مجيد برزگر، كارگردان همداني اكنون با ساختن سومين فيلم بلندش ، مطرحترين شخصیتی است كه ميتواند نام همدان را در سينماي كشور بارديگر بر زبانها بيندازد.همدان در این عرصه اگرچه چند چهره معتبر همچون امیرشهاب رضویان دارد كه امتحان خود را پس دادهاند، اما برزگر نشان داد نه فقط به عنوان يك همداني بلكه به عنوان يك كارگردان ايراني توانايي فتح جشنوارههاي خارجي و کسب افتخار برای ایران را هم دارد. از طرفی او از معدود سینماگرانی است که نه فقط در کارگردانی که در تهیه کنندگی، تدوین و ساخت فیلم نیز مشارکت دارد.
مجيد برزگر كيست؟
مجيد برزگر سال 1351 در همدان متولد شد. ديپلم گرافيك، ليسانس كارگرداني و فوق ليسانس ادبيات دراماتيك دارد. همچنين فارغالتحصيل دوره يكساله فيلمسازي انجمن سينماي جوانان همدان در سال 1367 است. كار خود را در 18 سالگي آغاز كرد. زماني كه چند سال پياپي فيلمهاي 8 و 16 ميليمتري مستند ميساخت و سپس به ساخت مستندسازي روي آورد و آثاری همچون "در يك آيينه" (مستند بلند درباره رسول ملاقليپور)، حرفه: سينماگر (مستندي بلند درباره رسول صدرعاملي) و "روشناييهاي شهر" (مستند تحليلي درباره فيلم سينمايي "من ترانه 15 سال دارم") را ساخت. در عين حال او در آن سالها تهيهكنندگي هم ميكرد و تهيهكنندگي چند فيلم داستاني و مستند را هم در كارنامه خود دارد.
نخستين فيلم بلند سينمايياش چنان منتقدان را به وجد آورد كه سال 1388 در بخش خلاقيت و استعداد درخشان توسط انجمن منتقدان و نويسندگان سينمايي ايران، نامزد دريافت جايزه شد. «فصل بارانهاي موسمي» فيلمي اجتماعي و تلخ بود. اين فيلم چند روز از زندگي يك نوجوان كه پدر و مادرش در آستانه جدا شدن هستند را نشان ميداد. برزگر استادانه نشان ميداد زندگي با تنهايي و پرسههاي طولاني ميان مدرسه و خانه چگونه شخصيت قصه را به انتخابهاي جديد ميرساند.
پرويز؛ خشونت پنهان
«پرويز» يكي از بهترين توليدات سينمايي چند سال گذشته سينماي ايران، دومين اثر برزگر بود. او با «پرويز» نشان داد كه به تعريف جديدي از سينماي اجتماعي دست يافته است. پرويز، داستان پيرپسر 50 سالهاي است كه با پدر 70 ساله خود زندگي ميكند. پرويز كه در شهرك محل زندگي خود مورد احترام است، با ورود همسر جديد پدر، خود را در وضعيتي جديد مييابد. در اين وضعيت او ديگر مورد احترام مردم نيست و پدر او را از خانه بيرون ميكند. اين تغيير شرايط، آغاز پروسهاي است كه از پرويزِ مورد اعتماد همه، اهريمني ميسازد كه حتي به پدر خود نيز رحم نميكند. اين فيلم به بهترين شكل ممكن يادآور تئوري «هانا آرنت»، فيلسوف آلماني در رابطه با امر سياسي و نقش فرد در اجتماع است. آنجا كه اجتماع هر ثانيه در پي شكلدهي به انسان است و آنچه در نهايت پرويز را به ويراني و ويرانگري ميكشاند، همین تغيير جايگاه است.
پرويز جوايز متعددي كسب كرده كه معروفترين آنها جايزه ويژه هيأت داوران در جشنواره سن سباستين 2013 است.
يك شهروند كاملاً معمولي
سومين فيلم بلند برزگر به نام «يك شهروند معمولي» است. اين فيلم به نوعي سه گانه برزگر را تكميل ميكند. او در فيلم نخست زندگي نوجواني را روايت ميكند و با همان حال و هوایِ پرويز، درباره مرد ميانسالي است. برزگر در «يك شهروند كاملاً معمولي» داستان يك مرد 70 ساله و كارمند بازنشسته در يك شهرك قديمي تهران را روايت ميکند كه پس از مرگ همسرش دچار اتفاقاتي ميشود و در مسير جديدي از زندگي خود قرار ميگيرد كه تجربه آن را نداشته است. نويسنده و كارگردان این فیلم خود برزگر است و فضاي فيلم، شباهت به دو اثر گذشته دارد. این فیلم در جشنواره امسال فجر در بخش هنر و تجربه به نمایش درآمد. پیش از این نیز در جشنوارههای مختلف خارجی اکران شد.
تهیه کنندگی و دیگر کارها
مجید برزگر علاوه بر کارگردانی دغدغههای سینمایی دیگری هم دارد. او تا به حال در بیش از یازده فیلم کوتاه و بلند به عنوان تهیه کننده کار کرده است که از مهمترین آنها میتوان به ممیرو و خانواده فرشچی اشاره کرد. همچنین وی تا کنون برگزاری نمایشگاه انفرادی عکس «پرتره پراگ » و نیز برگزاری نمایشگاه انفرادی عکس-نقاشی " بارانهای خیال/هلند یک نگاه" را در کارنامه خود ثبت کرده که نشان از تنوع کاری و فکری او دارد.
برزگر چه در سر دارد؟
مجيد برزگر در كنار كساني همچون شهرام مكري، اميد بنكدار، كيوان عليمحمدي، بهنام بهزادی، بهرام توكلي، هومن سیدی و محمد شیروانی نسل جديد سينماگران ايران را تشكيل ميدهند. اين نسل برخلاف كارگردانان نسل گذشته دنياي جديدتري دارند و از «تجربه» نميهراسند. برزگر در اين بين دو فيلم ساخته و هر كدام بارها مورد تحسين قرار گرفتهاند. دنياي فكري او عميق، اجتماعي و تلخ است. اينكه برزگر چه در سر دارد البته كه با 3 فيلم قابل فهم نيست زیرا این سه فیلم بلند در حقیقت سهگانه بودند .اما آنچه از همين آثار مشخص ميشود آن است كه سينماي ايران، هم اكنون با فیلمسازی طرف است كه عميقاً به جزئيات حساس است و در خلق محتوا، به وسيله خلق فرم مهارت خاصي دارد.
«پرويز» در سالجاری در گروه سينمايي هنر و تجربه در تهران و چند شهر دیگر اکرلن شد و در كنار «ماهي و گربه» ساخته شهرام مكري، از پربينندهترينها بود.
منتقدان سينماي برزگر چه ميگويند؟
سينماي اجتماعي دویدن در میدان تاریک مین است. لغزيدن به يك طرف فيلمساز را به قشريگرايي و شعارزدگي دچار ميكند و پا گذاشتن در طرف ديگر، فيلم را سراسر سياه و كارگردانان را سياهنما نشان ميدهد. در اين وضعيت برزگر با همين 3 فيلم اگرچه مدافعان خوبی دست و پا كرده است اما منتقدان مستحكمي هم دارد. آنها فیلمهای برزگر را به سیاه نمایی میدانند و رواج این چنین فیلمهایی را در حقیقت اشاعه ناامیدی و یأس به جامعه میدانند. خود برزگر درباره سياهنمايي ميگويد: «من اصلاً سياهنمايي را نميفهمم، قصد من فكر كردن و پرسيدن درباره موضوعاتي بود كه در سر داشتم. با سياهنمايي؟ موافق نيستم. با اين تحليلها سطح فيلم پايين ميآيد.»
با اين تفاسير اما، كارگردان همداني، در دهه چهارم زندگی خود، در آینده كار دشواري در پيش دارد. براي ادامه دادن راه خود و براي اينكه بگويد سينماي سياهي ندارد.
*عنوان نوشته برگرفته از نمایشنامهای به همین نام از مصطفی مستور