انتشار گزارش وزارت علوم، تحقيقات و فناوري در زمينه عملكرد دانشگاهها درباره برگزاري كرسيهاي آزادانديشي، بهانهاي شد تا در هفتههاي اخير، دانشگاههاي استان به نقد كشيده شده و حتي از نااميدي به دانشگاه در زمينه توسعه سياسي نوشته شود.
در اينكه نمره دانشگاههاي استان درباره برگزاري كرسيهاي آزادانديشي «ضعيف» است و قابل قبول نميباشد، شكي نيست؛ چراكه اين موضوع در كليت و در سطح دانشگاههاي كشور، به طور جدي مورد توجه قرار نگرفته، اگرچه برخي دانشگاهها به لحاظ كمّي، توفيقاتي در زمينه برگزاري كرسيهاي آزادانديشي، كسب کردهاند اما به لحاظ كيفي و محتوايي، هنوز آنچه مورد نظر و تأكيد رهبر انقلاب بوده، اتفاق نيفتاده است.
اما در استان همدان، در كميت نيز ضعفها آشكار است كه ممكن است اين ضعفها، معلول شرايط خاص سياسي حاكم بر همدان باشد كه مسئولان مربوطه و اساتيد و دانشجويان را به كمرغبتي نسبت به اين موضوع، كشانده است. متأسفانه حتي اگر بپذيريم كه مسئولان و دستگاههاي رسمي، به اهميت و جوانب و الزامات و اقتضائات و آييننامهها و دستورالعملهاي مربوط به برگزاري كرسيهاي آزادانديشي، واقف بوده و التزام دارند، اما نميتوان نگراني مسئولان، اساتيد و دانشجويان را در زمينه سوءبرداشتها و مواضع منفي برخي گروهها و دستههای خاص و حتي مراكز غيرمسئول در اينباره را ناديده گرفت كه عملاً اهتمام به برگزاري كرسيهاي آزادانديشي را هزينهزا و پرخطر کرده است.
با اين وصف، نتيجه آن ميشود كه برگزاري كرسيها، به موضوعاتي خاص و معدود، محدود ميشود كه به طور طبيعي، مورد استقبال عده كمي، آن هم از طيفي خاص، قرار ميگيرد و موجب بيرونقي در زمينه برگزاري كرسيهاي آزادانديشي ميشود.
حكايت دانشگاه و توسعه سياسي هم، دقيقاً به همين منوال است. البته اينكه انتظار رود كه در فرايند توسعه سياسي، دانشگاهها نقش و وظايف احزاب و جناحهاي سياسي را بر عهده گيرند، كاملاً اشتباه است و انتقاد به احزاب و گروههاي سياسي، وارد است كه اتفاقاً در برخي مقالات منتشره در همدانپيام هم مورد توجه قرار گرفته است.
در مجموع، اينكه از «نااميدي به دانشگاه» سخن گفته شده، ادعاي گزافي نيست اما بايد توجه داشت كه در اين زمينه، بايد به دنبال علتهايي بود كه اين وضعيت را در سالهاي اخير، به دانشگاه و دانشگاهيان، تحميل کردهاند و كار به جايي رسيده كه عليرغم گذشت بيش از 2 سال كه دولت يازدهم مستقر شده، هنوز انجماد سياسي و فكري به وجود آمده در دانشگاهها، كاملاً از بين نرفته است. نكته حايز اهميت اينكه بيان نكات فوق، بدين معنا نيست كه هيچ نقد و تقصيري، متوجه دانشگاه و دانشگاهيان نيست اما سخن بر سر آن است كه برخي عوامل بيروني و گروههای خاص درونی كه به طور رسمي و عمدتاً غيررسمي در فراهم شدن زمينه لازم براي نقشآفريني دانشگاهيان در عرصههاي سياسي و فكري تأثيرگذار هستند، با فلسفه و اهداف مسئولان عاليرتبه كشور در برگزاري كرسيهاي آزادانديشي، در تضاد و تزاحم هستند و تا اين عوامل بيروني و درونی غیررسمی كنترل و اصلاح نشوند، موضوع به جايگاه شايسته و مورد انتظار نایل نخواهد شد.