تاریکترین حادثه معدنی کشور، در آخرین روز تابستان ساعت 21 در عمق معدن زغال سنگ طبس با 49جان باخته از تلخترین حوادث معدنی جهان و کشور اتفاق افتاد.
یک شب تلخ و ناگوار در تاریخ کشور ثبت شد تا بار دیگر این زنگ خطر را به صدا درآورد که باید کنترل و نظارت بر روی معادن و کارگاهها افزایش یابد.
انفجار در معدن زغال سنگ طبس بر اثر نشت گاز که سبب خفگی، سوختگی و زیر آوار ماندن کارگران زحمتکش معدن شد، بار دیگر کشور را داغدار کرد.
آمارهایی از جان باختگان از سوی مراکز ذیربط اعلام میشود که تا زمان انتشار این مطلب عصر روزگذشته سه شنبه 49تن جان باختهاند که البته امدادگران هنوز در جستوجوی مفقودین دیگر این ماجرا هستند.
پس از این واقعه ناگوار مسئولان کشور دستورات لازم را صادر کردند و بر این نکته تأکید دارند که با خاطیان این اتفاق برخورد قاطع خواهد شد.
وزیر رفاه نیز با حضور در محل حادثه گفت: «طبق بررسیهای ما در معدن طبس تخلفی صورت نگرفته و این رویداد در واقع یک حادثه بوده است، ۶هزارمعدن فعال در کشور داریم و ۲/۵درصد حوادث ناشی از کار در معادن رخ میدهد.»
همواره پس از چنین اتفاقاتی به سرعت بیانیهها صادر میشود که محتوای آن رسیدگی، پیگیری، شناسایی و برخورد با عوامل و قاصران است در حالی که باید برای جلوگیری از چنین حوادثی اقدامات لازم پیشگیرانه انجام گیرد که میتواند جلوی بسیاری از این حوادث را بگیرد و مانع داغدار شدن خانوادههای معدنچیان شود.
معادن نیازهای اساسی کشور را تعمین میکند که نقش کارگران آن بسیار تعیین کننده است، معادن درآمدزا است و هرگونه معدن در کشور سود آور است اما در این میان نه تنها کارگران معدن سهمی از آن نمیبرند بلکه به دلیل شرایط کاری نامطلوب علاوه بر درگیر شدن با خطرات جانی، به بیماریهای زیادی که بیشتر بیماریهای لاعلاج همچون بیماریهای ریوی که سرطان یکی از آنها است دچار میشوند.
کارگران معدن از تسهیلات و امکانات لازم نیز برخوردار نیستند، حمایتهای لازم از این قشر زحمتکش انجام نمیگیرد اما آنها برای آن که بتوانند زندگی خود را سر کنند، مجبور به پذیرفتن چنین کار طاقت فرسایی میشوند.
مرگبارترین حوادث معدن در کشور
برخی از مرگبارترین حوادث معدن در ایران در چند سال گذشته گویای آن است که کنترل و نظارت بر وضعیت کاری معادن وجود ندارد یا بسیار کم است. در سال ۱۳۸۸ حادثه در معدن باب نیروز زرند ۱۲نفر را به کام مرگ کشاند. در سال ۱۳۸۹ نیز معدن اشکلی هجدک کرمان حادثهای رخ داد که 7 تن در آن جان باختند. معدن یال شمالی طبس نیز در ۱۳۹۱دچار حادثه شد و ۸ تن جان باختند. در سال1396 نیز حادثه در معدن زمستانی یورت در آزادشهر گلستان ۴۳ نفر را به کام مرگ برد و خانوادههای زیادی را داغدار کرد.
در سال ۱۴۰۲ نیز حادثه در معدن رزمجاه روستای طزره دامغان جان ۶ تن از معدنچیان را گرفت. و اکنون شاهد یک حادثه ناگوار و تلخ دیگری در معدن طبس هستیم که تلفات آن زیاد است و شاید بیشترین تلفات را تاکنون در چنین حوادثی را داشته باشد.
به طور قطع معدنی چون معدن طبس و معادن مشابه نیازمند حضور و استقرار گروههای امدادی برای واکنش سریع است که بعید به نظر میرسد وجود داشته باشد علاوه بر آن نبود و کمبود تجهیزات ایمنی و نبود کنترل وضعیت معدن از سوی کارشناسان از عوامل مهمی است ک سبب بروز چنین حوادثی میشود.
لازم است دستگاهها ذیربط به وظایف خود عمل کنند تا شاهد چنین حوادث ناگوار و تلخ نباشیم. خصوصی بودن برخی این معادن مانع از آن نیست که بازرسیها و نظارتها بر آنها انجام نگیرد و کارفرمایان باید به تأمین نیازهای این کارگران از جان گذشته و فداکار هدایت شوند.