از بلای جهانگیر ویروس کرونا که بگذریم، امروزه بزرگترین و خطرناکترین چالش کشور ما مشکلات دامنگیر اقتصادی است، مشکلاتی که اگرچه بخش اعظم آن ریشه در محدودیتها و درگیری جامعه با ویروس کرونا دارد، اما بهخودیخود میرود تا سببساز غدههای سرطانی در پیکره اجتماعی و سایر عرصههای زندگی مردم باشد.
مهمترین گزند آزاردهنده مشکلات اقتصادی، گرانیهای روزافزون قیمتها در حوزه تمام نیازمندیهای مردم است که قشرهای کمتوان جامعه ایران را در تنگنای شدید مالی قرار داده و به زحمت انداخته است.
در این حال و هوا تا روزگارانی نهچندان دور که نفت یعنی طلای سیاه ایران بهراحتی وارد بازارهای جهانی میشد و کرور کرور ارزهای معتبر کشورهای خارجی را نصیب کشورمان میساخت و دولتها نیز با فراغ بال بودجه مالی و سالانه برای عمران و آبادانی و واردات انواع مواد اولیه و ارزاق و کالاهای آماده مصرف عمومی را به اتکای درآمدهای نفتی میبستند؛ البته کمی وضع و حال جامعه براساس طبقهبندیها خوب بود!!! ولیکن در چنین برههای از تاریخ ایران که تحریمهای ناخواسته و سنگین آمریکایی و اروپایی مانع صادرات دست و دلبازانه ذخایر نفتی شده است، ناگزیر شرایط اقتصادی دشواری را پیشرو گرفتهایم که متأسفانه خوشایند برنامهنویسان سادهاندیش و ناکارآمد اقتصادی در بدنه دستگاههای تصمیمساز نیست و بهقطع بزرگترین قسمت چالش کنونی در حوزههای اقتصادی کشورمان ناشی از همین غافلگیری و نبود برنامه است. در اینباره چنانچه ذهن جستوجوگری داشته باشیم، باید یادمان بیاید که بسیاری از کارشناسان و اقتصاددانان آیندهنگر و دلسوز ما ار دیرباز همواره هشدار داده و توصیه میکردند که تا بیلتان به زمین سخت نخورده و فرصت هست، فکری و برنامهای برای اقتصاد بدون نفت بیاندیشید، زیرا دیر یا زود هم ذخایر نفتی کشور برای کسب درآمد ملی به پایان میرسد و هم کشورهای مشتری نفت ایران و خاورمیانه بار خود را خواهند بست و ذخایر دیگری را جایگزین انرژی مورد نیاز جوامع خود میسازند و این اتفاق از هماینک در شرف وقوع است، کما اینکه درحالحاضر عوامل سیاسی دیگری در جهان موجب بسته شدن شیرهای فروش نفت ایران شدهاند. در واقع چنانچه ما ملتی آیندهنگر و صالحاندیش باشیم و دنیای خود را برای خوشبختی نسلهای آینده این سرزمین دیرپا و سربلند بخواهیم، باید چنین توفیق اجباری را به فال نیک بگیریم، باید شکرگزار اقتصاد بدون نفت برای کشور عزیز خود باشیم، باید با تحمل سختیها، دولت مردان خود را مجاب سازیم تا با حذف منابع نفتی از چرخه اقتصادی و ارزآوری کشور، چارهای اساسی و زوالناپذیر برای اقتصاد ملی بیندیشند، باید نفت را از سفره خانوار خود پس بزنیم. واقعاً آیا کشورهایی که از آغاز قطرهای نفت برای صادرات و درآمدهای لرزان نفتی نداشتهاند و درحالحاضر هم ملتهایی خوشبخت و مرفه بهشمار میآیند، چه کاری بلد هستند که ما بلد نیستیم و نمیتوانیم یاد بگیریم؟! با کمی پس و پیش نزدیک به 2 قرن است که ذخایر نفتی ایران به کشورهای استعمارگر صادر میشود و کاری هم به کم و بیش و حق و ناحق درآمدهای ارزی آن نداریم، اما جای تأسف اینجاست که در همین 2 قرن کشورهایی پا به عرصههای بینالمللی گذاشته و برای خود به قدرتهای شیطانی تبدیل شدهاند که اصلا از ابتدا نفتی برای اتکای اقتصادی و درآمدزایی نداشتهاند و در همین مدت کم به همه چیز رسیدهاند. ایران ما با وجود تمام زخمهایی که در طول تاریخ برداشته و تکههای عزیزی از وجود نازنین خود را از دست داده است، درحالحاضر نیز کشوری پهناور و چهارفصل است که هر استان و حتی شهرستان آن به وسعت خیلی از کشورهای مستقل بهویژه در قاره اروپا است. جالب است بدانیم و همه میدانیم خیلی از استانهای حاصلخیز و سرسبز ایران بهتنهایی دارای تمام قابلیتها و استعدادهای بالقوه طبیعی و منابع ملی و قابل مقایسه با کشورهایی نظیر هلند و دانمارک و حتی فرانسه و ممالک اروپای میانه و غربی است که اتفاقا ذرهای نفت هم برای صادرات ندارند و شوربختی اینجاست که همین نفت، ما و دولتهایمان را از آیندهنگری و سازندگی واقعی غافل ساخته است، اما باید بپذیریم که گذشتهها هرچه بوده گذشته و میشود ایرانی آبادتر از همیشه و بدون اتکا به ذخایر نفتی بنا کرده و نسلهای آینده خود را از قید و بندهای میراث غلط گذشتگان رها ساخت.
آقای حسن روحانی رئیسجمهوری کشورمان همین چند روز پیش بود که در جلسه هیأت دولت و ستاد ملی کرونا گزارش میداد، عوض بشکه بشکه نفتهایی که در تمام ماههای گذشته، نشده است که صادر کنیم، محصولات کشاورزی و باغی و خدمات مهندسی و بسیاری کالاهای صنعتی به چندین کشور آسیایی و اروپایی صادر کردهایم! آیا این خبر و موضوع خوب و جالبی نیست؟ پس ایران ما هم میتواند و خیلی بهتر میتواند صادرکننده کالاهای غیرنفتی باشد! براساس آمارهای موجود و گزارشهای رسمی وزارتخانههای مسئول، ایران ما هم اینک در بسیاری حوزههای تولید کشاورزی و باغی و صنایع گوناگون خود کفاست و واقعیت هم این است که هر کشور قوت لایموت و مایحتاج اولیه خود را بتواند تولید کند، هرگز به بیگانگان وابسته نخواهد بود. همین روز گذشته بود که رئیس کانون صنفی تولیدکنندگان گوشت قرمز در یک برنامه تلویزیونی از شبکه خبر اعلام کرد، ایران در حوزه تولید گوشت قرمز خودکفاست و میتواند صادرکننده هم باشد و نیازی به واردات گوشت قرمز و منجمد برزیلی که گرانتر از گوشت داخلی هم میباشد، نیست. همه میدانیم که در این فصل از سال علاوه بر برخی مواد پروتینی، محصولاتی نظیر مرکبات و گوجهفرنگی و پیاز و سیر و غیره و غیره برای ارزآوری آن از کشور صادر میشود.
اگرچه صادرات چنین محصولاتی موجب گرانی عنان گسیخته در بازارهای داخلی میشود، اما جای این خوشحالی هست که باور کنیم، کشور توانایی هستیم و میتوانیم، ولیکن جای این پرس و تأسف بزرگ هم وجود دارد که چرا نمیتوانیم با نظارت درست و کنترل مسئولانه پروسه تولید و قیمتگذاری و توزیع عادلانه و عاقلانه، جلوی اجحاف به مردم را بگیریم و چهره مقبول و حسابگرانهای از وضعیت اقتصادی خود را نزد جهانیان به نمایش گذاریم تا دشمنان هم بیش از این پرروتر نشوند.