953 دقیقه کلینشیت و شکستن رکورد پیام نیازمند. این سوژهای بود که سال 98 تیتر اول خیلی از رسانههای ورزشی ایران را مال خود کرد. زهرا خواجوی دروازهبان نهاوندی تیم ملی آن سال 953 دقیقه دروازه خود در لیگ برتر بانوان را بسته نگه داشت و رکورد 940 دقیقهای پیام نیازمند گلر تیم سپاهان را شکست تا سری در سرها شود.
شاید مقایسه درستی نباشد اگر بخواهیم عملکرد یک دروازهبان در لیگ برتر زنان را با همتایان او در فوتبال مردان مقایسه کنیم، بهویژه اینکه زهرا خواجوی در سال 98 چنین رکوردی ثبت کرد و بزرگانی همچون عابدزاده و حجازی در سالهای دور نام خود را در جدول دروازهبانهایی جا دادند که بیشترین دقایق کلینشیت متوالی را داشتند.
با این حال از نظر آماری زهرا خواجوی فعلا صدرنشین دروازهبانهای تاریخ ایران از نظر تعداد دقایق بسته نگهداشتن دروازه در بازیهای باشگاهی به شمار میرود.
شاید جالب باشد بدانید در تاریخ بازیهای باشگاهی فوتبال در جهان، یک دروازهبان برزیلی به نام "مازاروپی" با 1816 دقیقه بسته نگهداشتن دروازه به صورت متوالی صدرنشین این جدول به شمار میرود. او از هجدهم می 1977 تا هفتم سپتامبر 1978 به مدت 1816 دقیقه متوالی دروازهاش را در تیمهای واسکودوگاما و ریودوژانیروی برزیل بسته نگه داشت تا صاحب معتبرترین رکورد در این عرصه شود.
از دروازهبانهای شاخص حاضر در فهرستی که از رکوردداران کلینشیت در بازیهای باشگاهی تاریخ جهان منتشر شده، میتوان به "ادوین فاندرسار" هلندی و "دینوزوف" ایتالیایی اشاره کرد. فاندرسار در سال 2008 و زمانی که وظیفه حراست از دروازه منچستریونایتد را برعهده داشت، توانست رکورد 1302 دقیقهای را به نام خود ثبت کند تا در رده ششم فهرست برترینها قرار بگیرد.
خیلیها بهدلیل رکورد 953 دقیقهای خواجوی او را جزو 100 دروازهبان برتر تاریخ فوتبال میدانند. ولی اگر این ردهبندی در فوتبال زنان هم وجود داشته باشد، او قطع به یقین رتبهای شگفتانگیز در تاریخ فوتبال زنان جهان به دست میآورد. به هرحال همین قرارگرفتن نام دختر 25 ساله نهاوندی در بین بزرگترین دروازهبانهای تاریخ جهان بدون تردید افتخار بزرگی برای او و فوتبال ایران است که شاید رکوردش تا سالها هم دست نخورده باقی بماند.
پیشنهاد میکنیم خواندن صحبتهای دروازهبان تیم ملی بانوان کشورمان که یکی از مفاخر ورزشی استان همدان به شمار میرود را از دست ندهید:
ابتدا از شرایط تمرینی و وضعیت آمادگی خود بگوئید.
این روزها مهیای حضور در مسابقات مرحله دوم انتخابی المپیک میشویم. تمرینات تیم ملی از 21 خردادماه زیر نظر مریم آزمون سرمربی کشورمان آغاز شده بود و یکشنبه به پایان رسید. خدا را شکر تمرینات خوبی را پشت سر گذاشتیم و قرار است از چهاردهم تیرماه در مرکز ملی فوتبال مرحله بعدی اردوی آمادهسازی تیم ملی را برگزار کنیم.
شنیدیم فدراسیون دو بازی تدارکاتی برای تیم ملی در نظر گرفته. درست است؟
بله. بعد از اتمام اردوی یک هفتهای بعدی، فکر میکنم 21 تیرماه به روسیه خواهیم رفت و در دو بازی دوستانه در پنجره بازیهای ملی (فیفا دی) در شهرهای کازان و مسکو به مصاف تیم ملی این کشور میرویم.
تیم ملی مرحله نخست انتخابی در میانمار را با موفقیت پشت سر گذاشت. چقدر به دور دوم امید دارید؟
ما با صعود از مرحله اول راه را برای فوتبال بانوان در آسیا باز کردیم. آن مرحله شروع کار ما بود و هدف بزرگتر این است که از مرحله بعدی هم صعود کنیم و بتوانیم زنگ خطری برای فوتبال آسیا باشیم.
پس جای امیدواری هست.
به این تیم خیلی باید امید داشت. ما در دور نخست در حالی صعود کردیم که در میانمار با شرایط سخت آب و هوایی مانند دمای ۴۰ درجه و رطوبت بسیار بالا روبرو بودیم. میانمار هم از تیمهای خوب آسیا و جهان است و در رنکینگ، ۲۴ رده از ما بالاتر و تیم هشتم آسیاست. پس تیم ما خیلی ظرفیت دارد.
از تیم ملی فاصله بگیریم. از علاقه زیاد شما به فوتبال خیلیها میدانند. از عاشقانههای خودتان به فوتبال بگوئید.
همیشه گفتهام که فوتبال برای من عشقی است که نه تکرار میشود و نه تکراری. فوتبال تمام زندگی من است، از صبح که بیدار میشوم تا شب موقع خوابیدن به تنها چیزی که فکر میکنم فوتبال است. و اگر یک روز بخواهم از فوتبال خداحافظی کنم، آن روز بدترین روز تمام زندگی من خواهد بود.
عاشق استقلال هم که هستید؟
صد در صد(میخندد). هرجا حرف از فوتبال باشد از اصالت استقلال هم گفته میشود. مگر میشود عاشق استقلال با آن مکتب و اصالت نبود؟
برگردیم به سال 98 و روزهایی که بعد از ثبت آن رکورد خاص، حسابی اسم شما سر زبانها افتاده بود.
قبل از من اگر یک دروازهبان در فوتبال بانوان فقط پنج بازی متوالی دروازهاش را بسته نگه میداشت شاهکار کرده بود. من آن رکورد را زدم و خدا را شکر که توانستم روزهای درخشانی را برای خود و تیمم خلق کنم. یادم میآید پیام نیازمند دروازهبان تیم ملی در توئیتی به من تبریک گفت. حتی آن روزها کارگردان و تهیهکنندهها سراغم میآمدند تا بازیگر شوم، اما دوست داشتم روی فوتبال تمرکز کنم.
لقبی هم به شما دادند؟
بله آن روزها به من عقاب ایران و آسیا میگفتند. بعضی هم به من میگفتند مانوئل نویر! البته چون این دروازهبان را همیشه الگوی خود میدانستم، این لقب را خیلی دوست داشتم.
داستان دروازهبانی شما هم حکایت جالبی داشته. برای مخاطبان ما توضیح میدهید؟
من ورزش را با هندبال شروع کردم. بعدها به فوتسال رفتم. سال 93 برای پاس همدان بازی میکردم. یک روز گلر تیم در تمرینات غایب بود و سرمربی تیم از من خواست که درون دروازه بایستم. چند واکنش خوب از خود نشان دادم. آخر تمرین سرمربی من را صدا زد و گفت اگر میخواهی در پاس باشی باید بروی دروازهبانی. من ابتدا خیلی ناراحت بودم و حتی اعتصاب غذا هم کردم. اما کمکم فهمیدم که استعدادم را خوب فهمیدهاند.
گویا خیلی هم به گلری علاقه نداشتید؟
بله همینطور است. من در پستهای دیگر بازی میکردم. مدافع هم بودم. حتی در اردوهای تیم ملی زیر 14 سال به عنوان بازیکن دعوت میشدم اما بعدا به عنوان دروازهبان به تیم ملی زیر 19 سال دعوت شدم. مربیان فهمیده بودند که سبک کاری من به دروازهبانی میخورد. چون جلو میآمدم و پشت مدافعان را جمع میکردم. این به من خیلی کمک کرد که گلر مطمئنی شوم.
شنیدهایم سخت اهل تمرین هستید؟
من اگر یک روز تمرین نکنم احساسم این است که آدمی هستم که خاصیت زیادی ندارد. یکی از الگوهایم احمدرضا عابدزاده است که میدانم چقدر سخت تمرین میکرد. البته عاشق خوابیدن هم هستم(میخندد)، اما اهداف و آرزوهایم اولویت دارد و تمرین است که باعث میشود روز به روز بیشتر رشد کنم.
در پایان درباره وضعیت فوتبال بانوان هم صحبت کنید.
فوتبال بانوان در چند سال اخیر با وجود تیمهایی مثل خاتون بم، سپاهان و... پیشرفت خوبی داشته و من اطمینان دارم که روزهای بهتری هم در پیش خواهد داشت. اما خیلی دوست دارم تیمهایی مثل استقلال و پرسپولیس هم به تیمداری در بخش بانوان ورود کنند، چون قطع به یقین این مسئله میتواند فوتبال بانوان را بیش از پیش ارتقا دهد و در نهایت به فوتبال ملی ما هم کمک کند. به هر حال این تیمها میتوانند سکوی پرتاب بازیکنان و مشوق دختران نوجوانی باشند که دوست دارند فوتبالیست شوند.