در شامگاه جمعه و درحالیکه مردم در شور و شعف عید فطر بودند، خبر خارج شدن قطار همدان - مشهد از ریل، هرچند خوشبختانه تلفات جانی بهدنبال نداشت اما کام مردم بهویژه شهروندان همدانی را تلخ کرد.
در دهههای اخیر برخلاف تلاش متخصصان و کارشناسان برای پیشگیری از رخدادهای جادهای، ریلی، دریایی یا هوایی، هنوز گاهی اوقات شاهد چنین اتفاقات تلخ هستیم که نقص فنی در زیرساختها و وسایل نقلیه مذکور و همچنین خطای انسانی عامل این سوانح اعلام میشود.
جدای از تلفات روحی، جسمی و مالی اینگونه رخدادها معمولاً علل و عوامل سوانح، پس از ماهها بررسی کارشناسی و فنی اعلام و در قالب یک دستورالعمل ایمنی ملی یا حتی بینالمللی برای پیشگیری از تکرار سوانح مشابه به مراکز ذیربط ابلاغ میشود.
اما آنچه درباره علت حادثه قطار همدان - مشهد رسانهای شد قابل تأمل و کمی برای اذهان عمومی دردآور و آزاردهنده است. سرقت ریل با پیچ و مهرههای مربوطه در زمره پدیدههای نادر خطای انسانی یا بهتر بگوییم، اقدامی ضدارزشی و فرهنگی است که امروز در کمتر جوامعی شاهد آن هستیم.
از یاد نمیبریم در روزگاری نهچندان دور در یکی از درسهای کتاب فارسی دوران ابتدایی مروری بر فداکاری جوان آذربایجانی داشتیم که با مشاهده ریزش کوه و تخریب ریل با وجود برودت هوا لباسهای خود از تن کنده و با تبدیل آن به یک مشعل فروزان، مانع از یک فاجعه انسانی برای قطاری میشود که درحال نزدیک شدن به محل تخریب ریل بوده است و بدین ترتیب جان دهها انسان را از خطر مرگ نجات میدهد.
حال چه بر سر ما آمده که بدون توجه به معیارهای اسلامی، اخلاقی و انسانی «سقوط این مفاهیم ارزشی» به خود اجازه میدهیم با سرقت ریل جان دهها انسان بیگناه را با خطر جدی مواجه کنیم.
هرچند عامل یا عاملان این اقدام با اقدامهای مشابه، سزاوار برخورد قهری در حد بالای خود هستند، اما بهنظر میرسد این آخرین راهکار نباشد و به باور کارشناسان باید علت را در خلأهای فرهنگی و ارزشی جستوجو کرد.
بدون اینکه بخواهیم نهادهای فرهنگی، مذهبی و اجتماعی را در بروز چنین سوانح تلخی متهم به کمکاری یا قصور کنیم یادآوری این مهم ضروری است که بروز چنین وقایعی نشان میدهند هنوز با توسعه فرهنگی و مذهبی فاصله داریم و در این زمینه بیش از پیش نیازمند واکاوی هستیم.