1403-01-221403-02-01bool(false) تکرار ایثار با اهدای اعضا همدان پیام
 
 
پنجشنبه - 13 بهمن 1401 - شماره 4521
 
امروز : شنبه ، 1 ارديبهشت 1403

Today : Sat, April 20, 2024




ارتباط با سرویس ها - پذیرش آگهی * شعار سال ۱۴۰۳ جهش تولید با مشارکت مردم
ورود کاربران


عکس چاپخانه
logo-samandehi
 
کد مطلب:  115126 تاریخ انتشار:  1399-10-24 - 09:25 تعداد بازدید:  756
ارسال به دوستان
نسخه چاپی

تکرار ایثار با اهدای اعضا

اجتماعی

خانواده فرهنگی اعضای بدن دختر خود را بخشیدند

گزارشگر: علی فاضل‌همدانی
خبرنگار: نیلوفر بهرمندنژاد

 برخی آدم‌ها قلب بزرگی دارند و خدا به آنها در زندگی بارها فرصت ایثار و فداکاری می‌دهد. نمونه همین انسان‌ها کم نیستند و بارها به‌نوعی در زندگی حکایت و سرنوشت آنها را شنیده و دیده‌ایم.
پدر و دختری که با سرنوشت‌شان جلوه‌ای دیگر از ایثار و گذشت را رقم زدند، به‌طوری‌که سال‌ها پیش پدر در دفاع از جان و مال و ناموس و خاک کشور جانبازی را به یادگار گرفت و امروز نیز ذره‌ذره اعضای بدن دخترش به زندگی ده‌ها نفر رنگ دیگری بخشید.
چندی پیش اعلامیه دختر جوانی روی شیشه مغازه محله‌مان دلم را سوزاند و ناخودآگاه از صاحب مغازه علت فوت دختر جوان را جویا شدم. وقتی صاحب مغازه عنوان کرد که دختر جوان از بستگانش بوده و بر اثر گازگرفتگی فوت کرده، بسیار ناراحت شدم اما وقتی در بین صحبت‌های صاحب‌مغازه شنیدم نسوج پیوندی اعضای بدن دختر جوان اهدا شده، نتوانستم آرام بگیرم و از وی خواهش کردم با خانواده مرحومه هماهنگ کند تا از آنها دلجویی داشته باشم.
با هماهنگی و همراهی همان صاحب مغازه، ساعت 10 صبح پنجشنبه گذشته به یکی از کوچه‌پس‌کوچه‌های فلکه مدرس منزل مادربزرگ مرحومه زهرا چوداریان رفتیم. خانه کوچکی که با پرده‌های سیاه خودنمایی می‌کرد و مردی با چهره شکسته و غمگین به استقبال‌مان آمد. وارد منزل که شدیم پدر و مادر زهرا با قاب عکس دخترشان کنارمان نشستند و از روز حادثه برایمان گفتند.
از ابتدای ورودمان به منزل تمام حواسم پیش دستان لرزان پدر و چهره بهت‌زده مادر بود. پدری که هنگام صحبت درباره دخترش دستانش می‌لرزید و مادری که فقط به قاب عکس دخترش زل زده بود.
هادی چوداریان که خود از سال 1363 تا 1365 به‌طور متناوب در جبهه‌های حق علیه باطل حضور فعال داشت و با مجروحیت از ناحیه پای چپ جانباز 35 درصد شناخته شده است، حالا نیز با اهدای اعضای بدن دخترش بار دیگر گذشت و ایثار را به اثبات رسانید.
مرحومه زهرا چوداریان که دوستان و بستگانش وی را «سیتا» صدا می‌زدند، متولد 10 اسفندماه 1380 بود و در تاریخ 12 دی‌ماه 1399 در حمام منزلشان به‌دلیل خفگی ناشی از نشت گاز جان شیرین خود را از دست داد و روز بعد ذره‌ذره اعضای بدنش به بسیاری از نیازمندان عضو، رنگ زندگی داد.
هادی پدر زهرا از سال 1375 به استخدام آموزش و پرورش درآمده و به‌عنوان بابای مدرسه در این سال‌ها دختران زیادی را مثل دختر خودش دوست داشته است.
چوداریان که جز زهرا دختر دیگری نیز دارد 3 سال پیش به‌دلیل برخی از مشکلات همراه خانواده به تهران سفر می‌کند و به‌خاطر نداشتن تمکن مالی در مدرسه محل کارش همراه خانواده ساکن می‌شود.
پدر زهرا می‌گوید: زهرا تازه دیپلم گرفته بود و مدتی در یکی از لباس‌فروشی‌های تهران مشغول به‌کار بود. روز حادثه (12 دی‌ماه) قرار بود همراه خانواده به همدان سفر کنیم، صبح زود همان روز زهرا به حمام رفت که با تأخیرش مادر و خواهرش وی را بارها صدا می‌کنند اما وقتی جوابی نمی‌شنوند وارد حمام شده و با پیکر بی‌جان زهرا روبه‌رو می‌شوند و همان لحظه با اورژانس تماس می‌گیرند.
وی که با یاد روز حادثه لرزش دستانش بیشتر شد، ادامه می‌دهد: با رسیدن اورژانس، تلاش‌های امدادگران دیگر نتیجه نداد و زهرا پر کشید.
چوداریان می‌گوید: به‌دلیل نبود شرایط فیزیکی مناسب و کم بودن فضای کافی، آبگرمکن داخل حمام است و بیشتر اوقات به‌دلیل همین موضوع و بوی نامطبوع گاز سایر اعضای خانواده نیز دچار سرگیجه و حالت تهوع شده بودند و بارها به مسئولان مدرسه موضوع را اطلاع داده بودم.
مادر زهرا که هنوز در بهت از دست دادن فرزند عزیزش است، می‌گوید: پس از اینکه پیکر بی‌جان زهرا را به پزشکی قانونی انتقال دادند پزشکان به ما پیشنهاد کردند که تا 48 ساعت پس از فوت می‌توانیم بسیاری از بافت و نسوج پیوندی اعضای بدن دخترمان را اهدا کنیم.
وی ادامه می‌دهد: در همان حال یاد صحبت‌های زهرا افتادم. چندی پیش بود که زهرا گفت دوست دارم برای آزمایش‌های بالینی واکسن کرونا داوطلب شوم تا هرگونه آزمایشی که نیاز است بر روی بدنم انجام شود شاید هرچه زودتر واکسن آماده و این ویروس ریشه‌کن شود. با یادآوری این حرف‌ها به همسرم گفتم من راضی هستم زیرا مطمئنم خودش نیز رضایت دارد.
مادر زهرا یادآور می‌شود: همان روز کارهای اهدای نسوج پیوندی انجام شد و به ما نیز گفتند که بسیاری از افراد نیازمند این نسوج را دریافت و زندگی‌شان رنگ دیگری گرفت.
وی می‌گوید: دلتنگ دخترم که می‌شوم پیامی به گوشی‌اش می‌فرستم و هنوز باورش برایم سخت است اما می‌دانم که زهرایم زنده است و وجودش را حس می‌کنم.
با پایان گفت‌وگو در وجودم این پدر فداکار را که هم از خود و هم از نازنین گل زندگی‌اش گذشت، تحسین کردم.




بازگشت
نظرات بینندگان :
نظر شما :
   
نام*
ایمیل* ایمیل محفوظ می باشد
نظر*
کد امنیتی*
کد امنیتی

 
 
 
گزارش گزارش ویژه یادداشت تحلیل سرمقاله ضمیمه(پیام_آدینه) دانلود
صفحه نخست آخرین اخبار درباره ما ارتباط با ما  پیوندها ویژه_نامه راهنما
نشر و نقل مطالب فقط با ذکر نام روزنامه همدان پیام بلامانع است.

 
روزنامه همدان پیام ( اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي، سياسي، ورزشی )
صاحب امتياز و مدير مسئول: نصرت ا... طاقتي احسن  -  سردبير: يدا... طاقتي احسن
نشاني: همدان، خيابان شريعتي، ابتداي خيابان مهديه، ساختمان پيام
تلفن: 38264433 (081)  -  فکس: 38279013 (081)  -  سازمان نیازمندی: 38264400 (081)  - ايميل: info@hamedanpayam.com