در جهان امروز موقعیت فرهنگ، روز به روز پیچیدهتر، حساستر و در عین حال با اهمیتتر میشود و زندگی روزمره ما بیش از پیش، زیر نفوذ فرهنگ و جلوههای گوناگون آن قرار دارد. از سویی دیگر؛ تحولات اجتماعی، فرآیند پرشتاب جهانی شدن و رشد بیسابقه فناوری و گسترش و نفوذ بیمانند ارتباطات؛ دگرگونیهای بنیادی را در فرهنگ ایجاد کرده است.
فرهنگ رایج در جامعه که از آن به عنوان فرهنگ عمومی یاد میکنند؛ حوزهای از نظام فرهنگی جامعه است که بر خلاف حوزه فرهنگ رسمی، بهطور عمده بر پذیرش و اقناع، استوار است و نه بر اجبار و قانون. آموختهها، یافتهها، گرایشها و رفتارهای مردم جامعه را فرهنگ عمومی مینامند؛ لذا اصطلاح فرهنگ عمومی به مجموعهای از ویژگیهای اکتسابی (آموخته) شهروندان یک جامعه در گذر سالها و یا حتی قرنها اطلاق میشود.
به عبارتی دیگر؛ فرهنگ عمومی نوع افکار، ایدهها، باورها، رفتارها، هدفها، اندیشهها، عملها و عکسالعملهای یک ملت و جامعه است و در حقیقت رفتار خاص و ویژهای است که از آحاد یک جامعه مشاهده میشود. این نوع رفتار و باورها، ریشه در نیازها، نوع نگرش، جهانبینی، احساسات و عواطف، اخلاق، عادات، ویژگیهای فرهنگی، تجربه و آرمانهای زندگی دارد و نشان دهنده شعور و بنیه عقلی و ادراکی است که در یک جامعه احساس میشود. به طور مثال ایجاد نظم اجتماعی و رعایت نظم برای رسیدن به اهداف کمی و کیفی نمونه روشنی از فرهنگ عمومی و رفتار ملی است. میتوان گفت؛ فرهنگ عمومی اکتسابی و آموختنی است و پیوسته دارای پویایی است.
بیشک؛ فرهنگ عمومی پدیدههایی خلقالساعه نیستند که یکباره ظاهر و خودنمایی کنند؛ بلکه اموری هستند که در گذر زمان متولد میشوند و رواج عملی مییابند. فرهنگها در گذر زمان تغییر شکل مییابند و شکل مطلوب و یا نامطلوب به خود میگیرند. فرهنگ عمومی قلمرویی است سیال و در حال تغییر که برخی از حوزههای آن به سرعت در حال تغییر است و برخی از حوزههای آن ثابت میماند.
افکار عمومی و مُد (خصوصا پوشش و آرایش) بخشی از فرهنگ عمومی است. ممکن است عقاید، هنجارها و ارزشهایی از حوزه فرهنگ عمومی خارج شوند و به صورت فرهنگ رسمی درآیند و متقابلا عقاید، از سوی نخبگان فکری یا سیاستمداران ارائه شود و به تدریج وارد حوزۀ فرهنگ عمومی شود.
یک سری از عناصر به طور مستقیم بر فرهنگ عمومی تأثیر میگذارند که میتوان به عناصر فرهنگی و اجتماعی؛ مذهبی، سیاسی و اقتصادی اشاره کرد. عناصر فرهنگی و اجتماعی؛ مانند مدرسه، وسایل ارتباط جمعی، خانواده، دوستان، نهادهای مردمی و نیز برنامههای فرهنگی؛ همچون همایشها، سخنرانیها، فعالیتهای هنری و آداب و رسوم سنتی، بر فرهنگ عمومی جامعه بسیار تأثیرگذار هستند. عناصر مذهبی مانند، مساجد، روحانیون و جلسات قرآنی نیز بر فرهنگ عمومی تأثیر میگذارند.
همچنین عناصر سیاسی مانند رهبری، حکومت، روابط با کشورهای خارجی و احزاب سیاسی و عناصر اقتصادی، مثل بازار، بورس، تورم، عرضه و تقاضا نیز بر فرهنگ عمومی تأثیرگذار هستند.
بر همین اساس؛ فرهنگ عمومی از عناصر مختلفی تشکیل شده است که هرکدام از آنها، ضمن ارتباط با عناصر دیگر، دارای استقلال وجودی نیز میباشند. عناصر فرهنگ عمومی از منابع مختلفی سرچشمه میگیرند که ممکن است ریشه تاریخی و سنتی داشته باشند؛ یا اینکه دولت و حکومت آنها را اشاعه داده باشند یا اینکه از فرهنگ گروهها و جوامع غیرخودی اخذ شده یا رسوخ کرده باشد؛ لذا هر کدام از منابع فوق، ضمن آن که رنگ خاصی به فرهنگ عمومی میبخشند، آثار فرهنگی و اجتماعی خاصی نیز بر جای میگذارند.
در این میان میتوان به صورت خاص به نقش وسایل ارتباط جمعی بر فرهنگ عمومی در جهان معاصر اشاره کرد. امروزه تأثیر وسایل ارتباط جمعی بر فرهنگ عمومی به حدی است که میتوان از آن به عنوان سونامی نابودی باورهای جوامع مغلوب یاد کرد.
به عبارت دیگر؛ رسانهها، بر باورها و افکار انسانها اثر میگذارند. این اثرات ممکن است مثبت یا منفی باشند. امروزه، انسانها به طور مستقیم در معرض نهادهای رسانهای متولد میشوند، میاندیشند، دنیا را از این منظر میبینند و رفتارهای خود را بر اساس الگوهای برگرفته از رسانه و اینترنت سامان میدهند؛ از این رو استفاده از فناوریهای ارتباطی برای حفظ هویتها و تلاش برای تحکیم و توسعه بنیانهای فکری و فرهنگی برگرفته از سنتها و آداب و رسوم مذهبی و ملی، همواره مورد تأکید کارشناسان است.
در تقویم ملی کشور، نیمه آبان ماه به عنوان فرهنگ عمومی نامگذاری شده است. فرهنگ عمومی، به عنوان یک مناسبت مهم در تقویم فرهنگی کشور، فرصتی است تا به بررسی و ترویج فرهنگ عمومی و ارزشهای اجتماعی پرداخت. این روز به منظور افزایش آگاهی عمومی نسبت به اهمیت فرهنگ و نقش آن در زندگی روزمره مردم تعیین شده است.