نوروز 6000 ساله و آئین‌های باستانی همدان پیام
 
 
پنجشنبه - 13 بهمن 1401 - شماره 4521
 
امروز : پنجشنبه ، 9 فروردين 1403

Today : Thu, March 28, 2024




ارتباط با سرویس ها - پذیرش آگهی * 1402، مهار تورم و رشد تولید
ورود کاربران


عکس چاپخانه
logo-samandehi
 
کد مطلب:  57140 تاریخ انتشار:  1393-12-24 - 05:45 تعداد بازدید:  476
ارسال به دوستان
نسخه چاپی

نوروز 6000 ساله و آئین‌های باستانی

فرهنگی
 زن‌ شرقی، زن‌ ایرانی‌ام، هویت‌ فرهنگی‌ بالنده‌ دارم. قرن‌هاست‌ مشتاقانه‌ راهی‌ دراز، پرنشیب ‌و فراز پیموده‌ام. كوله ‌باری‌ سرشار از گوهرهای‌ فرهنگیِ دلپذیر و خواستنی‌ دارم. باز هم‌ در نوروز كوله‌ بار خویش‌ می‌گشایم. پرتوانم، پر تلاش؛ همه‌ ذرات‌ وجودم‌ شوق‌ است. باز هم‌ برآنم‌ تا آیینی‌ كهن‌ از نو برپا كنم. چون‌ طبیعت‌ حیاتی‌ دوباره، تولدی‌ دیگر دارم. خستگی‌ ره، غبار از تن‌ می‌زدایم؛ شادمانم. روی‌ به‌ گلاب؛ و خانه‌ و هر آنچه‌ باشد به‌ آب‌ زلال‌ می‌شویم. سال‌هاست‌ در نوروز هر آنچه‌ هست‌ می‌‌شویم. جامه‌‌ای‌ ساده‌ می‌دوزم. خوراكی‌ مطبوع‌ می‌پزم. غبار می‌‌زدایم، خانه‌ می‌آرایم. سفره‌ می‌چینم، سبزه‌ می‌‌رویانم. دستانم‌ از زر خالی‌ است‌ اما از مهر و صفا سرشار است‌ و سال‌هاست‌ با همین‌ دست‌ها، آیین‌ دوره‌ باستان‌ نگه‌ داشته‌ام.
سفره‌ هفت‌‌سین‌ را می‌‌گسترانم. ماهی‌ سرخ‌ كوچكی‌ در تنگ‌ آب‌ رها می‌كنم. نارنجی‌ خوش ‌رنگ‌ و بو در كاسه‌ آب‌ می‌اندازم‌ تا در لحظه‌ تحویل‌ سال‌ به‌ چرخش‌ آن‌ بنگرم‌ و زیر لب‌ زمزمه‌ كنم: دور گردون‌ گر 2 روزی بر مراد ما نگشت دائماً یكسان‌ نباشد حال دوران غم‌ مخور... سیب‌ سرخی‌ كه‌ نشان‌ از مهر و محبت‌ دارد در برابر آیینه‌ می‌نهم‌ تا مهرمان‌ افزون‌تر شود؛ و 7 گونه‌ گیاه‌ و خوردنی‌ دستچین‌ شده‌ در سفره‌ می‌‌چینم‌ تا رونق‌ و بركت‌ سفره‌مان‌ افزون‌ شود.
در گذشته‌ رسم‌ بوده‌ است‌ كه‌ در نوروز گروهی‌ نوازنده‌ ساز می‌‌نواختند و با آهنگ‌های شادمانه‌ فرا رسیدن‌ سال‌ نو را شادباش‌ می‌گفتند. سازهای‌ بادی‌ چون‌ سورنای، كرنای، بوق‌ و نیز سازهای‌ كوبه‌ای‌ چون‌ طبل‌ و دهل‌‌آلات‌ موسیقی‌ آنان‌ بود.
با سبزه‌ نورسته، سنبل‌ سپید، گل‌ سرخ، شكوفایی‌ بهاران‌ را بر سفره‌ میهمان‌ می‌كنم. نقل‌ و نبات‌ می‌‌گذارم. شمع‌ و چراغ‌ می‌‌افروزم‌ تا كامی‌ شیرین‌ و دیده‌ای‌ روشن‌ شود. در برابر آیینه، رو به‌ قبله‌ آمال، كتاب‌ آسمانی‌ می‌گشایم‌ و با رویی‌ خوش‌ و دلی‌ پر مهر، عزیزان‌ را پذیرا می‌‌شوم. تنهایان‌ و بی‌‌كسان‌ را میهمان‌ می‌كنم. و در آغاز سال‌ نو با درود به‌ روان‌ پاكان‌ و نیكان، با سلامی‌ به‌ زحمتكشان‌ و پرهیزكاران، آفریدگار بخشنده‌ را سپاس‌ می‌‌گویم‌ و طلب‌ خیر و بركت، رونق‌ و بهبودی‌ بیشتر برای‌ نیك‌اندیشان‌ می‌‌كنم.
زن‌ ایرانی‌ام. قرن‌هاست‌ هویت‌ بالنده‌ فرهنگی‌ام‌ را پاس‌ می‌‌دارم؛ و امسال‌ نیز، دیگر بار نوروز - این‌ خجسته‌ آیین‌ ملی‌ و مذهبی‌ خویش‌- را شادمانه‌ برگزار می‌كنم‌ و با تمامی‌ زنانِ زن‌ و مردانِ مرد در لحظه‌ پرشكوه‌ تحویل‌ سال‌ نو، خدای‌ را سپاس‌ می‌‌گویم.
به گزارش تبیان، قرن‌هاست‌ كه‌ این‌ آیین‌ ملی‌ مذهبی‌ با همه‌ فراز و نشیب‌های تند و دشوار در راه‌ دراز تاریخ‌ كه‌ فراروی‌ این‌ ملت‌ بوده، برگزار شده‌ است. ما نیز در روزگاری‌ كه‌ ملت‌ها به‌ آیین‌های كهن‌ خود می‌بالند و آنها را به‌ نمایش‌ می‌گذارند، این‌ پدیده‌ دلپذیر و آیین‌ باستانی‌ و این‌ رسم‌ دیرینه‌ خویش‌ را هرچه‌ پرشكوه‌‌تر برگزار کنیم‌ و دمی‌ بیندیشیم؛ به‌ گذشته‌ها، به‌ آنچه‌ بوده‌ایم‌ و آنچه‌ هستیم‌ و باید باشیم. تا به‌ گذشته‌ها و به‌ آن‌ نقطه‌ای‌ برسیم‌ كه‌ نخستین‌ بار جشن‌ نوروز بنیاد نهاده‌ شد. برگ ‌برگ‌ كهنه‌ كتاب‌ تاریخ‌ را نگاهی‌ گذرا اندازیم‌ تا بیشتر دریابیم‌ كه‌ نوروز -این‌ واژه‌ پرشور- چه‌ پیشینه‌ و معنا و مفهومی‌ دارند و چگونه‌ است‌ كه‌ هر سال‌ غم‌ از دل‌ها می‌زدایند. جشن‌ نوروز چه‌ پدیده‌ شگرف‌ فرهنگی‌ است‌ كه‌ این‌ چنین‌ در دل‌ها ولوله‌ و غوغا برپا می‌‌كند؟ 
 جشن‌ نوروز
واژه‌ «جشن» همان‌ یَسن/ یسنه‌ اوستایی‌ است‌ كه‌ در زبان‌ پهلوی‌ یزشن‌ گفته‌ می‌شد و در اصل‌ به‌ معنی‌ ستایش‌ و نیایش‌ شادمانه‌ است. «نوروز» یا نوگ ‌روچ/ نوك‌ روز در پهلوی‌ به‌ معنی‌ نخستین‌ روز -روز هرمزد- از ماه‌ فروردین‌ است. ایرانیان‌ در قدیم‌ برای‌ هر روز از ماه‌ نامی‌ گذاشته‌ بودند و نخستین روز بهار یا فروردین، هرمزد نام‌ داشت. در این‌ روز جشنی‌ بزرگ‌ برپا می‌‌كردند و به‌ شادی‌ و نیایش‌ آفریدگار می‌‌پرداختند. از چند روز مانده‌ به‌ نوروز مراسم‌ و آیین‌های ویژه‌ آغاز می‌‌شد كه‌ تا چند روز پس‌ از آن نیز ادامه‌ داشت. در نخستین روزهای‌ دوره‌ نوروزی، مراسم‌ به‌ طور همگانی‌ برگزار می‌‌شد كه‌ به‌ آن‌ «نوروز عامه» می‌گفتند و از روز ششم‌ به‌ بعد بزرگان‌ و خواص‌ آن‌ را نزد خود ادامه‌ می‌‌دادند كه‌ به‌ آن‌ «نوروز خاصه» گفته‌ می‌شد، اما در هر حال‌ شادی‌ و نیایش‌ ویژگی‌ بارز جشن‌ نوروز بود.
نیاكان‌ ما بر این‌ باور بودند كه‌ آفریدگار بزرگ، جهان‌ را در شش‌ «گاه» یا «گاهنبار» [مرحله] آفرید كه‌ در آخرین‌ گاهنبار انسان‌ آفریده‌ شد و از این‌ رو روز تولد نخستین‌ انسان‌ را -كه‌ آن‌ را روز نخست‌ بهار می‌دانستند- شایسته‌ شكرگزاری‌ و شادمانی‌ می‌‌پنداشتند و چون‌ معتقد بودند كه‌ فـَروَهَرهای‌ نیكان‌ و پاكان‌ یا همان‌ قوای‌ باطنی‌ و ارواح‌ مؤمنان‌ در دوره‌ نوروزی‌ از جهان‌ مینوی‌ به‌ گیتی‌ بازمی‌‌گردند تا از خویشان‌ و عزیزان‌ دیدار كنند و تقاضای‌ خیرات‌ و صدقه‌ دارند، سفره‌ها می‌گسترانیدند و خیرات‌ می‌دادند و شادمانه‌ دعا می‌خواندند تا پروردگار را شكر و فروهرها را شاد کنند؛ و به‌ همین‌ سبب‌ ماه‌ فروردین‌ را ماه‌ فرود فروهرها یا فروردیگان‌ و یا عید فَروشی‌ها یا اموات‌ هم‌ می‌گفتند.
 بنیان‌ جشن‌ نوروز
ایران‌‌شناس‌ معروف‌ دانماركی، كریستن ‌سن‌ و برخی‌ دیگر از محققان‌ ایرانی‌ گفته‌‌اند كه‌ جشن‌ نوروز ایرانی‌ متأثر از برخی‌ جشن‌های كهن‌ ملل‌ قدیم‌تر است‌ و از جمله، آثاری‌ از زگموگ، جشن‌ بابلیان‌ -كه‌ خود متأثر از سومریان‌ نیز بوده‌- در نوروز ایرانی‌ مشاهده‌ شده‌ است. اما به‌خوبی‌ پیداست‌ نوروز ایرانی‌ تجلی‌ فرهنگ‌ ایرانی‌ است‌ و دست‌كم‌ قرن‌هاست‌ كه‌ با آیین‌ و رسم‌ فرهنگ‌ ایرانی‌ برگزار می‌شود. 
 هفت‌سین‌
با فرا رسیدن‌ سال‌ نو، سفره‌ مبارك‌ هفت‌سین‌ را می‌‌گسترانیم؛ سفره‌ای‌ از 7‌ گونه‌ گیاه‌ و دانه‌ و خوردنی‌ دلپذیر. آب‌ و آیینه، شمع‌ و چراغ، نقل‌ و نبات‌ و گل‌ و سبزه‌ در آن‌ می‌‌نهیم؛ كتاب‌ آسمانی‌ خود را می‌گشاییم‌ و در لحظه‌ حلول‌ سال‌ نو در برابر سفره‌ای‌ از بركت‌ الهی‌ و به‌ امید رونق‌ و بهبود و معیشتی‌ بهتر دست‌ به‌ دعا برمی‌داریم.
برخی‌ از محققان‌ معتقدند كه‌ پیش‌ از اسلام، در این‌ سفره‌ هفت‌ «شین» می‌‌گذاشته‌اند، همچون‌ شمع‌ و شیرینی‌ و شیر، شربت‌ و شهد و شراب‌ و شاهدانه؛ و یا هفت‌ گیاه‌ چیده‌شده‌ سودمند به‌ صورت‌ هفت‌چین؛ و یا هفت‌ سینی‌ از خوردنی‌های‌ مطلوب. اما قرن‌هاست‌ كه‌ در سفره‌ عید هر ایرانی‌ هفت‌گونه‌ خوردنی‌ و سبزه‌ كه‌ حرف‌ نخست‌ آن‌ سین‌ است‌ چیده‌ می‌‌شود و آنچنان‌ كه‌ پیداست‌ سخن‌ بر سر حرف‌ سین‌ یا چین‌ یا شین‌ نیست، بلكه‌ محتوای‌ سینی‌ها یا ظروفی‌ كه‌ خوردنی‌ در آن‌ می‌‌نهند اهمیت‌ دارد و محتوای‌ ظرف‌ها نمادهایی‌ هستند در سفره‌ هفت‌سین.
در هر حال‌ بیشتر توجه‌ به‌ عدد 7‌ بوده‌ كه‌ خوش‌‌یمن‌ و مبارك‌ و حتی‌ مقدس‌ تلقی‌ شده‌ است.
 میرنوروز - عمونوروز
در قدیم‌ كه‌ سرگرمی‌ها و امكانات‌ شادی‌‌بخش‌ اندك‌ و محدود بود، در دوره‌ نوروزی، فردی‌ كه‌ به‌ او میرنوروز می‌‌گفتند جامه‌ای‌ رنگین‌ بر تن‌ می‌كرد، سوار چهارپایی‌ می‌‌شد، كیسه‌ و كوله‌ای‌ برمی‌گرفت‌ و در كوچه‌ و بازار به‌ راه‌ می‌‌افتاد. با صدای‌ رسا سخنان‌ خنده‌آور و شادی‌آفرین‌ می‌‌گفت‌ و موجب‌ سرگرمی‌ مردم‌ می‌‌شد. در هر خانه‌ای‌ دمی‌ می‌‌ایستاد و چیزی‌ دریافت‌ می‌‌كرد و هر آنچه‌ بود -نقل‌ و آجیل‌ و شیرینی‌ و...- در كیسه‌ خود می‌ریخت. می‌‌گفت‌ و می‌خندید و می‌خندانید و دل‌ها را شاد می‌‌كرد.
شاید پدیده‌ عمونوروز كه‌ به‌ویژه‌ در چند دهه‌ پیش‌ در ایران‌ معمول‌ بود شكلی‌ دیگر از همان‌ میرنوروز بوده‌ باشد. عمونوروز نیز با كلاه‌ و جامه‌ای‌ رنگین‌ و دایره‌ای‌ زنگی‌ اما با رویی‌ سیاه ‌شده‌ از زغال‌ یا رنگ‌ در كوچه‌ و خیابان‌ به‌ راه‌ می‌‌افتاد و اشعار كوتاه‌ خنده‌آور می‌خواند و سعی‌ می‌‌كرد تا دل‌ مردم‌ را شاد كند و خود نیز چیزی‌ بستاند و شاد شود. در حال‌ حاضر این‌ رسم‌ تا حد زیادی‌ منسوخ‌ شده‌ است و كمتر مورد توجه‌ قرار دارد. اما نواختن‌ ساز و دهل‌ در آغاز نوروز در كوچه‌ها و محله‌های‌ قدیمی‌ هنوز هرچند كم متداول‌ است.
 سیزده ‌به ‌در
وقت‌ آن‌ است‌ كه‌ مردم‌ ره‌ صحرا گیرند
خاصه‌ اكنون‌ كه‌ بهار آمد و فروردین‌ است‌. (حافظ‌)
در سیزدهمین‌ روز فروردین‌ كه‌ پایان‌ دوره‌ نوروزی‌ تلقی‌ می‌شود، مردم‌ در دشت‌ و بیابان‌ و در فضای‌ سبز بهاری‌ گرد می‌آیند و به‌ شادی‌ می‌‌پردازند. در این‌ روز پایانی‌ نیز چون‌ روزهای‌ دیگر عید، خوراكی‌ ویژه‌ همچون‌ آش‌ رشته‌ و دیگر خوراك‌های سبزی‌دار می‌‌پزند. گندم‌هایی‌ را كه‌ برای‌ سفره‌ هفت‌سین‌ رویانیده‌اند با خود به‌ صحرا می‌برند و با انداختن‌ آن‌ در جوی‌ و رود -و به‌ هر حال‌ بیرون‌ از خانه‌- نحسی‌ سیزده‌ را كه‌ یا به‌ آن‌ معتقدند و یا بنا به‌ رسم‌ كهن، آن‌ را خوش ‌یمن‌ تلقی‌ نمی‌كنند از خود و خانواده‌ دور می‌سازند. بسیاری‌ از مردم‌ به‌ نحسی‌ عدد 13 نه‌تنها اعتقادی‌ ندارند بلكه‌ در اساس، تأثیر عددی‌ خاص‌ را در سرنوشت‌ خود مؤثر نمی‌دانند، اما این‌ باور كه‌ در قدیم‌ عدد 13 را خوش‌یمن‌ تلقی‌ نمی‌كرده‌اند شاید به‌ این‌ دلیل‌ باشد كه‌ در طالع ‌نمای‌ نجومی، قدما معتقد بودند كه‌ آسمان‌ 12 برج‌ دارد و هر تولدی‌ كه‌ صورت‌ می‌‌گیرد دارای‌ ستاره‌ای‌ در یكی‌ از 12 برج‌ است‌ و بنا بر این كه‌ كدام‌ ستاره‌ در كدام‌ برج‌ قرار گرفته، طالع‌ و خوی‌ فرد متولد شده‌ شكل‌ می‌‌گیرد و خارج‌ از 12 برج‌ -كه‌ عدد 13 است- نابجا و نحس‌ به‌ شمار می‌‌آمده‌ است. در هر حال‌ اكنون‌ دیگر نحسی‌ عدد 13 مورد پذیرش‌ همگان‌ قرار ندارد و بیشتر جنبه‌ خرافی‌ دارد.
 

بازگشت
نظرات بینندگان :
نظر شما :
   
نام*
ایمیل* ایمیل محفوظ می باشد
نظر*
کد امنیتی*
کد امنیتی

 
 
 
گزارش گزارش ویژه یادداشت تحلیل سرمقاله ضمیمه(پیام_آدینه) دانلود
صفحه نخست آخرین اخبار درباره ما ارتباط با ما  پیوندها ویژه_نامه راهنما
نشر و نقل مطالب فقط با ذکر نام روزنامه همدان پیام بلامانع است.

 
روزنامه همدان پیام ( اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي، سياسي، ورزشی )
صاحب امتياز و مدير مسئول: نصرت ا... طاقتي احسن  -  سردبير: يدا... طاقتي احسن
نشاني: همدان، خيابان شريعتي، ابتداي خيابان مهديه، ساختمان پيام
تلفن: 38264433 (081)  -  فکس: 38279013 (081)  -  سازمان نیازمندی: 38264400 (081)  - ايميل: info@hamedanpayam.com