امروزه نقش رسانههای ارتباطات جمعی در شکلدهی افکار عمومی و خلق احساسات، عقاید و رفتارها، حقیقتی است ژرف که ذهن بسیاری از صاحبنظران عرصه سیاست و اجتماع را به خود مشغول نموده است.
از اینرو تلاش در دستیابی به ابزار بیشتر رسانهای و انعکاس گستردهتر پیامهای ارتباطی لازمه تأثیرگذاری، تغییر و تحولات جوامع نوین شده است و قدرت رسانهای همتراز و حتی فوق قدرت سیاسی و اقتصادی به حساب میآید.
در این رهگذر چه پیرو رویکرد انتقالی (Transmission approach) باشیم که با تأکید بر منبع و فرایند انتقال پیام، فهم معنا و رمزگشایی از پیام را لازمه تأثیر بر مخاطب میداند و چه پیرو رویکرد «آئینی» Ritual approach که با تأکید بر تولید و تبادل معنا، همسانی و انطباق پیام با انگارههای ذهنی مخاطب و اشتراک معنا را لازمه تأثیر پیام میداند، بهیقین به قدرت و تأثیر وسایل ارتباط جمعی اذعان کردهایم.
آنچه امروز از آن بهعنوان قدرت نرم یاد میشود، در سایهسار قدرت رسانههای ارتباط جمعی شکل گرفته است. از اینرو است که امروزه در دنیای مدرن شاهدیم که جنگ رسانهای بهمراتب بیشتر از جنگ نظامی به وقوع میپیوندد. به دیگر بیان امروزه رسانهها، نقش مهمی را در مدیریت تحولات بینالملل بر عهده دارند و با تحریف اخبار از هیچ، همه چیز میسازند.
ساول برنارد کوهن (Saul Bernard Cohen) در کتاب ژئوپلیتیک نظام جهانی میگوید:
«رسانهها ممکن است نتوانند بگویند چگونه فکر کنیم ولی آنها به ما میگویند به چه چیزهایی فکر کنیم، این همان کاری است که قدرتهای بزرگ جهانی میکنند، آنها از طریق رسانهها با ساخت و پردازش مسائل دلخواه خود به تحریف واقعیت میپردازند و از واقعیت دروغ و از دروغ حقیقت را به خورد مردم میدهند.»
در این میان و در دنیای کنونی ارتباطات، تلویزیون مؤثرترین و گستردهترین دستگاه پیامرسانی بهشمار میرود.
تا بدانجا که گستره نفوذ آن سبب شده است تا عضوی از اعضای خانواده و بخشی از اوقات فراغت انسانها محسوب شود. با تلویزیون بسیاری از ناگفتهها گفته، بسیاری از پدیدههای غیردیداری دیده و نهایتا بسیاری از غیرممکنها به مدد معجزه تصویری آن ممکن میشود.
این رسانه بهدلیل استفاده از جاذبههای تصویری تأثیرگذاری بیشتری بر افکار و رفتار مخاطبان خود دارد؛ زیرا همه قوای ادراکی انسان (عقل، خیال و وهم) را تحتتأثیر قرار میدهد.
همچنین تلویزیون تصاویری پویا به شکل نمادین، همراه با زبان و صدا و موسیقی منتقل میکند. از اینرو، همه شرایط لازم برای توجه و جذب در این رسانه فراهم آمده است و این ویژگی تلویزیون را به قدرتمندترین رسانه جمعی از سایر رسانهها متمایز میکند.
بیهیچ تردید در مجموعه برنامههای تلویزیونی فیلم و سریال از جایگاه ممتازی برخوردارند.
این اهمیت بهویژه در فیلمها و سریالهای فاخر بر کسی پوشیده نیست. 3 اصل اساسی تکرار و استمرار پیام، در عین تدریجی بودن انتقال آن در کنار همسویی و انطباق با انگارههای فرهنگی رمز مقبولیت و محبوبیت فیلم و سریال بوده که همین 3 باعث تأثیر عمیقتر،گستردهتر و پر دوامتر بر نگرش مخاطب است.