روزی روزگاری وجود ظروف مسی در جهیزیه تازه عروسان یک التزام بود . و زمانی طبخ غذا در آشپزخانه های زنان ایران سنت و پیشینه غنی بود که ریشه در داشتههای ارزشمند بود . اما حالا با گذشت زمان تفلون بلای جان مس شد و بیماریهای ناشی از نبود ظروف مسی در خانه ها بلای جان ایرانیان شد.
حالا سالهاست صدای چکشهای مسگرخانه همدان در گوش بازار قدیمی شهر نمی پیچد. خاموشی موسیقی بازار همدان از بازار مسگرخانه همدان نیز تنها یک نام باقی مانده است و با گشت و گذاری در این بازار در میابید، مسگرها حالا به واحدهای صنفی پوشاک، آرایشی بهداشتی و خرازی تبدیل شدند. در گذشتهای نچندان دور بازار مسگرخانه همدان جزئی از بافت تاریخی این شهر بوده و از فعالترین بخشهای اقتصادی همدان به حساب میآمده است.
برای رسیدن به مسگرخانه میتوان از سبزهمیدان وارد شد و پس از پشت سر گذاشتن شیشهبرها، مسگرها را دید. البته این بازار نیز به مانند سایر بخشهای بازار سنتی همدان تغییر ماهیت داده و به جز 6 واحد مسگری (که البته تنها به فروش ظروف مسی اشتغال دارند و نه به مانند گذشته تولید و یا سفیدکردن این ظروف) بقیه واحدهای صنفی به امور دیگر به ویژه لباسفروشی میپردازند. به گفته افراد با سابقه این بازار در تغییر چهره بازار مسگرخانه باز هم رد پای، شهردار وقت همدان، بالاخانلو، قابل مشاهده است، چرا که تغییر ظاهری بازار و از بین رفتن سقف آن به دستور او صورت میگیرد. البته باید یادآوری کرد که تنها اهالی بازار کفشدوزخانه در مقابل این اقدام مقاومت میکنند که در نتیجه آن بافت تاریخی بازار حفظ میشود، اما در بازار مسگرها خبری از این مقاومت نیست و چهره بازار تغییر میکند.
روی ناخوش مس در بازار
آنها که سن و سالی را پشت سر گذاشته اند می گویند ؛ درهمدان قدیم زمانی که از میدان مرکزی شهر عبور میکردیم، صدای چکشهای بازار مسگرخانه به گوش میرسید . بر اساس گفته قدیمی تر ها ظاهر بازار مسگرها به شکل امروزی نبود و در زمان مسئولیت بالاخانلو در شهرداری همدان تغییر شکل داد، گویا در آن زمان بازار ما هم به مانند کفشدوزخانه بود اما تغییر شکل داد. اصل بازار مسگرخانه از اواسط راستای شیشهبرهای فعلی آغاز میشد و پس از عبور چند پله وارد بازار میشدیم که حدود 80 واحد صنفی به این شغل اشتغال داشتند . حالا شواهد میگویند؛ مسگری در همدان از بین رفته است، امروز به مانند گذشته شاهد تولیدات ظروف مسی در همدان نیستیم و تنها 6 واحد صنفی اجناس آماده را که در اصفهان تولید میشود، به فروش میرسانند. در گذشته مردم شهر و روستا مشتریهای ما بودند در آن زمان دیگ و دیگچهای که مردم استفاده میکردند از مس بود و به غیر از آن وسیلهای وجود نداشت.
در حال حاضر در همدان هیچ کارگاهی به تولید مس نمیپردازد، البته این کار دیگر توجیه اقتصادی ندارد و نمیتوان سرمایهای را به این کار اختصاص داد.در حال حاضر ، مردم از مس استقبال نمیکنند، سفیدگری مس با افزایش قیمت روبهرو است به طوری که بر اساس قیمتهای موجود در بازار سفید کردن یک دیگ 150 هزار تومان هزینه دارد. به دلیل نیاز به سفید کردن مس، خانوادهها از خرید آن پشیمان میشوند، اکثر افراد پس از خریدن مس، پشیمان شده و رغبت چندانی برای خرید دوباره این ظروف ندارند. بیان اثرات مفید سلامتی در خرید مس تأثیر بسزایی در اقبال مردم به سمت آن نداشته است مردم امروزی با مس به خوبی آشنایی ندارند و چندان شناخت مناسبی نسبت به آن پیدا نکردند. در قدیم بانوان با شن مسها را میشستند، همه لوازم سفره و آشپزخانه از مس بود اما امروز تنها به دیگ و دیگچه مسی معطوف شده و اغلب مردم از اجناس بهروزتر استفاده میکنند. ضایعات مس را دوباره خریداری و به کارخانه عودت میدهیم که در آنجا به شمش برای مصارف گوناگون تبدیل میشود. در سالهای پیش ضایعات مس در زنجان به شمش تبدیل و به کشورهای دیگر از جمله ترکیه صادر میشد که البته این اتفاق نیز در شرایط فعلی رخ نمیدهد. گردشگران نیز چندان برای خرید دیگ و دیگچههای مسی اقبال نشان نمیدهند زیرا اجناس را به خوبی نمیشناسند.
با شن، وایتکس یا رب گوجه فرنگی میتوان مس را دوباره قرمز کرد اما در خانههای امروزی و آپارتمانی انجام این فرآیندها امکانپذیر نیست. سیاه شدن مس که بر اثر استفاده و قرارگیری بر روی آتش رخ میدهد، خاصیت و کارکرد آن را تغییر نمیدهد و تنها به سفید کردن در بازه زمانی 6 ماهه نیاز دارد.