همدانپيام: موضوع انتقال پايتخت از تهران از دهههاي گذشته در محافل رسمي كشورمان مطرح بوده است و اخيراً نيز مجلس شوراي اسلامي به طور جد اين موضوع را در دستور كار خود قرار داده است. تمركززدايي سازمانها و ادارات پرمخاطب از پايتختها و شهرهاي بزرگ دنيا يك رويكرد منطقي و قديمي است كه اغلب دولتها به آن رسيده و آن را به مرحله عمل گذاردهاند. تمركززدايي از پايتختها و شهرهاي بزرگ به چند دليلِ غيرقابل انكار در دنيا مطرح است و دليل اصلي و محكم آن هم جلوگيري از رشد بادكنكي اينگونه شهرهاي بزرگ است كه غير از تحميل هزينه و آسيبهاي سنگين اجتماعي، چيز ديگري براي دولتها ندارد.
در همين ايران عزيز خودمان و پايتخت كشور يعني تهران كه در زمره 10 شهر بزرگ دنيا قرار دارد، دسترسي به ادارات و زيرساختهاي خدماترسان به يك چالش بزرگ تبديل شده است كه بخش اعظم بودجه و امكانات دولت را ميبلعد. علاوه بر آن سفرهاي اجباري از تمام نقاط كشور براي انجام يك كار اداري و يا حتي سفرهاي درونشهري در سطح كلانشهر تهران روزانه شايد ميلياردها تومان هزينه روي دست مردم ميگذارد كه اين غير از تمام مشكلات و خطراتي است كه بر اثر سفرهاي راه دور و حوادث غيرقابل پيشبيني بر مردم تحميل ميشود. بدون شك تمركز وزارتخانهها و سازمانهاي مركزي در تهران و حجم سنگين رفتوآمد به اينگونه مراكز اجرايي و اداري موجب مصرف انرژي و منابع ملي مضاعفي ميشود كه قطعاً انجام چنين كارهايي در شهرهاي كوچكتر به مراتب كمدامنه و كمهزينه و غيرزمانبر خواهد بود. امكانات و زيرساختهاي چند شهر تابعه و شهركهاي اقماري صرف دسترسي مردم به تهران اختصاص مييابد. يعني اينكه بخش اعظم بودجه و امكاناتي كه به زحمت براي مردم شهرها و شهرستانهاي اطراف و حومه تهران ميشود مجدداً صرف خدماترساني به پايتختنشينان و مسافران دور و نزديك به تهران ميشود. از سويي ديگر تمركززدايي و استقرار ادارات و سازمانهاي بزرگ در شهرها و استانهايي غير از تهران، موجب شكوفايي و رشد متوازن و يكنواخت كشور خواهد شد. با جداسازي سازمانهاي بزرگ از تهران بسياري از سرمايهگذاريها و منابع نيز از تهران به شهرهاي ديگر منتقل ميشود و بدين ترتيب شهرها و مردم محروم نقاط دور از تهران صاحب زيرساختها و امكانات جديد و نادر خواهند شد. تصور اينكه يك شهر و استان با جاي دادن وزارتخانهاي در خود از خطوط توسعهيافته ارتباط جادهاي، توسعه صنايع و واحدهاي وابسته به وزارتخانهاي خاص و البته كه توسعه كسبوكار، اشتغال و اقتصاد بهرهمند خواهد شد، چندان دور از ذهن نيست.
در همين ارتباط همدان به عنوان قديمي شهر و پايتخت تاريخ و تمدن ايران در بحثهاي كارشناسي دولت و مجلس براي انتقال بخشي از سازمانها و وزارتخانههاي جمهوري اسلامي پيشنهاد شده و مطرح است. در رويكرد جديد دولت و مجلس براي تمركززدايي از تهران اگر قرار باشد چند وزارت و سازمان بزرگ نقل مكان كنند، همدان از شهرهاي موردنظر است كه استعداد و استحقاق اين تصميم را دارد. نزديكي به تهران، واقع شدن بر سر راه اصلي و ارتباطي تهران به استانهاي غرب و مركز كشور، برخورداري از جادههاي پيشرفته از هر سو به تهران و استانهاي غربي و مركزي، وجود فرودگاه بزرگ و تقويت شده، توسعه راهآهن از 2 سوي تهران به استان همدان و ادامه آن به غرب كشور و از همه مهمتر تعهد دولت براي سرمايهگذاري روي زيرساختهاي اصلي همدان، از اين شهر و استان مكان ايدهآلي به منظور انتقال بخشهايي از بدنه دولت به وجود آورده است. بد نيست بدانيم و قطعاً آن دسته از كارشناسان و فعالان اجتماعي و سياسي كه در جريان تحولات كشورمان از قديم بوده و هستند خوب ميدانند كه همدان نهتنها در دولتهاي پس از انقلاب؛ بلكه در سالهاي گذشته از آن نيز به عنوان پايتخت دوم ايران مطرح بوده است و كارهايي هم در آن سالها در دستور انجام و پيگيري قرار داشته است و اين مسأله اهميت و مناسب بودن همدان را براي تقسيمبندي پايتخت به مراكز سياسي، فرهنگي و اقتصادي ميرساند. در شرايط كنوني مسئولان ارشد و زحمتكش استان همدان نيك ميدانند كه تحقق برنامه دولت براي تبديل شدن همدان به بخشي از پايتخت كشورمان، چه خدمت بزرگ و شاياني ميتواند در حق اين استان از لحاظ رشد اقتصادي و اجتماعي باشد.