بزرگترین رویداد سینمای ایران در حالی سیوچهارمین دوره خود را پشت سر میگذارد و فرش قرمز آن میزبان هنرمندان کشور است که علیرغم هیاهو و رفت وآمد هنرمندان، فیلمسازان، هنردوستان و اهالی رسانه در کاخ جشنواره و برج میلاد و سینماهای مختلف پایتخت، امسال سکوتی سنگین در سایر استانها حکمفرما شده و خبری از جشنواره و نمایش همان فیلمهای نه چندان خوب هم در بعضی استانها نیست!
هرچند در سالهای گذشته انتخاب فیلمها و نمایش آنها در مراکز استانها خیلی راضیکننده نبود و گاه با اعتراض همراه بود، اما نمایش همان فیلمهای نه چندان مطرح و حضور همان تعداد تماشگر هم برای بسیاری از فیلمدوستان یک دلخوشی بود. حضوری که به نظر میرسد اگر قرار است باشد باید برای آن برنامهریزی بسیار دقیقی صورت بگیرد تا دست کم میزبان فیلمهای مطرح جشنواره باشد نه شاید فقط برای رفع تکلیف بخشنامهای خلاصه شود که بیشک نیاز به تلاش و همت مسئولان استانی است و خواست آنها برای میزبانی خوب بزرگترین جشن سینمای کشور، آن هم در شرایطی که به نظر میرسد استان نیازمند تکانی در بخش فیلمسازی است و حرکتی که سالهاست متوقف شده است.
حال و هوای جشنواره، تأثیر نمایش فیلمها در مراکز استانها، حضور کارگردانهای با تجربه و تأثیر سیاست بر جشنواره در مجموع گفتوگویی شده است که با امید وفایی کارگردان و نویسنده ملایری و رئیس انجمن سینمای جوانان شهرستان تویسرکان انجام دادهایم:
وفایی معتقد است سایه سیاست بر فیلمسازی ضربه میزند و تغییرات سیاسی ایران بر جشنواره اثرات منفی و مثبت دارد.
امسال جشنواره فيلم فجر به مراكز استانها نيامد، اين تصميمگيري و اينكه يك سال باشد و سال بعد نه، چه تأثیر ي در سينما میگذارد؟
ببينيد اگر سياستگذاري جشنواره براساس اين باشد كه يك سال در استانها باشد و سال بعد نباشد اين نه تنها به نفع جشنواره و فضای سینمایی نیست، بلكه ميتواند آسيب زننده نیز باشد و همین امر حالتي تدافعي میان مخاطبین ايجاد كند، اما اگر این حضور به صورت مدون و برنامهریزی شده باشد و در مراكز استانها اجرا شود، نسبت به سياستهاي مديریت کلان جشنواره بازخورد خوبی را دریافت میکند.
نمايش فيلمهاي جشنواره در مراكز استانها چه تأثیر ي در فيلمسازي و سينماي ايران دارد؟
به شخصه با نفس اين كار و نمايش اكثر فيلمها در مراكز استانها موافقم، چرا كه اگر در مدت جشنواره اين فيلمها در مراكز استانها پخش شود كاملاً بديهي است كه در جذب مخاطب و آشنايي با سينما بيتأثیر نيست و طبیعتاً فروش فيلم را در كشور تضمين میكند که همین امر کمک شایانی به تهیهکنندگان و بدنه اقتصادی سینمای ایران میکند. اما اينكه بگوييم در فضاي فيلمسازي، دانش سينمايي و كارگردان تأثیر گذار باشد بدیهی است که مسیر دیگری را میطلبد.
چرا؟
ببينيد وقتي فيلمهايي در استان نمايش داده ميشود تماشگر تنها به عنوان يك تفريح وسرگرمی فيلم را ميبيند نه براساس دانش سينمايي که بالطبع نیازی هم نیست تماشاگر الزاماً دانش سینمایی داشته باشد به همین دلیل فیلمساز میتواند بازخورد استقبال تماشاگر را بیشتر در محتوا و مفاهیم فیلم ببیند. و سينماگران متوجه شوند چه نوع فيلمهايي با چه محتوايي در جامعه و در بين مردم استقبال بیشتری داشته است.
چطور ميتوان اين روند را در استانها تغيير داد و كمك به رشد فيلمسازي كرد؟
مشكلي كه هست تناسب نداشتن و هماهنگ نبودن مراكز استاني با جشنواره فيلم فجر است. برخي مواقع اينها چندصدايي هستند و يكصدا نيستند، ببينيد زماني كه تصميمي توسط مديران جشنواره گرفته ميشود استانها بايد تابع شرايط و قوانين باشند و آن را اجرا كنند. در اين خصوص مشكل به مسئولان استاني برميگيرد، به نظر ميرسد توانايي در بين مسئولان براي برگزاري چنين برنامههايي نيست.
چرا همزمان با برگزاري جشنواره فيلمهاي مطرح در مراكز استانها نمايش داده نميشوند؟
به دليل اينكه متأسفانه به استانها به صورت خيلي جدي نگاه نشده است نميدانم علت اين نگاه از سمت پايتختنشينان چیست، اما كاملاً واضح است فيلمهايي که فرستاده میشوند فیلمهای خنثي هستند و فقط جنبه آماري دارند كه در اين صورت اگر برگزار كردن جشنواره در استانها فقط شكل آمار داشته باشد برگزار نشود بهتر است.
اما در استانها ضعف مديريتي هم به این نگاه اضافه میشود و این پس از چند دوره برگزاری کاملاً مشهود است و برطرف نشده است. درحالي كه مسئولان استان سهم بسزايي دارند اگر مديران فرهنگي استان بخواهند ميتوانند در اين زمينه بسيار كمك كنند و آنها بايد بخواهند.
در مجموع تأثیر جشنواره فيلم فجر در سينماي ساليانه كشور را چطور ارزيابي ميكنيد؟
بيترديد جشنواره فجر طبيعتاً به عنوان يك قسمت از تاريخ سينماي ايران تأثیرگذار است، اما در هشت سال گذشته صدمات جبرانناپذيري به بدنه سینما وارد شد و خيلي از بزرگان ما در اين عرصه نتوانستند حضور پیدا كنند (جداي از اينكه با ورود جوانان به اين عرصه بسيار موافق هستيم و استقبال ميكنيم) و جا براي برخي باز شد كه به حق چه از نظر دانش و چه فضاي سينمايي مستحق اين جايگاه خاص نبودند و بيشتر براساس روابط و شكلهاي سياسي، فيلمها انتخاب ميشد و جوايز ميگرفتند.
در دو سال اخير تغيير ايجاد شده است؟
جشنواره فیلم و هر رویدادی بدون تأثیر از جریانات سیاسی کشور نیست و به همین دلیل جشنواره فجر هم مستثنی نیست و در همین دو سال سعی میشود به نوعی این عقبماندگی تصحیح شود.
چه تأثیري دارد؟
اين تأثیر سياست بر هنر باعث شده جشنواره فيلم فجر بازدهي كه بايد در تاريخ سينماي ايران داشته باشد را نداشته باشد. هنرمندان نبايد از جايي وارد فضاي سياسي شوند هرچند كه طبيعي است و در جامعه ما همه چيز آميخته به سياست است و اين ضربهاي است كه جشنواره هر دوره با عوض شدن فضاي سياسي كشور ميخورد، چرا كه مستقل نيست و وابسته است.
مسأله بعدي مطبوعات و تلويزيون ماست، متاسفانه برخي مطبوعات به دور از شناخت و آگاهي منجر به بالا آمدن يك فيلم يا پايين آمدن آن ميشوند به جاي اينكه بتوانند كار درستي كنند بيشتر با آن چيزي كه دوست دارند همسو شدهاند و بيطرفي را رعايت نميكنند و اين خوب نيست. چرا كه برخي مواقع دستهاي مطبوعات براساس جناحبنديهايي كه دارند در اين قضيه تأثیر گذارند.
به نظر ميرسد در سالهاي اخير كارگردانهای قديمي كم كار شدهاند و برخي پركار، دليل اين مسأله را چه ميبينيد؟
متأسفانه به دليل سياستگذاري نکردن درست در سالهاي برگزاري جشنواره فيلم فجر، بالا پايين شدن جشنوارهها و اينكه تحت شعاع جناح سياسي قرار گرفتند باعث شده فاصله بين نسل قديم و جديد سينما خواسته يا ناخواسته زياد شود. در چند دهه گذشته سينماگران جوان به سختي و براساس اصول سختگيرانهتري وارد عرصه سينما شدند و به عنوان مثال در عرض 20 سال به تعداد انگشتشماري وارد سينما شوند اما در هشت سال گذشته در عرصه فيلم بلند ورود آماری سینماگران جوان رشد نامتعارف و نجومی دارد ، اين تناسب نداشتن يعني سختگيري. راحتي هشت ساله باعث شد معجوني درست شود در جشنواره كه نه ميشود با آن مقابله كرد نه كنار آمد. همه اينها به داوري و هیأت انتخاب جشنواره برميگردد.
بيشتر توضيح ميدهيد؟
به نظرم داوري و هیأت انتخاب سهم بسزايي در فضاي انتخاب فيلمهاي خوب دارد، هر اندازه اين هیأت آدمهاي آگاه، كارشناس و مسلط باشند فيلمهايي كه وارد ميشود هم مخاطب دارد هم سينماييتر هستند و هر چقدر اين هیأت دچار ضعف باشد فيلمها مشكل دارند. اما اين موضوع هيچ منافاتي با اينكه همه جوانها بايد وارد شوند و كار كنند ندارد مشکل در ورود نیست در مدیریت و هیأت انتخاب است.