مجلس یازدهم یکی از اهداف خود را جبران کمکاری مجالس و دولتهای گذشته درباره تشویق به فرزندآوری عنوان کرده، در این مطلب معایب و مزایای طرحهای تاکنون مطرحشده، بهطور اجمالی بررسی میشود.
چند روز پیش وقتی گوینده رادیوی تاکسی داشت درباره تشویق به فرزندآوری صحبت میکرد، راننده خیلی صریح و ساده نظر خود را در یک جمله بیان کرد و گفت: «بیمایه فطیر است».
سخن آن راننده تاکسی شاید عوامانه و خارج از چارچوبهای آکادمیک بیان میشد اما اشاره به واقعیتی دارد که در عمده برنامهریزیهای دولت و مجلس نادیده گرفته میشود.
مجلس یازدهم یکی از اهداف خود را جبران کمکاری مجالس گذشته و دولتها درباره فرزندآوری عنوان کرده و این رویکرد بسیار پسندیده است اما بهراستی اگر فعالیتها همچنان به پند و اندرزگویی، فرهنگسازی و تشویقهای آبکی و بخشنامهای خلاصه شود تا چه حد میتوان انتظار اثربخشی برنامههایی از این دست را داشت؟
نمونههایی از سیاستهای تشویق به فرزندآوری در جهان پیش روی ماست، با این توضیح که بههرحال شرایط اقتصادی و فرهنگی این جوامع با ایران تفاوتهایی دارد و ذکر این موارد تنها با هدف کمک به روشن شدن مطلب است.
مادران فرانسوی درصورت بچهدار شدن 16 هفته مرخصی با حقوق و مزایای کامل دارند که از 6 هفته پیش از تولد کودکانشان آغاز میشود، پس از این دوره والدین میتوانند به مرخصی 3 ساله و بدون حقوق بروند و پس از آن بدون هیچ محدودیتی به شغل قبلیشان بازگردند، همچنین در فرانسه خانوادهها درصورت داشتن فرزند سوم مبلغ هزار یورو به شکل بلاعوض دریافت میکنند.
در سوئد مرخصی والدین 15 ماه است و آنها اجازه دارند پس از این مدت تا 8 سالگی کودکشان بهطور متناوب مرخصی بگیرند و در زمان مرخصی، از 80 درصد حقوق خود، معادل 480 روز کاری بهرهمند شوند. همچنین خانوادههایی که پس از 30 ماه برای فرزند بعدی اقدام میکنند، از امکانات ویژهای برخوردار میشوند. یکی از این تسهیلات اجتماعی که دولت سوئد برای کودکان سوئدی قائل است «بارن بیدراگ» یا همان «کمکهزینه کودک» است، این کمکهزینه، مبلغ مشخص و بلاعوضی است که دولت سوئد در ازای هر کودکی که در سوئد متولد میشود تا 16 سالگی به والدین میپردازد، بماند که زیست جدای بسیاری از والدین تقسیم این پول را با مشکلات حقوقی مواجه میکند.
در نروژ پس از تولد هر کودک، پدر و مادر 2 هفته مرخصی با حقوق دارند و پس از این مدت، آنها میتوانند بین 46 هفته مرخصی با حقوق کامل یا 56 هفته مرخصی با 80 درصد پرداختی، یکی را انتخاب کنند.
در این کشور بهمنظور اطمینان از این که پدران حتماً در امر نگهداری و بزرگ کردن کودکانشان مشارکت خواهند داشت، پدران موظف هستند دستکم ده هفته از این دوران را از محل کار مرخصی بگیرند.
در مورد هدایای تولد نوزاد در روسیه و مزایای ازدواج با زنان روسی که به قوانین پوتین مشهور است، چیزی نمیگوییم که احتمالاً برخی دوستان از اطلاعات کافی و وافی در این مورد برخوردارند.
در ژاپن قانونی به نام «کودوموتیت» وضع شد که طبق آن، خانوادههایی که فرزند زیر 15 سال دارند، ماهانه تا 13 هزار ین کمک مالی دریافت میکنند. سیاستهای تشویقی انگلستان، اختصاص 52 هفته مرخصی زایمان برای زنان است که 39 هفته آن با حقوق و 6 هفته نخست مرخصی با 90 درصد حقوق است و مابقی آن، با حداقل دستمزد ضمن این که در انگلستان برای خانواده دارای فرزند حقوق هفتگی در نظر گرفته شده است.
انتظار این نیست که ایران مطابق با مرفهترین جوامع جهان برنامههای تشویق به فرزندآوری را اجرایی کند اما به هر روی از نظامی اسلامی که اصل محوری آموزههای آن تحکیم خانواده و عدالت است انتظار میرود حداقل در این زمینه گامهای مؤثری بردارد.
داستان تشویق به فرزندآوری، موافقان و مخالفان خود را دارد تا بدانجا که افرادی با ارائه آمارهایی وضع ایران در این زمینه را بد نمیدانند و حتی با اشاره به محدودیت منابع، تشویق فرزندآوری بدون ضابطه را موجد برخی آسیبهای اجتماعی دیگر میپندارند با این وصف در این زمینه پژوهشهای فراوانی انجامشده که اگر وضعیت فرزندآوری را بحران تلقی نکرده باشد حداقل آن را در مرحله پیشابحران و هشدار میداند و از طرفی بههرحال این مسأله مورد تأکید نهادهای بالادست کشور و مؤکد مقام معظم رهبری است که قطعاً اشراف بیشتری بر کلیات امور داشته و دسترسی وسیعتری به دادههای تحقیقی نیز دارند.
درباره علل کاهش فرزندآوری نیز برخی با اشاره به رتبه بالای ایران از نظر برقراری عدالت آموزشی در نزد 2 جنس دختران و پسران، رشد تحصیلات و احتمالا اشتغال زنان را یکی از علل عدم تمایل به فرزندآوری میدانند اما اگر به سخنان نایب رئیس مجلس یازدهم مبنی بر تمایل اکثریت مردم به داشتن 3 فرزند استناد کنیم آنگاه باید پذیریم مسائل اقتصادی اصلیترین عامل گریزان بودن خانوادهها از فرزندآوری است، چون نمیشود مردم علاقهمند به داشتن فرزند باشند اما در عمل حتی از داشتن یک فرزند هم استنکاف بورزند؛ بنابراین باید سهم اصلی اقبال نداشتن به فرزندآوری را به عوامل بیرونی بدهیم چنانکه بهتازگی هم اعلام شد که ایران در رتبه پنجم بالاترین تورم جهان قرار گرفته و به همراه 4 کشور بدترین عملکرد اقتصادی منجر به رشد منفی اقتصادی را تجربه میکند.
اگر توجه کنیم که برای نخستینبار در طول تاریخ اعلام شد که در سال 98 رشد جمعیت در ایران منفی شده و در نظر آوریم که احتمالا این روند با بروز کرونا و افزایش مشکلات اقتصادی تا میزان زیادی تسریع خواهد شد، آنگاه جدیت مسأله را درک میکنیم.
طرحهای جمعیتی کشور بهدلیل نبود منابع تاکنون مورد توجه دولت قرار نگرفته و حتی مواردی که در زمره امور بخشنامهای و اداری هست نیز ابلاغ نشده، چنانکه مواردی مانند پوشش بیمه اجباری درمان رایگان مادر و کودک از ابتدای بارداری تا پایان 2 سالگی کودک، یا اختصاص سبد تغذیه رایگان ماهانه، اختصاص بسته بهداشتی- درمانی رایگان، پوشش کامل بیمهای برای درمان ناباروریهای اولیه و ثانویه و اختصاص مرخصی استحقاقی 2 هفتهای تولد فرزند به پدر اگر با سیاستهای ایدهآل فاصله دارد اما تا بهبود وضعیت اقتصادی حداقل آبی بر این آتش رو به تزاید است.
مواردی مانند اجرای کامل طرح آتیه فرزندان، پرداخت هدیه تولد فرزند به مادر بهصورت سکه بهار آزادی و افزایش سنوات تحصیلی دانشجویان مادر و بسیاری دیگر از ایندست هم مؤثر و هم قابل توصیه برای اجرا و پیگیری هستند اما بنابر آمار نهادهای داخلی در شرایط فعلی یک خانواده 2 نفره حداقل 54 میلیون تومان برای تأمین هزینههای ضروری یک سال خود نیاز دارد و با این وصف یک سکه چندمیلیونی و بستهای شامل برنج و روغن و چند هفته مرخصی با حقوق واقعا برای تشویق مردم به فرزندآوری کافی نیست.
مجامع تصمیمگیر درباره طرحهایی مانند اولویت پیدا کردن افراد متأهل برای استخدام نسبت به مجردان و افراد دارای فرزند نسبت به زوجهای بدون فرزند، باید مراقب پدیده «تبعیض» و خدشه وارد شدن به امر شایستهسالاری باشند تا شاهد جان دوباره گرفتن غول فساد اداری نباشیم.
با این وصف و تا زمان به وجود آمدن گشایشی جدی در مسائل اقتصادی کشور، باید کلام آن راننده تاکسی مبنی بر بیمایه فطیر شدن نان را گزارهای صادق دانست که طرحهای موردی بدون توجه به شرایط کلان اقتصاد، شاید منجر به پخت کماج یا فطیر شود اما نان معطر و خوشبوی بومی تنها با مایه خمیر مناسب عمل میآید.