در سالهای اخیر و پیش از برجام دولتهای چین و روسیه همواره در کنار آمریکا و کشورهای اروپایی در بیشتر مواضع علیه کشورمان قرار میگرفتند.
البته روابط ایران و روسیه در دهههای اخیر بهدلیل داشتن رقیب و دشمن مشترک بهتر از دیگر قدرتهای حاضر بوده است، با اینحال پس از خروج دونالد ترامپ رئیس جمهور فعلی ایالات متحده آمریکا، از لحاظ دیپلماتیک ورق بهنفع کشورمان برگشت. این رئیس جمهور جمهوریخواه آمریکا که اقدامات بیسابقه در عرصه بینالمللی انجام داده است، از لحاظ دیپلماتیک در یک سال اخیر امریکا را نیز به انزوا کشاند.
با ایجاد چالشهای فراوان با متحدان قدیمی خود یعنی اروپاییان از یکسو و تشدید تنشها با کشورهایی همچون چین و روسیه، خود را به رقیب و دشمن مشترک جلوه داد. این امر سبب نزدیکتر شدن کشورهای علیه دولت فعلی ایالات متحده شده است که یکی از این مباحث حمایت چین و روسیه از کشورمان و مخالفت دیگر اعضای برجام با اقدامات آمریکا در چندین مقطع شد.
از اینرو برخی اقدامات این کشورها را نیز میتوان برای مقابله با دولت وقت ایالات متحده درنظر گرفت. تمایل کشورهای ایران، چین و روسیه به بستن قراردادهای بلندمدت را نیز میتوان در این حیطه متصور شد.
یکی از دلایلی که سبب میشود به قرارداد بلندمدت با چین با دیده تردید نگریست همین مسأله است که آیا با کنار رفتن ترامپ و کاهش سطح تنشها و همپیمانی دوباره این کشورها با یکدیگر، آیا موجب تغییر موضع چین در قبال ایران نخواهد شد؟ آیا این کشور را میتوان بهعنوان یک کشور همپیمان درنظر گرفت؟
این یک خطای استراتژیکی است که عملکرد چین و روسیه را در یک چارچوب متصور شده و آنها را با یک سنگ محک میزند. اختلافات میان روسیه و آمریکا در همه ابعاد نظامی، سیاسی و اقتصادی بوده که البته قدرت اقتصادی روسیه قابل مقایسه با ایالات متحده نیست.
این درحالی است که چین تنها خود را رقیب اقتصادی ایالات متحده دانسته و از سوی دیگر نگاه چین به اقتصاد نگاهی رقابتی نبوده و همکاری با کشور آمریکا را همواره حائز اهمیت قلمداد کرده است.
هفته گذشته سخنگوی وزارت خارجه چین در یک کنفرانس خبری با بیان اینکه شرایط حال حاضر توافق هستهای بسیار حساس و پیچیده است، گفت: امیدواریم که همه آرامش خود را حفظ کرده و خویشتنداری نشان دهند، برای حفظ برجام به اجماع برسند و بهدنبال بازگشت فوری بدون شرط آمریکا به این توافق و همچنین تداوم پایبندیش - از جمله برداشتن تمامی تحریمها - باشند.
با اینحال، هواچونیینگ در قسمتی از سخنان خود با بیان اینکه بهطور مشخص برجام پاسخی برای تمام مشکلات امنیتی در منطقه نیست، اظهار کرد: چین پیشنهاد تثبیت صحن گفتوگوهای چندجانبهای در خاورمیانه و «خلیج» را به طرفین داده است تا نگرانیهای خود را از طریق رایزنی حل کرده و به اجماعی جدید بر سر حفظ صلح و ثبات منطقهای برسند.
این اظهارات درحالی مطرح شده است که چندی پیش چین برای امضای قرارداد 25ساله خواستار حل و فصل مسائل منطقهای ایران شده است. چین میخواهد ایران با کشورهای عرب منطقه بهویژه عربستان و امارات مشکلاتش را حل کند.
این مواضع چین را میتوان در راستای برکناری دولت جمهوریخواه وقت در ایالات متحده ارزیابی کرد. اینکه علاقه چین به خاورمیانه بیش از هرچیزی منافع اقتصادی است، برکسی پوشیده نیست. از اینرو میتوان گفت که مواضع چین بهویژه در منطقه بسیار بیثبات و تحتتأثیر شرایط خواهد بود.
در مقطع فعلی بیش از هر چیزی باید مراقب بود که قدرت دیپلماسی که با مقاومت کشورمان در مقابل زورگوییهای آمریکا بهدست آمده، با محاسبات اشتباه و عجولانه از دست نرود.
این مسأله روشن است که احتمالا دولت دموکرات آینده آمریکا، در مسأله برجام تقصیرات را بر گردن دولت فعلی آمریکا بیندازد. با اینحال نمیتوان مطمئن بود که نیت واقعی وی درباره ایران چه خواهد بود؛ اما در این میان بهانه دادن دست آمریکا بر سر مسائل مرتبط با برجام، مطمئناً ورق را بهنفع آمریکا خواهد چرخاند.
حال که از لحاظ دیپلماتیک و حقوق بینالملل در طرف حقدار قرار داریم، باید با احتیاط عمل کرد؛ زیرا پس از روی کار آمدن جو بایدن در ایالات متحده، خبری از اتحاد دیپلماتیک علیه ایالات متحده نخواهد بود و دولت آینده با چهرهای حق بهجانب شرایط را در کوتاهمدت تغییر خواهد داد.