به رسم کهن، یادی میکنیم از آنها که وقتشان و مکانشان از ما جداست. یاد میکنیم از آنها که دلتنگشان میشویم. یاد میکنیم از آنها که هنوز دوستشان داریم. دلمان گرم به خاطره پدرهایی که نیستند، مادرهایی که رفتهاند. دلمان گرم به یاد خواهرها و برادرهاییکه رفتند و نگاهمان پشت سرشان ماند.
به یاد آن عشقهای بار بسته فاتحهای ره توشهشان میکنیم. باشد که پروردگار بیامرزدشان و بیامرزدمان...
پیشینه ایرانیان پر از سنتهایی است که هر کدام نمادی از فرهنگ اصیل ایرانی به شمار میرود. یکی از آئینهای کهن پیش از نوروز و ارزشمند در ایران، یاد کردن از اموات است که به این مناسبت پنج شنبه یا جمعه آخر سال مردم به زیارت اهل قبور میآیند.
مسلمانان ایرانی به مردگان خود احترام میگذارند و معتقدند که ارواح درگذشتهها منتظر خیرات و دعاهای آنانند.
پنج شنبه و شب جمعه آخر سال همانند سالیان دور از اهمیت ویژهای در میان مردم برخوردار است و در این روز مردم سنت گذشتگان را با شور و علاقه خاصی به جا میآورند.
علاوه بر جمعه آخر سال، غروب پنجشنبه نیز در روایات بسیار مغتنم دانسته شده است. هم برای زندگان و هم برای اموات. اما چشم انتظاری شهدا و اموات در شب جمعه هر هفته از مواردی است که در روایات بر آن تأکید شده است.
خوشبختانه ایرانیان رسم و رسوم زیادی دارند که بسیاری از آنها مشکل گشا و ارزشمند هستند، یاد از دست رفتگان در جمعه آخر سال هم یکی از این آیینها است. در این آئین کهن پیش از نوروز و ارزشمند در ایران، یاد کردن از اموات است که به این مناسبت پنج شنبه یا جمعه آخر سال مردم به زیارت اهل قبور میآیند.
در این روز که به نام اموات رقم خورده، گورستانها مملو از افرادی است که برای دیدار از اموات خود میآیند، هرشخص برسر قبر عزیزش دعا میکند، خیرات میدهد، با آب وگلاب قبر را تمیز میکند و ساعاتی را در کنار قبر اموات میگذاراند.
زیارت اهل قبور در پنجشنبه آخر سال یک پدیده اجتماعی موجب تلطیف روحیه، نرمی قلب و صفای باطن افراد میشود و انس و الفت نسبت به بازماندگان افزایش مییابد.
اما مهمتر از همه این است که با این سنت برای همه ما تجدید میکند که برای چه آمدهایم و به کجا خواهیم رفت .
رفتن به زیارت قبور غیر از فوایدی که برای اموات دارد، برای زندگان نیز مؤثر است؛ زیرا انسان را به یاد آخرت میاندازد. کسی که سوره حمد یا آیت الکرسی یا صدقه یا نماز برای اموات میخواند، اول اثرش به خود زنده میرسد، بعد برای میت.
در هر حال روز جمعه آخر سال برای مردم بسیار اهمیت دارد و چنان است که خیابانهای منتهی به باغ بهشت را ترافیک سنگینی در بر میگیرد. مردم در این روز بر اساس این سنت، از راههای دور و نزدیک بر سر قبر عزیزانشان حاضر و با گل و آب ریختن روی سنگ قبر در کنار قبور ، دلتنگیهایشان را آرام میکنند تا با این آرامش به استقبال بهار بروند.
پس از بازگشت از گورستان نیز هر خانواده به یاد درگذشتگان خود حلوا میپزد و آن را بین همسایگان خیرات میکند. مرسوم است که هنگام طبخ حلوا به یاد هر یک از درگذشتگان مشتی آرد در روغن داغ ریخته و با ذکر نام او و قرائت صلوات و فاتحه برای آمرزش او دعا میکنند.
برخی خانوادههای عزادار و داغدیده این استان نیز سال جدید را بر سر خاک عزیزان خود سپری میکنند و برخی نیز سفره هفت سین را بر سر قبر آنان پهن میکنند.
این مراسم در ایجاد الفت و مودت و رفع کدورتهای احتمالی نیز بسیار موثر است. این عمل عرفی مذهبی سبب افزایش دوستیها بین زندگان میشود.
به هر حال این دور هم جمع شدن علاوه بر اینکه یادآور قدردانی از درگذشتگان است مجالی برای نزدیکی زندگان و فراموشی کینهها و کدورتهاست.
طرح ترافیکی پلیس راهور برای پنج شنبه آخر سال
رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی استان همدان گفت: طرح پلیس راهور برای پنجشنبه آخر سال از ساعت هشت صبح روز یاد شده آغاز می شود.
فکری با بیان اینکه خیابانهای منتهی به باغ بهشت ظرفیت پذیرش شمار زیادی از مراجعه کنندگان را ندارد از شهروندان خواست برای آسان سازی روند آمد و شد و گرفتار نشدن در گرههای ترافیکی از خودروهای عمومی نظیر تاکسی و اتوبوس استفاده کنند.وی بیان کرد: خودروها تنها میتوانند از سمت بلوار آیت ا...موسوی وارد باغ بهشت شوند همچنین از سمت میدان امام حسن(ع) خارج شوند.
جمعه آخر سال، سنتي شيرين و ماندگار
مهدي ناصرنژاد
يكي از سنتهاي بسيار خداپسندانه و ذخيره براي آخرت انسانهاي مؤمن و معتقد، همانا يادآوري و خيرات براي مردگان و درگذشتگاني است كه دنيا و باقيات را براي ما گذاشته و به ديار باقي و حق شتافتهاند.
«جمعه آخر سال» در باور ايرانيان مسلمان مفهوم و جايگاه ويژهاي دارد. جمعه آخر سال، رسم و آئيني ماندگار و بزرگذاشتي است كه معياري براي ارتباط معنوي بين نسلهاي امروز و ديروز است و در معنا همگان قبول دارند كه خداوند متعال و آفريدگار لايزال، حق را از گردن هيچ بندهاي ساقط نميكند و حقيقت همان است كه مردگان به آن رسيدهاند و هر زندهاي هم روزي به آن خواهد رسيد. جمعه آخر سال روزي براي يادآوري تمام واقعيتهاي زندگي و ارتباط بين جهان باقي و آخرت است كه دير يا زود بايد از اين پل ارتباطي يكسويه گذشت و به واقعيت و حق پيوست.
اگر در طول يكسال به هزار دليل خواسته ونخواسته و هزاران بهانه تلخ و شيرين فرصتي براي ذكر ياد اموات و درگذشتگان نداشتهايم، جمعه آخر سال ديگر هيچ جاي دليل و بهانه نيست و آنان منتظر هستند. در اين انتظار هيچ رنگ و ريا و چشمداشت مادي وجود ندارد و فقط ندايي از درون و آهنگي از دوردستهاي دور است كه بيا و حقيقت دنيا و زندگي چند روزه را خوب ببين من پدر، مادر، برادر، خواهر و عزيزي از عزيزان توام كه با هم قرار و مدار پيوند زندگي داشتيم. من جدايي از تو را هرگز در ذهن و ضمير مبتلاي خود نداشتم و دوري از تو را نميخواستم اما با تدبير سرنوشتم سرانجام قبول كردم واقعيت در اختيار من و ما نيست ولي هميشه با من و در كنار همه در پرواز و تقلاست. قبول كردم دنياي ديگري وجود دارد كه متعلق به همه موجودات خداست حتي اگر آن را نخواهيم و قبول نداشته باشيم. جمعه آخر سال است، بيا و لحظههايي را كنارم و سر مزارم بنشين تا گذر عمر ببيني.
بيا تا تلخيهاي جهان فاني را با هم زمزمه كنيم و بگويمت تلخيهاي زندگي با تلاش و گذشت و خوشبيني نسبت به ديگران قابل تحمل و شيرين است؛ چراكه حقيقت تمام مزهها تلخ است و شيريني در فكر و انديشه آدمها هست يا نيست!
جمعه آخر سال ميتواند در اين غوغا و همهمه بيسرانجام وسيلههاي پرزرقوبرق، بسيار سادهتر از اين باشد، جمعه آخر سال هنگام تمرين و تماس حقيقتهاي ناملموس است و نيازي به رنگ و نمايش و قالبهاي دشوار نيست. ساده بيا، بي هيچ بوق و كرنا، بدون هيچ وابستگي و تعلق و بدون نياز به جسم و ابزار و زنجير!
در كنار مزار من كه نشستي فرصتي را به ذكر خدا بده و يك حمد و قل هو ا... كه تمام دنيا همين است و حقيقت آخرت بسته به اين معنا و من نيز همين يك معنا را ميپسندم.