این روزها درحالیکه بسیاری کالاهای کمیاب و ارز آزادی را حتی میتوان کمی مزهمزه کرد، اما شاید لمحهای زندگی و نیمقاشق شربت سلامتی را به هر قیمت نتوان در بوفه و دکه بسیاری از بیمارستانهای بخش خصوصی بهدست آورد.
بهتر است چنین عنوان کنیم، درحالیکه اکثریت کادر درمانی کشورمان در بیمارستانهای دولتی و تحتپوشش دانشگاههای علوم پزشکی در این شرایط تلخ کرونایی با تمام توان و با عالیترین مدارج تخصصی و با کمترین هزینهها برای نجات جان بیماران از جان شیرین خود مایه میگذارند و ایثار میکنند، در اغلب بیمارستانها و کلینیکهای متعلق به بخش خصوصی و پزشکان آزاد، باید از تمام دار و ندارت بگذری تا بلکه امیدی به بهبودی بیمار رنجور خود پیدا کنی! ای کاش تمام مصائب بیماران و مراجعان ناگزیر به بیمارستانهای بخش خصوصی به همین مشکل تأمین هزینههای کمرشکن درمان ختم میشد، زیرا اگر سلامتی یک عزیز بیمار به هر قیمت و حتی گذشتن از آبرو نزد فامیل و آشنا، تأمین شود ارزشش را دارد، ولیکن با بدفروشی و کمفروشی و بیتوجهی به برخی حقوق و اعتماد بیماران و خانوادههای مریضدار در چنین بازارهای مکاره چه باید کرد؟! درد و گلایه از این بدتر هم متأسفانه در بیمارستانی متعلق به بخش خصوصی بهنام «بیمارستان بوعلی» با قدمت حدود 55 ساله را روز شنبه (4بهمنماه) با گوشت و پوست و عمق وجود خود دیدیم و چشیدیم و تجربه کردیم و اعتراض هم کردیم اما از مسئول بخش پذیرش و ترخیص تا مسئول صندوق و مسئول دفتر رئیس بیمارستان در پاسخ به اعتراض و گلایه ما فقط ابرو بالا انداختند و تأکید کردند که اینجا بیمارستان خصوصی است و شما باید به یک بیمارستان دولتی مراجعه میکردید و «انگار نه انگار که هزینه بستری و یک عمل کوچک برای یک بیمار بخت برگشته را 2 بار محاسبه کردهاند و هر 2 بار هم قلمه از صاحب بیمار دریافت کردهاند.!!!».
حتماً مخاطبان و خوانندگان عزیز این یادداشت، حین تعجب، توجه هم دارند که در بیمارستان خصوصی بوعلی همدان، برای یک بیمار به فاصله چند ساعت که بیشترین زمان آن نیز در اوقات شب و تعطیلی قسمت اداری بیمارستان گذشته است، 2 بار پرونده تشکیل شده و هر 2 بار هم هزینهای همسان دریافت شده است.
قصه و معما این است که پس از چند روز و چند بار مراجعه یک خانم بیمار بدحال به بخشهای اورژانس و درمانگاه بیمارستان بوعلی و چندین مرحله آزمایشهای مختلف و سونوگرافی و عکسهای رنگی از قسمتهای داخلی بدن بیمار در پروسهای 3 هفتهای، در آخرین مرحله پزشک محترم یک بخش تخصصی درمانگاه که اتفاقاً از اطباء خوشنام و حاذق و پرکار همدان و قطعا غرب کشور بهشمار میآید، دستور بستری و عمل خارج از نوبت بیمار را صادر میکند.
سرانجام عمل با دستگاه پیشرفته بیمارستان روی بیمار انجام میشود و روز بعد که تا شباهنگام به طول میانجامد، پزشک محترم نظر به ترخیص بیمار میدهد، اما بیمار چند ساعت بعد و بدون کوچک ترین رغبت به غذا یا آشامیدنی دوباره دچار دردهای شکنجهوار از ناحیه شکم شده و با هماهنگی پزشک بخش اورژانس، پزشک جراح در روز تعطیل خود در بیمارستان حاضر شده و دوباره دستور بستری و تکرار عمل روز پیش را صادر میکند و پس از آن بعد از 2 روز که پزشک جراح از نتیجه آزمایشات به عمل آمده اطمینان حاصل میکند، دوباره نظر به ترخیص بیمار میدهد. البته این پزشک خوشاخلاق و باشرف که حضور و تخصص او برای شهری چون همدان که قطب پزشکی چند استان همجوار به شمار میآید، نعمت بزرگی است، آن قدر شرافتمند است که گفته است برای بار دوم هیچ هزینه و ویزیتی دریافت نخواهد کرد اما مگر تمام پزشکان و کادر درمان بیمارستان بوعلی برای خدمت و کسب اعتماد و شهرتآوری به این بیمارستان نیستند؟ مگر کل بیمارستان بوعلی با مجموعه کارکنان و پزشکان خود یک تیم نیستند و از یک مرامنامه و تعهدکاری و اخلاقی و رعایت کلیه حقوق بیماران خود پیروی نمیکنند؟ مگر تمام کسانی که بیماران خود را به امید بهبودی به بیمارستان بوعلی میسپارند و اعتماد میکنند، از نظر مالی آدمهای توانمندی هستند که بدون محابا و ملاحظه و وظیفه انسانی، بهدلخواه و منفعت بیمارستان به حساب بیماران بنویسند و بگیرند و وقتی هم اعتراض کنی با ترشرویی و قیافه حق بهجانب بگویی «اینجا بیمارستان خصوصی است!» مگر هرکاری خصوصی شد باید بیحساب و کتاب باشد؟ مگر بقال سرکوچه یک کیلو نخود لوبیا را با چند ریال اختلاف دست شما بدهد، از او بازخواست نمیکنید؟ آیا اگر بستهبندی یک دست کاسه بشقاب را که تازه از بازار خریدهاید باز کنید و یکی از آن لب پر شده باشد به فروشنده برنمیگردانید؟ این چه بیمارستان خصوصی است که بستری VIP دارد و شبی حدود یک میلیون تومان پول بستری بیمار و یک نفر همراه او را میگیرد اما یک جفت دمپایی زپرتی در اختیار بیمار یا همان میهمان هتل 40 ستاره خود با ساختمانی 55 ساله نمیگذارد و باید 61 هزار تومان پول یک جفت دمپایی مخصوص گرمخانه افراد بیخانمان و یک دست لباس تخت بیمار را جداگانه به بوفه بپردازی و دریغ از صدها حرف و گلایههای ناگفته از 2 شب تجربه تلخ اقامت اجباری در یک بیمارستان خصوصی! واقعاً صد حرف نگفته که بماند!
اسناد پزشکی و مدارک حسابداری مربوط به این پرونده خبری در اختیار روزنامه همدانپیام است و چنانچه وجدان بیداری بخواهد برای قضاوت بر این پرونده مرور کند، در دسترس قرار داده میشود.