«من اصلاً اهل صرفهجويي نيستم.» اين پاسخ اغلب همدانيهايي است وقتي كه از آنها ميپرسي در كدام بخشهاي هزينه اي زندگي خود صرفهجويي ميكني.
آنها در تمام زمينهها مصرف بهينه دارند و به ندرت پيش ميآيد كه دلشان را به دریا بزنند و صرفهجويي را رها كنند. صرفه جویی و حساب و کتاب يك جورهایي در خونشان است. همدانيها در بهترين رستورانها غذا ميخورند، مسافرت زياد ميروند، لباس زياد ميخرند، در فروشگاههاي گوشت، ماهي، نان، ميوه و آجيل كه کالای با كيفيت عالي عرضه می كند حتي اگر گران باشد، صف ميکشند و چند ساعت صبر می کنند تا نوبت شان برسد و مثلا 2 كيلو گوشت یا آجیل بخرند. اما با اين شرط؛ از كالايي كه ميخرند هيچگونه نارضايتي برايشان پیش نیاید و در نتیجه فکر کنند که با این خرید برد کرده اند. آنها در صف می ایستند، گوشتي ميخرند كه نرم و لطيف باشد، خوشمزه و با كيفيت باشد و چربي و آشغال گوشت نداشته باشد. آنها ذاتاً حسابگر هستند؛ ميدانند اگر به خاطر 2 هزار تومان از فروشگاه ديگري بخرند كنند اولا از خوردن آن رضایتی برایشان حاصل نمی شود و برای اینکه غذا مزه دار شود باید مقدار بیشتری گوشت مصرف کنند، بخش زيادي از گوشت كه همان چربي و آشغال گوشت است را بايد دور بريزند كه احتمالاً بيشتر از 2 هزار تومان برايشان تمام ميشود، حتی در مواقعی برای پخت آن هم باید برق یا گاز بیشتری مصرف کنند پس وقتي جمعبندي ميكنند، ميبينند نهتنها به لحاظ مالي ضرر كردهاند و پول بيشتر پرداختهاند، بلكه در نهايت آن گوشت مرغوب كه دلخواهشان است را نخوردهاند.
اين ميشود كه آنها هميشه خورد و خوراك باكيفيت تهيه ميكنند حتي اگر گرانترين باشد. همدانيها در تمام ابعاد زندگي خود اين الگو را دارند. بسياري از همدانيها از آن دست خانوادههايي نيستند كه سالي يا 2 سالي يكبار مبلمان، ظرف و ظروف و بسیاری از کالاهای مصرفی خود را عوض كنند. بسیاری از آنها تخت خواب و مبلمان خود را تميز و مرتب نگه می دارند و حتی بعد از 20 سال همچنان از آن استفاده ميكنند و دغدغه عوض کردن آن را ندارند. اما یک چیز را هم درنظر می گیرند؛ مثلا اگر خودرویی گارانتی آن تمام شود یا نزدیک به تمام شدنش باشد به راحتی مبلغی پول روی آن می گذارند و آن را عوض می کنند و دوباره خودروی صفر می خرند. در نگاه اول این اقدام هزینه بر است اما وقتی حساب می کنی می بینی که به صرفه است و همزمان که در وقت و هزینه برای تعمیر صرفه جویی کرده پرستیژش را هم حفظ کرده است. او پول تعمیر را گذاشته روی ماشین جدید و مدل آن را بالا برده و هر وقت بخواهد آن را بفروشد پولی که بابت این بخش هزینه کرده دور ریخته نمی شود اما پولی که بابت تعمیر ماشین دست دو می دهد در واقع از جیبش می رود. بسیاری از آنها که دستشان بازتر باشد عتیقه و فرش های گران قیمت برای منازل خود می خرند اما در ظرف های نسبتاً ارزان قیمت غذا می خورند. عتیقه و قالی دستباف بعد از مدتی چیزی از ارزششان کم نمی شود و حتی ارزش بیشتری پیدا می کنند. اما از نظر آنها در بسیاری مواقع ظرف و لباس ارزش آن را ندارد که مثلا بخواهند 3 میلیون تومان پول سرویس غذا بدهند و از آن استفاده کنند یا کفشی با فلان برند که یک میلیون تومان قیمت آن می شود را بخرند و چند بار در مهمانی بپوشند. این در حالی است که برخلاف آنها بسیاری از خانواده ها در شهرهای دیگر چنین هزینه هایی برای زندگی خود می کنند ولو اینکه خانه شان در پایین شهر باشد و یا از نیمه های ماه دیگر پولی برای خرج کردن نداشته باشند. البته چنبین خصوصیتی در همدانی هایی که اصالتاً همدانی نیستند و مربوط به اطراف همدان می شود هم زیاد دیده می شود.
همدانی ها هرچقدر در شهر خودشان خرج نکنند در مسافرت خرج می کنند تا تفریح کنند. آنها یکسال پولشان را جمع می کنند که یک هفته در شهر یا کشور دیگر با خیال راحت خرج کنند. این یکی از خصوصیاتی است که موجب شده بجز چند شغل، افراد دیگر نتوانند کاسبی خوبی در این شهر داشته باشند. عباس مرد حدوداً 45 ساله ای است که می گفت: همدان چیزی برای پول خرج کردن ندارد. من اگر بخواهیم پول خرج کنم با خانواده ام می رویم تهران یا یکی از شهرها برای مسافرت، خریدمان را هم همانجا می کنیم.
سولماز هم زن 40 ساله و كارمند است و ميگفت: من تمام وسايل يك زندگي خوب و راحت را دارم و دليلي نميبينم كه مدام از اين فروشگاه به آن فروشگاه وسايلي بخرم كه ميدانم 2 ماه ديگر مدل جديد آن دوباره به بازار ميآيد. اما اگر به خانهام بياييد ميبينيد كه فرشهاي 60-50 ميليون توماني زير پايم انداختهام و تابلو فرش های باارزشی دارم. ما براي سفر هزينه ميكنيم، تفريح ميكنيم، شام بيرون ميخوريم. تا وقتي با پولمان ميتوانيم كارهايي انجام دهيم كه روحيه مان را خوب کند، چرا پولمان را به تير و تختهاي بدهيم كه مجبور شويم دوباره سال بعد آن را عوض كنيم و دور و بر خودمان را با تجملاتي پر كنيم كه احتمالاً شادمان نميكند. مخصوصاً اینکه امروز اقتصاد خانواده ها واقعاً اجازه نمی دهد چنین هزینه هایی هم داشته باشیم.
مهري هم زن خانهداري است كه اصالتاً همداني است. او ميگفت: مبل و ناهارخوري استيل من مربوط به 25 سال پيش ميشود ولي آنقدر آنها را تميز و مرتب نگه داشتهام که هيچ فرد جديدي متوجه نميشود كه اين چوبهاي گردو چنین قدمتي دارند. در عوض بیشتر درآمدمان را برای رفاه و راحتی و سلامتمان هزینه می کنیم.
محبوبه هم ميگفت: ما هفتهاي يكبار شام بيرون ميخوريم كه معمولاً برای 4 نفر 100 هزار تومان تمام ميشود. بسياري از مسيرهايم را اگر همسرم نباشد با آژانس ميروم، خورد و خوراك باكيفيت ميخرم. همه اينها به اين دليل است كه اگر امروز بخواهم مثلاً براي هزينه آژانس خسيسي كنم اولاً زمان كم ميآورم و پول كمتري درميآورم از طرفي هم اگر بخواهم اقلام خوراكي ارزان قیمت بخرم، يا به دنبالش مريضي ميآيد و يا آخر سر ميبينم به خاطر ارزان خريدن كلي ضرر كردم؛ چون اقلام بيكيفيت معمولاً مشكلاتي دارند.
محسن هم ميگفت: ما خانواده اصيل همداني هستيم. معمولاً همدانيها اهل خرج كردن در شهر خود نيستند. وقتي مسافرت ميرويم پدرم لب جاده سيب 10 هزار توماني ميخرند اما در شهر خود مایحتاج خود را به سختی و با حساب و کتاب می خرد . پولهاي قلمبه براي تفريحمان خرج ميكند، ماشين مدل بالا و خارجي ميخرد، حسابش پر از پول است اما موقع خرج كردن سختش ميآيد. گاهي هم كه پدرم ميخواهد خرج كند مادرم نميگذارد.
ناهيد هم ميگفت: براي من و همسرم خيلي مهم است كه خانه خوبي در بالاي شهر داشته باشيم. آن موقع که مستأجر بوديم، حتيالامكان خرج نميكرديم تا بتوانيم خانه خوبي بخريم. وقتي هم كه خانه خريديم همه تجهيزات مثل كابينت، شيرآلات و دكور آن را طوري تهيه كرديم كه پس از 2، 3 سال مجبور نشويم دوباره عوض كنيم. من فكر ميكنم همدانيها به غذا و محل زندگی خود خيلي توجه ميكنند. آنهایی كه 20 سال يكبار وسايل خانه خود را عوض ميكنند در بهترين رستورانهاي شهر هفتهاي چند بار غذا ميخورند و برايشان مهم است كه هر چيزي را با كيفيت و قيمت مناسب تهيه كنند.
مریم هم ميگفت: در حال حاضر شرايط اقتصادي طوري نيست كه ما بخواهيم هر روز در بازار براي خانه خريد كنيم، از طرفي جمعيت خانوادهها هم كم شده و بسياري از خانوادهها يا كمتر در خانه هستند و يا بخشهايي از خانه را شايد فقط سالي يكبار استفاده ميشود، بنابراين وسيله ها خراب نميشوند كه بخواهیم آن را عوض كنیم. اما معمولاً پولشان را در بخشهاي ديگري مانند غذا و تفريح خرج ميكنند. این همه فست فود در شهر نشان می دهد که همدانی ها برای چنین مواردی خرج می کنند.
همدانيهاي اصيل معروفند به افراد حسابگر. بسياري از آنها معتقد هستند كه مصرف بهينه را پيشه زندگي خود كردهاند و تمايل به اصراف و ولخرجي ندارند و اگر هم قرار به ولخرجي باشد براي تفريح و خوردوخوراکشان انجام ميدهند و نه در اقلام مصرفي و تجملگرايي.