این روزها فضای تبلیغات انتخاباتی در حال داغ شدن است و داوطلبان با روشهای خاص خود به دنبال جذب آرا و افزایش شانس خود برای پیروزی هستند.
البته هنوز مردم در حال سبک و سنگین کردن شرایط انتخابات، داوطلبان و فضا هستند تا به جمعبندی برای مشارکت در انتخابات و رای به یکی از داوطلبان برسند.
در واقع هنوز انتخابات به عمق جامعه نفوذ نکرده و هنوز بیشتر در بین فعالان سیاسی مطرح است و به عبارتی هنوز دو قطبی سرنوشتساز شکل نگرفته است.
اتفاقی که اگر به همین شکل تداوم یابد، احتمال دو مرحله ای شدن انتخابات را بیشتر خواهد کرد.
هر چند برخی منتظر مناظرات و احتمال ایجاد موج برای حمایت از یک داوطلب و تمام شدن انتخابات در مرحله اول هستند که با توجه به انتخاباتهای قبلی این احتمال هم قابل اعتنا است.
به هر حال آنچه در شرایط فعلی قابل بحث است نوع تبلیغات و پاسخهای برخی داوطلبان است.
موضوعی که بسیار عجیب است و این دسته از داوطلبان را افرادی تازه از راه رسیده و بیخبر از همه جا نشان میدهد در حالی که همه آنها در این سالها در ایران بودهاند و در مدیریتها و مسئولیتها بخشی از وظایف را بر عهده داشتهاند.
این رفتار طنزی را یادآوری میکند که فردی از بلندی سقوط کرده بود و تعدادی دور او جمع شده بودند، یکی از او پرسید چه شده؟ او در حالی که لباس خود را میتکاند، گفت: نمیدانم من هم تازه رسیدهام!
نمیشود سالها در جاهای مختلف مدیر و مسئول باشی و اکنون خود را به بیخبری از همهجا و همه کاری بزنی و وعدههای جدیدی بدهی که اگر قرار بود محقق شود در همان مسئولیتها قابلیت پیگیری و حل داشت.
این رفتار بیشتر مردم را دلسرد خواهد کرد و لازم است همه داوطلبان با شجاعت، گذشته خود را بپذیرند و اگر تقصیری متوجه آنهاست مسئولیت آن را پذیرفته و راهکار خروج از این وضعیت و جبران آن تقصیر را نیز بگویند.
این شیوه بهتر از انکار و خود را به ندانستن و تازه رسیدن زدن است و حداقل نتیجه آن این است که به شعور رای دهندگان توهین نخواهد شد.
به هر حال هر یک از داوطلبان اگر امروز و در مرحله تبلیغات انتخابات، گذشته خود را نفی کند به طور قطع در آینده وعده های را که امروز میدهد را نیز از یاد خواهد برد و در اصطلاح به رئیس جمهوری نیز تازه خواهد رسید!