همه ما میدانیم که شرایط اقلیمی در همه جهان حال تغییر است. حدود 2 دهه است تغییرات دمایی و اقلیمی را در استان همدان هم حس میکنیم. علائم و نشانههای تغییر اقلیم و تغییر وضعیت آب و هوایی به اقلیم گرم و خشک را در روند زمان شاهد هستیم.
افزایش دما و شدت تابش نور خورشید، کاهش میزان بارشها و تغییر بارشها از برف به باران، پایین آمدن سطح آبهای زیر زمینی، تغییر مناظر طبیعی و کاهش تنوع گیاهی کوهستان، بینظمی در شرایط آب و هوایی، بروز فروچالهها و فرونشستها و مواردی از این دست، باعث نگرانی متخصصان و بهرهبرداران کشاورزی و عموم مردم شده است.
شرایط زیستی ما دستخوش تغییر قرار گرفته است و از مهمترین نگرانیهای ما در این تغییر، دسترسی پایدار به منابع آبی است. آیا ما همچنان در دهههای آینده هم به آب که زندگیمان به آن وابستگی کامل دارد، دسترسی خواهیم داشت؟
جواب این سوال به رفتار ما با منابع آبی بستگی دارد. متأسفانه ما در دهههای گذشته رفتار خوبی با منابع آبی نداشتهایم و ضمن استفاده از منابع آب جاری، از منابع آب زیرزمینی که ذخیرههای روز مبادا هستند هم استفاده کردهایم. نتیجهاش افت آبهای زیرزمینی استان همدان و ممنوعه و بحرانی شدن همه دشتهای(12دشت) استان است. برای نمونه در یک دوره 32 ساله سطح آبهای زیزمینی دشت کبودراهنگ 36 متر افت داشته است.
زمانی همدان استانی کشاورزی بود و آن زمان به فاصله پنج تا شش متر کندن زمین و حفر چاه به آب میرسیدیم اما امروز همدان برای تأمین آب شرب هم باید از منابع آبی استانهای مجاور استفاده کند و در چالش جدی آب قرار داریم.
واقعیت تلخی که باید آن را بپذیریم اینکه ذخایر آبی را در چند دهه اخیر بیرویه مصرف کردهایم ضمن اینکه میزان نزولات آسمانی نیز بهشدت کاهشیافته است و به اصطلاح کفگیر به ته دیگ خورده است.
با این شرایط وظیفه ما سازگاری هست. سازگاری نه به معنی نشستن و نگاه کردن و بعد دریغ خوردن، بلکه به معنای تغییر رویههایی که احتمال آسیب ناشی از تغییر اقلیم را بیشتر میکند. باید رویههایی را که احتمال آسیب ناشی از خشکسالی را بیشتر میکند متوقف کنیم.
وگرنه با تبعات مسأله از دست رفتن منابع آبی از جمله مهاجرت و تنشهای اجتماعی مواجه میشویم و این موضوع همه ما را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
یکی از جاهایی که مهم است با کمک مردم و مسئولان شهری؛ تغییر رویه را در مصرف منابع آب شاهد باشیم، مدیریت فضای سبز شهری است.
شاید چمنکاری و حفاظت از آن در نگاه نخست زیبا و بدون عیب و نقص به نظر بیاید اما باید گفت این منظره زیبا پیامدهای محیط زیستی قابل توجهی دارد.
چمن «پاخورترین» گیاهی است که در بین گیاهان دیگر شناسایی شده است. به این معنا که میتوان روی آن راه رفت و گیاه مجددا به حالت اولیه باز میگردد. مزایای دیگری هم دارد از جمله جذب گرد و غبار و کاهش آلودگیهای صوتی و نور خیرهکننده خورشید و ایجاد منظر آرامش بخش و زیبا، ولی به جز نوار ساحلی حاشیه خزر و بخشهایی از جنوب، بقیه نقاط اقلیم ایران از جمله همدان، خشک و نیمهخشک است و چمن با این خشکی سازگار نیست. ما چمن را فقط و فقط به دلیل ویژگی زیبایی بصری آن به اقلیمی آوردهایم که با آن سازگار نیست.
مصرف آب در چمن طبیعی 10 برابر آب استفاده شده در آبیاری گلها و درختچهها و گیاهان کم آب بر است، آن هم اگر شرایط آبیاری، تبخیر و آب و هوای خشک را را در نظر نگیریم. برخی آمارها نشان داده میزان مصرف آب برای آبیاری هر متر مربع چمن طبیعی از ۳۵۰۰ لیتر در سال هم فراتر میرود.
متاسفانه در ساعات نیمروز و ظهر که تابش خورشید را داریم، شاهد آبیاری غرقابی و بارانی و بسیار دست و دلبازانه چمنها در سطح پارکها و فضای سبز شهری همدان و دیگر نقاط شهری استان هستیم که بخشی از آن در پیاده روها و سنگفرشها و آسفالت خیابان هدر رفته و تبخیر می شود. این نوع رفتارها، مصرف آب چمنها را چندین برابر کرده است.
به دلیل مصرف بالای آب توسط چمنها، سال 97 طی بخشنامه ای کاشت چمن در شهر تهران ممنوع اعلام شد. ممنوعیت کشت چمن فارغ از اینکه جایگزینی برای آن داشته باشیم یا خیر، تصمیم درستی بوده است. با توجه به منابع آبی محدود در کشور، کشت چمن در فضای سبز باید از سالها پیش در ایران ممنوع اعلام میشد.
اما اگر چمن نباشد، چگونه فضای سبز را زیبا کنیم؟
ما چارهای جز جلوگیری از هدر رفت آب و محدود کردن چمن در فضای سبز شهری و باغات نداریم و برای کاهش مساحت چمنهای موجود میتوان از طریق کاشت گونههای مقاوم مانند زیتون و درختان سایه انداز باعث سایهاندازی روی چمنهای موجود و از بین رفتن آنها شد.
و به جای چمن گیاهان دیگری کاشت که نیاز آبی کمتری دارند و میتوانند سطح سبزی را برای ما ایجاد کنند.
و به اصطلاح زمینه بوم نقاشی را داشته باشند و درختان و درخچهها روی آن قرار بگیرند.
نمیتوان فضای سبز در شهرها، پارکها، و حتی ویلاها و باغ ویلاها را حذف کرد، اما میتوان با جایگزین کردن گیاهان دیگر و اصلاح الگوی محوطه سازی در مصرف آب، در هزینههای اجرا و نگهداری صرفه جویی کرد.
ما برای کشیدن آب از اعماق زمین چاه حفر کرده ایم و با وجود تبخیر بالا، چمن را آبیاری میکنیم و آب را هدر می دهیم. در حالی که باغهای ایرانی، چنین چمنی در خود نداشته و در عین حال با اقلیم و طبیعت ما و طبع ما سازگار بوده است.
طبع ما با توجه به اقلیم این چنین است که از آفتاب به سایه درخت پناه ببریم، اما چمن زیر این سایهها عمل نمیآید.
برای همین است که روی آوردن به بوستانهای بدون چمن و جایگزین کردن آن با گونههای بومی اقدام درستی است. شهرداریها باید رفته رفته چمن را حذف کنند و به سمت مدلی از باغ سازی بروند که با اقلیم، طبیعت و فرهنگ ما سازگار باشد. در شرایطی که در کشور و استان با شرایط شکننده آبی رو به رو هستیم و مردم در برخی نقاط شهری و روستایی با تانکر به آب دسترسی پیدا می کنند، باید آبیاری فضای سبز در زمان تاریکی هوا و قبل از طلوع خورشید و پس از غروب و با استفاده از روشهای آبیاری تازه همچون آبیاری زیرسطحی برای کاهش تلفات آب انجام شود.
به تازگی منظر سازی خشک (زری اسکیپ Xeriscaping) مطرح شده و در حال گسترش هست. در این نوع منظر سازی با کاشت درخت و استفاده از قلوه سنگهای رودخانه فضای سبز با حداقل مصرف آب ایجاد می شود. منظر سازی خشک ضمن انعکاس نور و کمتر شدن گرمای محیط باعث کاهش تبخیر آب و مصرف آب کمتر برای درختان و گیاهان میشود. این روش در مساحتهای بالای 500 متر هم با تقسم فضا به سه منطقه سبز، بومی و خشک کاربرد دارد و حداقل ۵۰ درصد در مصرف آب با این روش صرفهجویی شده و زیبایی و تنوع محیط هم دو چندان میشود.
در سالهای اخیر نوآوریها و خلاقیتهایی توسط شرکتهای دانش بنیان در مدیریت شهری با روشها و ایدههای جدید صورت گرفته است و پژوهشهای دانشگاهی متعددی در این خصوص انجام شدهاست، که امیدواریم شهرداریها در حوزه فضای سبز شهری به این ایدهها توجه کنند.