این روزها شهر همدان رنگ و بوی خاصی دارد و از حال و هوای شهر پیداست که رویدادی دیدنی برای خانوادهها در پیش است. پس از چند سال دوری جشنواره تئاتر کودک و نوجوان از همدان، حالا این رویداد کودک محور با تلاش فراوان و قابل ستایش متولیان، به شهر بازگشته و دوباره همدان میزبان یکی از رویدادهای بسیار مهم در حوزه کودک و نوجوان است.
شهری که البته عنوان شهر دوستدار کودک را نیز یدک میکشد. در جای جای شهر، پر از بنرها، بیلبوردها و پوسترهایی است که خبر از برگزاری یک جشنواره هنری میدهد و مدیریت شهر در تدارک میزبانی و برگزاری این رویداد مهم است که میتواند تا چند روزی شور و حال خوش و نشاط اجتماعی را به مردم شهر به ویژه کودکان، نوجوانان و خانوادههایشان بدهد. بنابراین ناگفته پیداست که جدا از دستاوردهای فرهنگی و اجتماعی این جشنواره، ابعاد تبلیغاتی، رسانهای، گردشگری و اقتصادی آن نیز مورد بحث خواهد بود.
اما انچه مهم است این است که این رویداد بتواند به بهترین شکل ممکن مخاطبان خود را به جشنواره جلب کند و اهمیت آن را در شهر برای شهروندان جا بیندازد. بیشک مانند هر واقعه دیگری، جشنواره تئاتر کودک و نوجوان نیز مخاطبان خود را دارد که جدای از جامعه هنری، به شکل کلی شامل 2گروهاند: کودکان و نوجوانان و خانوادههایشان.
آنچه در میان تمام هیاهو و تبلیغات شهر خودنمایی میکند، آن است که در بخش عمدهی از تبلیغات جشنواره کودک و نوجوان، کودکان نادیده گرفته شدهاند. به جز دستهای از تبلیغات و اطلاعرسانیهای جشنواره، باقی تبلیغات محیطی زمینه ادراک صحیحی را از آنچه در حال رخ دادن است برای کودکان ایجاد نمیکند. علیرغم آن که بنرهای خوش رنگ و شعارهای بسیار زیبایی در سطح شهر پراکنده شده و میانه بلوارها و خیابانها را مزین کرده است.
بخش وسیعی از تبلیغات، مخاطبان اصلی خود، یعنی کودکان را، هدف قرار نداده است. بسیاری از بنرها بدون رنگ و روحی از کودکان است و بهویژه کودکان زیر سن مدرسه، احتمالا برداشت خاصی از پرچمهای خوش رنگ و ساده اطلاعرسانی تئاتر نخواهند داشت و پیام مشخصی نیز دریافت نخواهند کرد. این در حالیاست که کودکان باید صاحبان اصلی این شور و شوق و نشاط در شهر باشند و انتظار یک رویداد مهم را بکشند، حس اشتیاق برای حضور پیدا کنند و در شادی و هیجان ایجاد شده در شهر، سهیم باشند. به بیان ساده کودکان حق دارند که بدانند در شهر خبری ست، خبری برای آنها. اما هنگامی که پیام خاصی از تمام تبلیغات زیبای به طور احتمال بزرگسال و والد پسند دریافت نمیکند، در شادی ایجاد شده پیش از رویداد نیز جایی نخواهند داشت.
از سوی دیگر برخی از تبلیغات محیطی جشنواره، جاذبههای گردشگری شهر را هدف گرفتهاند که در جای خود اهمیت ویژهای دارد. اما باز هم در این تبلیغات جای کودکان خالیست؛ جای کودکی در کنار شیر سنگی، در کنار آرامگاه باباطاهر، آرامگاه بوعلی و سایر جاذبههای تاریخی و گردشگری شهر تا کودکان را مشتاق کند که از والدین خود بپرسند که «اینجا کجاست؟ یا مرا هم به این مکان ببرید»!.
بنابراین به نظر میرسد، در طراحی آنچه به عنوان ابزار اطلاعرسانی جشنواره تئاتر کودک و نوجوان تعریف میشود، توجه به رنگ شناسی، ظرافتهای ذهنی کودکان، نکته سنجیهای بصری آنان، ایجاد حس مشارکت، خلق حس کنجکاوی و پاسخگویی به ذهن پرسشگر او را از یاد نبریم. یکی از مهمترین اهداف اطلاع رسانی رویدادهای کودک محور باید ایجاد سؤال و اشتیاق برای کودک و جلب او برای مشارکت و کنشگری باشد، زیرا که کودکان مخاطبان اصلی این رویدادها هستند.
در سالهای آتی نیز که همدان، شهر دوستدار کودک، به طور مجدد میزبان این رویداد با اهمیت خواهد بود، لازم است که به ابعاد تبلیغاتی عمیقتری در حوزه کودک و نوجوان توجه شود. ذهن و روح کودکان برای رشد صحیح به تغذیه مناسبی نیاز دارد و برای تأمین این منبع نیاز به نکتهسنجیهای ظریف و عمیقی است که مطابق با ویژگیهای ذهنی و شناختی آنان باشد. رویدادهای کودک محور که البته تعدد و تنوع آن چندان هم زیاد نیست، فرصت مغتنمی برای ارتباط با کودکان و به رسمیت شناختن جایگاه آنان در اجتماع است که بهتر است صرفاً منوط به حضور کودک در جشنواره نباشد و سهم مشارکت ذهنی و روحی نیز مد نظر قرار گیرد. کودکان سرمایههای اجتماعی شهر و کشورند و بدون تردید هرچه بیشتر دیده و شنیده شوند، سرمایههای پر بارتری را در آینده شاهد خواهیم بود.