آنجا كه هنر جان ميبخشد حماسهاي را خلق ميكند به گستره تاريخ تلفيق موسيقي و تئاتر يك نوآوري را پديد ميآورد كه اين روزها كاخ سعدآباد تهران را مملو از جمعيت كرده است.
كنسرت «سي» ، با ابتكار و خلاقيتي كه هنرمندان تئاتر و موسيقي به وجود آوردهاند شايد اين روزها تبديل به يك نوگرايي در اذهان شده باشد اما در سالهاي آتي قطعاً اين تلفيق هنرمندانه بيشتر هويدا خواهد شد.
اين جسارت در اجرا مسيري جديد را در هنر موسيقي و تئاتر به وجود آورده كه نهتنها هنرمندان بسياري را مشتاق به تماشا كرده بلكه تماشاگران مختلفي را با نگاههاي متفاوت را نيز جذب كرده است.
بنا بر خبرهاي درج شده استقبال از اين نمايش-موسيقي در شبهاي تابستان حجم بالايي از مخاطب را به خود اختصاص داده كه بيش از 100 هزار نفر تماشاچي را شامل ميشود. حال خوب مخاطب و حس بپا خاسته غرور ايراني بعد از اجرا چيزي نيست كه در تحليل اين اعجوبهگري هنر موسيقي و نمايش آن را ناديده گرفت.
تكنوازي و ضرب زورخانهاي فضا را براي روايت يك داستان حماسي با گريمهاي متفاوت بازيگراني چون مهدي پاكدل، بهرام رادان، سحر دولتشاهي، صابر ابر و ديگر هنرمندان نقشآفرين بهگونهاي با صداي همايون شجريان تلفيق كرده كه تماشاگر ناگزير سفر به دل تاريخ حماسي شاهنامه پير خرد، فردوسي ميشود.
در اين نمايش اگرچه تم كل داستان بر اساس حماسي روايت ميشود اما تنها جايي كه مستقيم داستان شاهنامه روايت ميشود در صحنه مرگ اسفنديار است كه به حق همايون شجريان با چنان هنري اشعار را بازخواني ميكند كه تماشاگر را به طور عيني به صحنه تاريخي اين مرگ فرا ميخواند. اگرچه نمايش «سي» با برخي نقدها از جمله ضعف در سيستم صوتي و مكان انتخاب شده براي اجرا مورد انتقاد برخي رسانهها قرار گرفته است اما بايد اعتراف كرد با تمام احترام به صاحبان اين نقد به نظر ميرسد هيچ مكاني به اندازه سعدآباد نميتوانست جلوهگريهاي حماسه تاريخ را در دل «سي» به تماشاگر خود منتقل كند.
نكته مهمي كه در اين كار به چشم ميخورد، اشراف دستاندركاران «سي» بر اجرايي است كه عموم مخاطبهاي آن افراد خاص جامعه از هنرمندان، مورخان، روزنامهنگاران، نويسندگان، مهندسين و در يك كلام تماشاگر متخصص است و همين آگاهي سبب شده تا ايفاگران نقش در اين نمايش با دقت و وسواس بيشتري در قالب نقشها به اجرا روند.
به طور قطع تجربه داشتن تماشاگراني كه بيش از 4 هزار نفر را شامل ميشود آنهم در محيطي به دور از سالنهاي مرسوم نمايشي به خودي خود ميتواند متفاوت و حتي بسيار خاص باشد.
در پايان اين نمايش قطعه «مرغ سحر» با اجراي همايون شجريان كاري ميكند كارستان تا 4 هزار نفر تماشاگر را در همخواني با خود همراه كند و خاطرهاي خلق شود كه در سالها بعد مركزيت داستانهاي حماسي كودكان فرداي اين سرزمين در قصههاي شبانه شود.