواج آنهاست، به خاطر شرایط سخت اقتصادی و نداشتن شغل بسیاری از ناشنوایان در معرض تجرد حتمی هستند. با این شرایط دولت در پی طرحی است تا افراد کمشنوایی که از سمعک استفاده میکنند از لیست معلولان حذف کند و فقط ناشنوایان مطلق را معلول بداند، اما غافل از اینکه آنها با استفاده از سمعک همیشه نام معلول را با خود به دوش میکشند و از هیچ مزایایی بهره نمیبرند، در سالهای اخیر مستمری کمشنوایان کم و یا قطع شده است. هر فرد ناشنوا تنها 300 هزار تومان مستمری میگیرد که با توجه به گرانیها و تورمها مبلغ ناچیزی است.
در پایان مرادی میگوید: حدود 3 هزار و 300 نفر ناشنوا و کم شنوا و نیمهشنوا در استان همدان زندگی میکنند که در کانون و انجمنهای مختلف استان عضو هستند که مسئولان میبایست، برای این قشر هم مانند سایر اقشار جامعه برنامهریزی کنند تا شرایط زندگی بهتری برای آنها فراهم شود.
استفاده از ماسک موجب انزوای پسرم شده است
خانم شیران یکی از اعضای کانون میباشد معتقد است: کرونا موجب انزوای بیشتر ناشنوایان شده است، وی که یک پسر ناشنوا دارد میگوید: بسیاری از ناشنوایان و از جمله پسر خود من لبخوانی میکنند که استفاده از ماسک راه ارتباطی را از ناشنوایان گرفته است.
شیران تعریف میکند: سال 1365 تا 1366 بود که پسرم را باردار بودم، در دوران موشکباران، نخستین موشک که به برق آلستون در تهران اصابت کرد، نزدیک منزل ما بود، من دچار وحشت شدم و جنین من تکان سختی خورد، زمانی که پسرم به دنیا آمد، باور نمیکردم ناشنواست، با گذشت ماهها متوجه میشدم به صداها واکنشی نشان نمیدهد، اما به نور عکسالعمل نشان میداد، وقتی به پزشک مراجعه کردیم متوجه شدم ناشنواست، زندگی ما از اینجا دیگر دچار تغییر شد و تحتتأثیر شرایط مهدی قرارگرفت، از همان ماههای نخست دچار افسردگی شدم، اگر پسرم ناشنوا نبود زندگی ما سمتوسوی دیگری پیدا میکرد. بعد از اینکه مشخص شد مهدی ناشنواست، آزمایش ژنتیک دادیم، پزشکان تشخیص دادند که ممکن است به احتمال 70درصد موج انفجار در دوره بارداری موجب ناشنوایی مهدی شده است.
این مادر در ادامه بیان میکند: ناشنوایی بدترین نوع معلولیت است و ناشنوایان مظلومترین قشر معلولان هستند، چون فرد ناشنوا در ظاهر سالم است و روی 2 پای خود راه میرود، به این دلیل حقشان در جامعه بهطور کامل ادا نمیشود. جامعه معلول را کسی میداند که از ویلچر استفاده کند.
خانم شیران میگوید: پسر من فوقدیپلم گرفت، اما با چه سختی! من با او هر روز به دانشگاه میرفتم و هر روز سر کلاس دانشگاه صدای استاد را ضبط میکردم و بعداً در منزل مطالب را برای او ترجمه میکردم.
کبری دختری است که والدینش ناشنوا هستند، او عضو یک خانواده 7 نفره است که همه فرزندان سالم هستند، وی به همدانپیام، میگوید: از کودکی زبان مادری ما زبان ایما و اشاره است، مادرم قادر نیست به تنهایی جایی برود و همیشه من باید در کنارش باشم، مادرم با 63سن، حتی نمیتواند یک اتوبوس سوار شود.
وی در پایان بیان میکند: هیچ سرگرمی مشترکی را نمیتوانم با والدینم تجربه بکنم، حتی یک فیلم هم نمیتوانیم با هم تماشا کنیم، زمانی که درحال تماشای فیلم هستیم باید دائم برای مادر به زبان اشاره ترجمه کنم، متأسفانه هیچ کدام از فیلمهای صداوسیما مترجم ناشنوایان ندارند.
مراسم روز جهانی ناشنوایان برگزار شد
به مناسبت روز جهانی ناشنوایان مراسم جشنی در مرکز ناشنوایان استان همدان برگزار شد.
از 2 تا 8 مهرماه هر سال هفته ناشنوایان نامگذاری شده است، به همین مناسبت روز چهارشنبه 7 مهرماه ساعت 18 مراسم جشنی در فضای باز و جلوی در کانون واقع در جاده نایباحمد برگزار شد، در این مراسم جمعی از ناشنوایان با کمک مرادی رئیس این مرکز به هنرنمایی پرداختند و ترانههایی با زبان اشاره به اجرا درآمد.
در این مراسم تعدادی از ناشنوایان عضو کانون، خانوادههای آنها و جمعی از مردم در محل حضور داشتند. این مراسم حدود یک ساعت به طول انجامید.
رئیس هیأتمدیره کانون ناشنوایان استان همدان در این مراسم گفت: جشن مشابهی نیز روز پنجشنبه 8 مهرماه ساعت 17 در پیادهراه بوعلی برگزار میشود.