شاید لازم به توضیح نباشد که فرهنگ دستاوردی عمومی است که برای ارتقای سطح آن باید کوشید و با توجه به آن هدفها مشخص و تعریف میشوند. فرهنگ آپارتماننشینی از جمله مواردی است که شاید تا به حال به درستی به آن توجه نشده است. ساخت آپارتمانهای انبوه شهری یعنی تلفیق فرهنگهای مختلف و متفاوت در یک ساختار خاص با مکانی معین و یا مشترک، که مردم آن با فرهنگهای مختلف در کنار یکدیگر زندگی میکنند.
تنوع فرهنگی یک جامعه برای بالا کشیدن سطح فرهنگ خود امری مهم و اجتنابناپذیر است اما پیوسته مشکلاتی نیز به همراه دارد که متأسفانه متولی تعریف شدهای ندارد. شاید موضوع مورد بحث ما اهداف و وظایف سازمان زیباسازی شهرداری باشد که عملاً به شرح وظایف تعریف شده خود نپرداخته است، سازمان زیباسازی شهرداری میتواند متولی مناسب و مفیدی برای شهروندانی باشد که درآپارتمانهای انبوه در کنار هم زندگی میکنند اما آیا به واقع میتوان کوتاهی و یا تضاد فرهنگی افراد یک جامعه را به سازمانی ارجاع داد؟ موضوع مورد بحث ما به دهه اخیر برمیگردد، سالهایی که به اصطلاح کلنگ مسکن مهر برای افراد کم درآمد جامعه به زمین خورده شد و مردم را با فرهنگهای گوناگون در کنار هم چید.
این مصوبه به نوع خود درخور ستایش بود و مردم از این امر راضی به نظر میرسیدند اما با ساخت و ساز تدریجی پروژههای مهر، کمکم مشکلات سر برآوردند و به دلیل فقدان مسائل کارشناسی در این راستا مردم با چالشهای جدیدی روبهرو شدند. شاید اگر کارشناسانهتر به این موضوع پرداخته میشد از بار مشکلات کم میشد، زیرا نه تنها ساخت وساز نیست که میتوان به وسیله آن از مشکلات مردم یک جامعه کاست.
در ابتدا باید مسائل و مشکلات فرهنگی یک جامعه را شناخت و بعد به اجرای پروژههایی پرداخت که شاید نوش دارویی پس از مرگ سهراب شوند. کافی است که برای درک این مسائل همت گمارده و تنها از کنار این آپارتمانهای نه چندان زیبا گذشت، آنگاه به عمق مسأله پی خواهیم برد به طور خاص به مواردی در این راستا پرداختهایم که خالی از لطف نیست که به آنها توجه شود.
در ابتدای امر میتوان به ظاهر این پروژهها پرداخت ظاهری یکنواخت و زمخت که خود نشاندهنده این است که در راستای زیباسازی نماها عملاً کوتاهی شده است. نمای این سازهها میتوانست هویت مدنی جامعه را متجلی سازد و از قانون ایرانی اسلامی برای آنها استفاده کرد. بناهایی سر به فلک کشیده، یکنواخت و خستهکننده.
دیگر مشکل این پروژههاست که به نوبه خود از لحاظ روانی تأثیر معکوس بر افراد میگذارد، به کار گرفتن مصالح نه چندان خوب از دیگر مواردی است که میتوان بدان اشاره داشت این مسأله موجب شده است که به تدریج به زشتی این سازهها افزوده شود، همانطور که در سطرهای گذشته بدان اشاره شد مقوله فرهنگ توسعه و تمدن لازم و ملزوم یکدیگر به نظر میرسند سازمان زیباسازی شهرداری حسن نظارت خود را ثابت نکرده است چرا که هیچگونه بازخوردی از نظارتها به چشم نمیخورد. رعایت نکردن امور مشترکی که به زیبایی یک شهر جامه عمل میپوشاند متأسفانه به فراموشی کشیده است و نمای زمخت و یکدست این سازهها را به زشتی صد چندان کشانده است.
ایوان بیرونی خانهها تبدیل به حیاط خلوت شده و غالباً هستند ساکنانی که به هیچ عنوان رعایت حقوق شهری و زیبایی محل زندگی را نمیکنند و از انواع و اقسام لباس و چوب و لوازم بیکار خانه گرفته تا ایجاد پنجرهها و نردهها و بالأخره قفس پرنده و لگن و سایر وسایل در این مکانها نگهداری و به چشم میخورد ...
سؤال نگارنده: سازمان گرامی زیباسازی شهر تمدنهای باستانی، برای رفع این مشکل که چهره شهر را چهرهای زشت نکرده باشد، چه اندیشیده است؟ آیا روح ایرانی اسلامی در شهرسازی امروزی ما رعایت شده است؟
آیا قانونی برای رفع این مشکلات وجود دارد؟ کارشناسان امر عزمی راسخ کرده و سراغی از آپارتمانهای مسکن مهر بگیرند. تا به طرح پرسش موضوع رسیده باشیم مسکن مهر تپه شمسعلی شهرک بهشتی از جمله موارد مورد مثالی است که میتوان بدان اشاره کرده و به طور مفصل بدان پرداخت، این آپارتمانها به حال خود رها شده و برخی از اهالی آن طور که دوست دارند عمل کرده و نمای آپارتمان را به زشتی کشاندهاند و فقدان نظارت در این امور حیاتی به این آشفتگیشان افزوده است.
شهر زیبا تلاش وافر و پیوستهای طلب میکند تا مقوله فرهنگ مشترک در امر آپارتماننشینی نهادینه شود.
چهره سنتی شهرها روز به روز با سرعتی باور نکردنی رو به زشتی و نابودی است و این هشداری است برای هویت مردمی که دروازههای تمدن را طی کردهاند از لایههای زیرین مسائلی از این دست است که چنین فرهنگ به وجود آمده و به تدریج رشد میکند.
پیوند فرهنگهای مختلف در مکانهای مشترک و اماکن عمومی بحث و چالش برانگیزی است که در بحث ما نمیگنجد، امید میرود که روزی برسد که صبح دولتمان بدمد و البته یادمان باشد که شاید برخی بگویند چهاردیواری اختیاری و مصلحت مملکت خویش خسروان بدانند.
امیر مسعود قائدی