گرانیهای افسارگسیخته و روزافزون در ماهها و سالهای اخیر برای اخلال در وضعیت معیشت مردم کم نبود و اینک مدت مدیدی است که خاموشیهای پایانناپذیر برق نیز مزید بر علت شده و روال ناخوش کسبوکارهای بزرگ و کوچک را از مدار زندگی خارج کرده است.
این روزها و در گردش نوبتی و گاهی بیبرنامه خاموشیها برای انجام هر کار ضروری که به صاحبان کسبوکارها مراجعه میشود، پاسخها این است که اگر برقمان نرود و بتوانیم کارمان را انجام دهیم!!!
در چنین شرایط بلاتکلیفی و وقفههای چندساعته در کارهای روزمره مردم، خاموشیها در دامنه کارهای ساختمانسازی نیز اثرات منفی و بازدارندهای به همراه دارد و بهانهای برای پیمانکاران ساختمانی است که نمیتوانیم کی و در چه ساعتهایی برای ادامه و تکمیل کارهای فنی اقدام کنیم که برق باشد و یا وسط کار با قطع برق کارمان نخوابد!
در این خصوص، شهروندی نیز تعریف میکند که، صبح اول وقت برای انجام یک کار ضروری که متعهد به انجام بهموقع آن بودم از خانه بیرون زدم، اما متأسفانه به علت اینکه موتور خودرویم در مسیر جوش آورد، ناچار شدم به نخستین تعمیرگاه مراجعه کنم، اما از بخت بد، برق آن ناحیه در محدوده چاپارخانه تازه قطع شده بود و تا دوباره برق بیاید و مشکل فنی خودرو برطرف شود، نیمی از روز را از دست دادم و قرارم با صاحب کار بهم خورد و کلی هم دلخوری پیش آمد و شرمندگیاش نیز برای من باقی ماند.
این چنین است که مشکلات ناشی از خاموشیهای برق فقط دامنگیر صنایع و تولیدیهای بزرگ نیست و فقط این ادارات و سازمانهای دولتی نیستند که برای مقابله با ناترازیهای برقی تعطیل میشوند و خدماترسانی به مردم را از مدار عادی خارج میسازند و یا میلیونها دانشآموز و دانشجو در مدارس و دانشگاهها و مؤسسههای فرهنگی نیستند که به بهانه سرما و در واقع به علت تعطیلی و رکود بیشتر نیروگاههای برق خانهنشین میشوند!!! بلکه با خاموشیهای برق بهترین اوقات و لحظههای کار و تلاش و تولید و سازندگی در کشور به خاموشی و تعطیلی میگراید و زندگیها مختل و ناکارامد میگردد.
شاید اغلب مردم عادی از بیخ و بن علت خاموشیهای بیسابقه برق کشور که در ماههای اخیر به اوج خود رسیده است، بیاطلاع یا کماطلاع باشند، اما تلخی چنین معضل همهگیر کام تمام شهروندان و هموطنان را آزار میدهد، مگر اینکه مسئولان، بهخصوص دستاندرکاران صنعت برق کشور با شفافیت و خلوص نیت بتوانند اطلاعرسانی جامعی در خصوص کمبود برق و چرایی و ناتوانی و یا موانع تولید نزد نیروگاههای برق داشته باشند.
مردم میپرسند، آیا فقط حذف سوخت مازوت در نیروگاهها برای حفظ سلامت محیط زیست کشور را دچار بیبرقی کرده است و یا مشکلات دیگری هم عامل چنین گرفتاری و بلاتکلیفی در برنامهریزیها در زندگی روزمره مردم وجود دارد؟!
در این شرایط و در پندار مردم، فقط موضوع صادرات برق به برخی کشورهای دور و نزدیک همجوار میتواند موجب کمبود برق برای مصارف داخلی باشد! آیا درواقع این چنین است؟!