ابتدا با يك مقدمه آغاز ميكنم كه همدلي يكي از تواناييهاي هيجاني مهم است كه نشانهها و نمودهاي آن از اوايل كودكي آغاز ميشود. در سالهاي پيشدبستاني، همدلي محرك مهمي در پديدآيي رفتارهاي نوعدوستانه به حساب ميآيد و به تدريج با گسترش تواناييهاي زباني، يبان احساسهاي همدلانه در شكل كلامي نمايان ميشود. در واقع بهتر است اينگونه بگوييم كه همدلي يعني توانايي ورود به دنياي فردي ديگر است. اينكه به وضوح بتوانيم احساسات او را در آن لحظه و معني آن احساسات را درك كنيم و بتوانيم به روشي با او ارتباط برقرار كنيم كه او احساس كند كه درك شده است.
از ديدگاه من، زماني كه همدلي صحبت ميكنيم منظور اين است كه بتوانيم با كفشهاي فردي ديگر قدم بزنيم يا با عينك فرد مقابلمان دنيا را ببينيم و به طور كلي خودمان را بتوانيم تا حد ممكن جاي افراد مقابل بگذاريم و آنچه آن لحظه براي ما مهم است را فراموش كنيم و آنچه براي فرد مقابل است را بيابيم و بهتر است اينگونه مطرح شود: «ما هنگامي همدل شدهايم كه بتوانيم به احساسات، نيازها، تقاضاهاي ديگران توجه داشتن، به اين احساسات و نيازها و تقاضاها احترام گذاشتن و نگران آنها بودن. و در واقع پذيرش آنها همانگونه كه هستند.»
فوايدي كه همدلي ميتواند داشته باشد به قرار زير است:
■ همدلي ارتباط بين فردي، افراد را تقويت ميكند.
■ افزايش احساس دركشدگي و رهايي از تنهايي، حمايت اجتماعي، علاقه اجتماعي را ايجاد ميكند.
■ موجب افزايش مسئوليتپذيري و ايثار ميشود.
■ بيماريهاي روانتني، افسردگي، اضطراب و... را كاهش ميدهد.
■ موجب توانمندي جامعه ميشود.
توجه داشته باشيم كه در بحث همدلي به اين نكات بيشتر دقت كنيم:
■ از قضاوت و ارزيابي طرف مقابلمان پرهيز كنيم.
■ گوش كردن فعال داشته باشيم.
■ به نيازها و توانمنديهاي طرف مقابل جهت درك بيشتر، توجه كنيم.
■ خود را جاي ديگران بگذاريم.
■ براي ديگران احترام قائل شويم و
■ از سرزنش كردن و نصيحت كردن و به رخ كشيدن و برچسب زدن پرهيز کنیم.
كلام آخر:
در هر جايگاهي كه هستيم اعم از زن و مرد، والد و فرزند، پزشك و بيمار، معلم و شاگرد، كارفرما و كارگر و رئيس و... بياييم به همدلي و همراهي بيشتر توجه كنيم؛ زيرا كليد طلايي موفقيت و آرامش است.
* فاطمه اعلا، روانشناس باليني