دو برادر که مدعی هستند در جریان یک نزاع ناموسی مرتکب قتل شدهاند پای میز محاکمه رفتند و جزئیات را توضیح دادند.
به گزارش تابناک، پلیس آبان ماه سال گذشته جسد مردی را پیدا کرد که با ضربه چاقو به قتل رسیده بود. مرد جوانی که از محل نزاع فرار کرده بود جزئیات را توضیح داد و گفت: دو برادر به نامهای شاهین و آرشام، من و مقتول را که کیوان نام دارد به محل کشاندند و کیوان را به قتل رساندند اما من موفق به فرار شدم. وقتی مأموران مردان جوان را بازداشت کردند آنها اتهام قتل را قبول کردند و جزئیات را شرح دادند. شاهین که متهم ردیف اول بود گفت: از طریق پیامکی متوجه شدم کیوان و دوستش فرهاد، در خانه برادر بزرگترم هستند؛ او طبقه بالای خانه ما زندگی میکرد. من هم عصبانی شدم، با آنها تماس گرفتم؛ به بیابانهای قرچک کشاندمشان. موضوع را به آرشام، برادر کوچکم، گفتم و دو نفری با هم به محل قتل رفتیم. بعد من درگیر شدم و کیوان را زدم اما فرهاد موفق به فرار شد.
در جلسه رسیدگی به این محاکمه ابتدا نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد؛ او دو برادر را متهم به قتل کرد و خواستار صدور حکم قانونی شد. سپس نوبت به اولیایدم رسید و آنها نیز درخواست قصاص کردند. مادر مقتول گفت: پسرم نقاش بود و با برادر دو متهم، رابطه دوستانهای داشت؛ آنها هیچ مشکلی با هم نداشتند و آنچه در مورد بچه من گفتهاند دروغ است.
س شاهین متهم ردیف نیزاتهام قتل را قبول کرد و گفت: من در خانه نشسته بودم که پیامکی برایم آمد؛ در آن نوشته بود کبوتری روی بام است، از آنجایی که به حیوانات علاقه داشتم به پشتبام رفتم، دیدم خبری نیست. در راه به خانه برادرم سر زدم؛ او طبقه بالای خانه ما زندگی میکرد. همسرش در را باز کرد، خواستم بروم و یک چای بخورم که گفت چند نفر از زنان همسایه در خانهاش هستند و من هم برگشتم. وقتی به خانه خودمان رفتم دوباره برایم پیامک آمد که در آن نوشته بود، بیغیرت کیوان و فرهاد در خانه برادرت هستند و با همسر برادرت رابطه دارند. من ناراحت شدم؛ موضوع را به برادر کوچکم آرشام گفتم؛ قرار شد آن دو نفر را به بیرون از قرچک بکشیم و بُکشیم. وقتی با آنها قرار گذاشتیم و آمدند، من به سراغ کیوان رفتم و گفتم تو غیرت نداری؟ چرا با همسر برادر من رابطه داری؛ بعد به او حمله کردم و با چاقو زدمش اما فرهاد موفق به فرار شد. من اتهام قتل را قبول دارم و اطمینان دارم که مقتول با همسر برادرم رابطه داشت.
وقتی نوبت به متهم ردیف دوم رسید، او هم گفتههای برادرش را تأیید کرد و گفت: من از طریق شاهین در جریان قرار گرفتم، بعد هم وقتی به محل جنایت رفتیم من کاری نکردم؛ برادرم بود که به سمت کیوان حمله کرد. در این هنگام هیأت قضات از فرهاد خواستند، توضیح بدهد روز حادثه چه اتفاقی افتاد. او گفت: من و کیوان از همهجا بیخبر بودیم؛ اصلاً نمیدانستیم چه اتفاقی افتاده است. شاهین به ما گفت باید با هم صحبت کنیم و ما را به بهانهای به مکانی خلوت کشاند. سالها بود که همدیگر را میشناختیم و من اصلاً فکر نمیکردم چنین مسألهای در ذهن شاهین باشد، چون اصلاً رفاقت و صمیمیتی با هم نداشتیم. به همین خاطر هم رفتیم که ببینیم مسأله چیست و شاهین میخواهد چه بگوید. او حمله کرد، کیوان را زد. حرفهایی که در مورد رابطه من و کیوان میگوید دروغ است؛ ما هیچ رابطهای با همسر برادر این دو متهم نداریم. اگر شاهین میتواند، مدرکی ارائه کند. او دروغ میگوید حتی پیامکی که ادعا کرده، وجود ندارد.
با پایان جلسه رسیدگی، هیأت قضات بزودی رأی خود را در این خصوص صادر میکنند.