در حالیکه یک هفته از رأی اعتماد مجلس شورای اسلامی به وزرای پیشنهادی رئیسجمهوری و آغاز بهکار رسمی دولت چهاردهم میگذارد، قشرهای مردم با بیم و امید نسبت به برقراری شرایط بهتری برای زندگی فردی و اجتماعی خود، چشم امید به موفقیت دولت جدید و تحقق وعدههای رئیس جمهور دارند .
وضعیت بهتر و متعادل اقتصادی، سر وسامان دادن به اوضاع بدحال و ناامید کننده مسکن، چشمانداز متزلزل اشتغال پایدار برای جوانان و فارغالتحصیلان دانشگاهی، دلگرم ساختن جامعه نخبه و تحصیلکرده به شور و شوق خدمت به مردم و کشور و رویگردانی از مهاجرتهای بیهدف به کشورهای دیگر و همچنین تلطیف فضای فرهنگی جامعه برای بروز استعداد و خلاقیتهای هنری از جمله مواردی که قشرهای مردم در اظهار نظرهای محفلی خود انتظار دارند در دولت جدید و با شناختی که از رئیسجمهور دوره چهاردهم بهدست آوردهاند، جامه عمل بپوشد. در همین حال و با اینکه هنوز دولت چهاردهم بهطور 6دانگ وارد عرصههای عمل و سیاستگذاری در کار و زار مشکلات کشور نشده است و خروجی خاصی از برنامه وزرای جدید برای تغییرات اساسی در نظام اجرایی بروز نکرده است، مردم با بیم وامید به آینده خود میاندیشند و گاهی راه و رسم دولت مسعود پزشکیان را نیز در ادامه مسیر نه چندان موفق دولتهای گذشته تحلیل میکنند .
تحلیلهای این چنینی شاید بیشتر به این علت باشد که قشرهای سختی کشیده انتظار دارند دولت تازه تشکیل شده از همان بدو آغاز کار گامهای کوبندهای برای تغییر شرایط موجود بردارد و تأثیر حضور و ورود خود را به اثبات رساند .
به نظر میآید اینگونه طرز تلقی از تشکیل دولت جدید ناشی از انتظارات بالا و البته بهحق قشرهای مردم از دولت متحولی است که در تمام مراحل مبارزات انتخاباتی بر آشنایی کامل با رنج و درد مردم اذعان داشته و مدعی ایجاد تغییر و بهبود شرایط زندگی مردم بوده است.
قشرهای مردم، هرچند با آگاهی کم وبیش از جریانهای سیاسی در کشور و ادعای جناحهای بهظاهر متفاوت فکری که بارها در مسند قدرت و حکمرانی بودهاند، برای خدمت به مردم و پیشرفت کشور، بر این باور هستند که آیا دولت وفاق ملی کاری میتواند انجام دهد که دولتهای گذشته با گرایشهای سیاسی خاص و بدون وفاق و یکصدایی ، از انجام آن عاجز بودهاند؟!