در یادداشت صفحه چهار یازدهم اردیبهشت همین روزنامه با عنوان «همدان در آستانهی دگرگونی شهرسازی» نکاتی چند از تاریخ اقتصاد شهر همدان ارایه شد که در چند خط خلاصهی آن از نگاه خوانندهی گرامی میگذرد سپس با ارایهی یک نقشهی راه کوشش خواهد شد تا راهکاری نو برای برون رفت از رکود اقتصادی شهر همدان ارایه گردد. در آن یادداشت گفته شد که: همدان از سال 1300 تا 1395 خورشیدی پنج مرحلهی تکاملی را پیمود تا از عصر کشاورزی به دوران صنعتی ایران گذار کند. صنعتی شدن ایران بسیار دیرتر از غرب آغاز شد و همدان بسی دیرتر از شهرهای دیگر ایران گام به این عرصه نهاد. این شهر در یک بازهی زمانی حدود یک قرنی کوشید تا بتواند جایی در استانهای صنعتی کشور باز کند اما به دلایلی در روند صنعتی شدن درجا زد. علت این امر هر چه که بود ما را با آن کاری نیست چرا که هگمتانه دیگر نمیخواهد یک استان صنعتی باشد همچنین به دلیل کمبود منابع آب و فرسایش خاک دیگر نمیتواند در عصر کشاورزی شبه مدرن فعلی هم باقی بماند. روند تکامل جهانی اقتصاد اینگونه بوده است که: شهرهای با زمینهای کشاورزی گسترده دارای کارخانههای بزرگ تولیدی شدند تا با بهرهگیری از محصولات خام در کارخانهها که در نزدیکی مزارع ساخته میشدند کالایی تولید کنند که خریدار داشته باشد یا بازار فروش آن فراهم باشد. این یک مفهوم کلی برای گذار از عصر کشاورزی به دوران صنعتی است که در برخی شهرهای دنیا رخ داد و موجب توسعهی اقتصاد آنها شد. اما در اروپا تبدیل مواد خام مانند پنبه به لباس نبود که موجب گسترش انقلاب صنعتی شد بلکه راه آهن و گسترش خطوط ریلی بود که اقتصاد در اروپا رشد کرد. اشپیگل فوگل نویسندهی کتاب تمدن مغرب زمین به نقل از یکی از مورخان اقتصادی در توصیف این حالت گفته است : «راه آهن همچون طبلزن هیاهوی صنعتی، جای پارچه بافی را گرفت». این جمله خود نشان دهندهی جایگاه مهم حمل و نقل ریلی است. اگر ما امروزه همدان را در آستانهی دگرگونی میبینیم یکی از دلایل مهماش رسیدن راه آهن به این شهر است. اما ما نمیخواهیم و نمیتوانیم صنعتی باشیم پس آیا راه آهن آن گونه که بسیاری از شهرها و اقتصاد آنها را دگرگون کرد برای همدان نیز چنین خواهد بود؟ پاسخ دادن به این پرسش فعلا غیر ممکن است و در بهترین حالت از یک پیشبینی فراتر نخواهد رفت. پس باید از دیدگاه دیگری به موضوع آیندهی اقتصاد همدان بنگریم یعنی گردشگری. گردشگری در بستر دوران صنعتی در اروپا شکل گرفت و گسترش یافت با این تعریف باز هم یک مشکل پیش روی ما قرار میگیرد. مشکل این است: مردم همدان دوران صنعتی شدن را طی نکردهاند و ما میخواهیم این استان را ناگهان از عصر کشاورزی شبه مدرن به دوران فرا مدرن با اقتصاد گردشگری وارد کنیم. معنی راحتتر این مطلب این است که دانشآموزی را پس از دوران ابتدایی به دانشگاه ببریم و بگوییم حالا درس بخوان و پیروز هم باش. به نظر شما چه اتفاقی میافتند؟ اگر خیلی زرنگ باشیم مجبور میشویم همهی کارهایی که در یک قرن گذشته باید انجام میدادیم را ظرف مدت کوتاهی انجام دهیم. نتیجه روشن است. باید اقدامات دفعی و ضربتی انجام دهیم و این نیازمند افراد بی پرواست که بتوانند زود تصمیم بگیرند و عمل کنند. بی هیچ ملاحظهای. اما تکلیف پیشههایی که یک قرن است با این اقتصاد نیمبند بالیده و خو گرفتهاند چه میشود؟ برخی از آنها اصلا نمیدانند گردشگری چیست!؟ حال بیاییم ببنیم چه داریم و با چه کسانی میخواهیم وارد گردشگری فرا مدرن بشویم؟ پویشگران اقتصاد شهر همدان در سه بخش کلی قابل تقسیم بندی هستند:
1- پیشه وران شامل مغازه دارهای مالک
2- کارمندان دولت و شرکتهای خدماتی وابسته به آنها
3- دست فروشان، کرایه کشها و برخی مغازهدارهای مستاجر
و ببینیم از این میان چه گروههایی میخواهد بار صنعت گردشگری در همدان را به دوش بکشند. اینها هم سه دستهاند:
1- هتلداران و مغازهدارها
2- فارغ التحصیلان گردشگری و علوم که بیشترشان بیکارند و یا شغل فصلی دارند
3- کارمندان پر مشغلهی اداراتی مانند میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری
به نظر میرسد در این میان بار اصلی بر دوش گروه سوم است. اما آیا با چند کارمند که شاید برخیشان علاقه و تخصص زیادی هم ندارند اما کوشش بسیاری میکنند میشود اقتصاد گردشگری ایجاد کرد؟
راهکار چیست؟ ادامه دارد...
* باستان شناس