یکی از بهترین بازیکنهای تاریخ فوتبال ایران بدلیل مسائل سیاسی وبرای این که اتحاد تیم ملی به هم نریزد، از دعوت شدن به جام جهانی 78 باز ماند.
کمتر از ۲ هفته دیگر به جام جهانی مانده است و تیم ملی باید در گروه دوم این رقابتها با تیمهای انگلیس، ولز و آمریکا رقابت کند. این ششمین دوره حضور ایران در جام جهانی است و هدف اصلی تیم ملی صعود به دور حذفی برای نخستین بار در تاریخ است؛ اتفاقی که شاید میتوانست در همان دوره نخست رخ دهد اما غیبت کاپیتان آن زمان تیم ملی سبب شد که این اتفاق رخ ندهد.
به گزارش ایسنا، پرویز قلیچخانی، کاپیتان سابق تیم ملی ایران درست دو ماه پیش از آغاز جام جهانی ۱۹۷۸ نتوانست در جام جهانی ایران را همراهی کند. او تنها بازیکن تاریخ است که سابقه ۳ قهرمانی در آسیا را دارد و در ۱۹ سالگی هم موفق شده پیراهن تیم ملی را بر تن کند.
در دورهای که رقابت اصلی قهرمانی باشگاهی کشور بین دو باشگاه شاهین و دارایی بود، شاهینیها تصمیم گرفتند به دلیل حضور سرمربی دارایی در کادر فنی تیم ملی، اردوی خارج از کشور ایران را تحریم کنند و در نتیجه جوانانی مثل پرویز قلیچخانی که در آن زمان در تیم کیان بازی میکرد، به تیم ملی دعوت شدند. او فوق لیسانس دانشگاه تهران بود و یکی از باکیفیتترین بازیکنان تاریخ تیم ملی است که سایرین به او لقب سردار قلیچ را دادند.
او در نخستین قهرمانی ایران در آسیا که در آن زمان مسابقات به صورت گروهی برگزار میشد، گل پیروزیبخش ایران به رژیم غاصب صیهونیستی را زد و زمینهساز نخستین قهرمانی ایران در آسیا شد. از جمله مهمترین گلهای دوران بازی سردار قلیچ برای تیم ملی، ۲ گل زده به استرالیا در مقدماتی جام جهانی ۱۹۷۴ است. در بازی رفت، تیم ملی با ۳ گل بازی را به حریف خود واگذار میکند و در بازی برگشت ۲ گل به ثمر رساند اما تیم ملی با باخت ۳ بر ۲ در مجموع دو بازی رفت و برگشت از صعود به جام جهانی ۱۹۷۴ باز میماند.
به دلیل حواشی پیش آمده در مقدماتی جام جهانی، تیم ملی مجبور میشود برای برگزاری بازی برگشت برابر کویت به یونان و شهر آتن برود. تیم ملی همانند بازی رفت در امجدیه، در بازی برگشت هم ۲ بر صفر پیروز میشود. بعد از بازی بازیکنان که به قصد دیدن شهر آتن از هتل بیرون میروند، قلیچخانی با گروهکهای ضد حکومت آن زمان دیدار میکند و یک سری کتابها و اعلامیههای ممنوعه را از آنها میگیرد و به ایران میآورد.
چند روز بعد، ساواک به تمرین پاس میرود و او، اصغر شرفی و مهدی لواسانی را دستگیر میکند. اصغر شرفی که آن زمان افسر شهربانی بوده و برادرش هم در اطلاعات سمتی داشته، فردای آن روز بازجویی و آزاد میشود. شرفی بلافاصله به خانه قلیچخانی میرود و تمامی کتابها و اعلامیهها را آتش میزند. در مصاحبهای که یک ماه بعد تلویزیون از قلیچخانی و لواسانی نشان میدهد، آنها اعتراف میکنند که کار سیاسی علیه حکومت انجام ندادهاند و رژیم شاهنشاهی نیز آنها را عفو میکند.
البته قلیچخانی پس از این که از ایران میرود، اعلام کرد که این مصاحبه به دستور ساواک صورت گرفته تا او بتواند به فعالیتهای ورزشیاش در ایران ادامه دهد.
قلیچخانی قبل از بازیهای المپیک مونترال کانادا از تیم ملی خداحافظی میکند اما رفتن اوفارل از ایران و سرمربی شدن حشمت مهاجرانی، با دعوت این مربی دوباره به تیم ملی باز میگردد. او برای بار سوم موفق میشود که با تیم ملی قهرمان بازیهای آسیایی شود اما همه بازیکنان تیم ملی به جز قلیچخانی برای دریافت مدالها و پاداشها به دفتر شاه دعوت میشوند.همچنین دستور داده میشود که عکس و فیلمهای او از همه قهرمانیهای ایران در آسیا پاک شود.
پس از المپیک مهاجرانی به قلیچخانی میگوید که باید از تیم ملی خداحافظی کند و او هم در بازی دوستانه ایران با مجارستان این تصمیم را علنی میکند. او با کمک علی عبده پاسپورتش را میگیرد و از ایران خارج میشود و در یک تیم آمریکایی مشغول به فوتبال بازی کردن میشود. تیم ملی بدون سردار قلیچ به جام جهانی ۱۹۷۸ صعود میکند و قلیچخانی به مهاجرانی پیام میدهد که اگر سرمربی تیم ملی صلاح بداند، وی حاضر است دوباره پیراهن تیم ملی را به تن کند.
مهاجرانی به دلیل اختلافات قبلی قلیچخانی با حکومت، به رامسر و پیش ولیعهد آن زمان ۱۷ ساله ایران میرود تا مجوز بازی کاپیتان تیم ملی را بگیرد. ولیعهد وقت ایران نیز با شرط این که قلیچخانی نباید هیچ کار سیاسی انجام دهد، میپذیرد. پس از این اما تعدادی از بازیکنان تیم ملی نظیر حسن روشن، ناصر حجازی و علی پروین در جلسهای با مهاجرانی به دعوت شدن قلیچخانی معترض میشوند چرا که معتقد بودند تیم ملی بدون او به جام جهانی صعود کرده و پوشیدن پیراهن تیم ملی در جام جهانی لیاقت کسانی است که در راه صعود ایران کمک کردهاند.
سرمربی تیم ملی هم به دلیل این که انسجام تیم یک دستش به هم نریزد، از دعوت قلیچخانی امتناع میکند تا کاپیتان ممنوعه ایران دیگر نتواند در بالاترین سطح فوتبال ملی جهان پیراهن ایران را بر تن کند.
بعد از آن برخی از رسانهها اعلام کردند که قلیچخانی قصد داشته در اعتراض به حکومت ایران، در جامجهانی پیراهن تیم ملی را آتش بزند و حتی ممکن بوده در خصوص دولت آرژانتین که در آن زمان توسط ژنرالهای دیکتاتور این کشور اداره میشده، صحبتهایی انجام دهد.